سوته ده
سوتهده
Sutedeh
روستایی در دهستان انزان شرقی از بخش مرکزی شهرستان بندرگز، استان گلستان.
این روستا در10 کیلومتری جنوب شرق شهر بندرگز و در نقطهی ً9 َ45 °36 عرض و ً7 َ13 ° 54 طول جغرافیایی واقع شده است. ارتفاع این روستا از سطح دریا 5 متر است.[1]
«سوتهده» از سوی شمال به بزرگراه گرگان ساری، از جنوب به جاده قدیم گرگان ساری (جاده شاه عباسی)، از شرق به روستای باغو و از غرب به روستای گلافرا متصل است.
در محاورات محلی گاهی روستا را «بسوتهده» هم میخوانند. نام روستا از دو واژه «سوته» که در گویش طبری و محلی به معنای سوخته است و «ده» تشکیل شده است. برخی اهالی میگویند نام این روستا در گذشته «ستوده» بوده و به مرور به سوتهده تبدیل شده است.[2]
میرزا ابراهیم در گزارش سفر خود به شمال ایران میان سالهای1276-1277، از این روستا با عنوان «سوتهده» از توابع بلوک انزان نام برده است.[3]
در سال 1276ق، جمعیت این آبادی با عنوان قریه کلاده و سوتهده، 85 خانوار و 381 نفر اعلام شد. ترکیب جمعیتش به این شرح ثبت شده است: مرد زن دار85 نفر، زن شوهردار 90 نفر، مرد بیزن 29نفر، زن بیشوهر 23نفر، پسر صغیر70 نفر، دختر کبیر 32نفر و دختر صغیر 52نفر.[4]
ملکونف، جهانگرد روس، در سال1277ق، سفری به شمال ایران داشت. این آبادی را با نام «سوتهده» از روستاهای بلوک انزان ایالت استرآباد نام برده است.[5]
رابینو، مامور رسمی دولت بریتانیا در ایران، در سال1288ق، به استرآباد سفر کرد. وی «سوتهده» را از آبادیهای بلوک انزان معرفی کرده است.[6]
وضعیت این روستا در گزارش سال 1296ق اینگونه ثبت شده است: «سوتهده انزان اربابی است. ملکش از آقایان قاجار است. آب مشروب از رودبار و قنات است. این قریه قشلاقیت دارد. تعداد نفوس آن 194 نفر است»[7]
در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران که در اوایل پهلوی اول منتشر شد، این آبادی از روستاهای دهستان انزان بخش بندرگز شهرستان گرگان با 160 سکنه معرفی شده است. مذهب اهالی تشیّع و پیشهی آنها زراعت بود. محصولاتی همچون برنج، غلات، پنبه، صیفی و کنجد، در روستا کشت میشد. قنات مهمترین منبع فراهم کنندهی آب روستا به حساب میآمد.[8]
آمار جمعیت این آبادی در دورههای مختلف سرشماری نفوس و مسکن ایران به این شرح است:[9]
سال |
خانوار |
جمعیت |
1335 |
* |
191 |
1345 |
48 |
258 |
1355 |
69 |
416 |
1365 |
61 |
444 |
1375 |
73 |
423 |
1385 |
109 |
471 |
1390 |
120 |
440 |
1395 |
127 |
397 |
روستا در ناحیهی هموار و دشت در پائین دست ارتفاعات جنگلی قرار گرفته است.
منازل مسکونی روستا در سالهای اخیر نوسازی و با مصالح نوین ساخته شده و تعداد محدودی از خانههای قدیمی که گفته میشود مربوط به دوره پهلوی است، باقی مانده است. سوتهده در این سالها از شمال و شرق در حال توسعه است.
روستاییان به زبان فارسی و گویش طبری صحبت میکنند، مسلمان و شیعه مذهب هستند، اکثریت به کشاورزی و تعداد محدوی نیز به دامداری و کار در اماکن اداری و صنعتی مشغولاند. کشاورزان سوتهده در زمینهای کشاورزی روستا که حدود 100 هکتار است، محصولاتی همچون برنج، گندم، سویا، کشت میکنند. و محدود باغات مرکبات و سیاه ریشه نیز دارند.
از نامهای خانوادگی پرجمعیت روستا میتوان به شهسوار، سپانلو، حسینی، وزواری، شربتی و .. اشاره کرد.
سوتهده از امکانات زیربنایی همچون آب آشامیدنی لوله کشی، برق، گاز، جاده آسفالت و تلفن بهرهمند است. دارای مدرسه ابتدایی و دبیرستان دوره اول دخترانه است.
مسجد و زینبیه در روستا بنا شده است.
مردم روستا در پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایران و عراق همچون سایر ایرانیان نقش داشتند. 5 نفر از جوانان روستا در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیدند.[10]
منابع:
- ذبیحی، مسیح.(1363).گرگاننامه. تهران: انتشارات بابک. 296ص.
- رابینو،هـ ل.(1365). مازندران و استرآباد.(چاپ سوم). ترجمه: غلامعلی وحید مازندرانی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. 371ص.
- سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران. قابل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
- شهسوار، فرشته. (24/11/1403)، (دهیار روستای سوتهده). مصاحبه با مرکز دانشنامه گلستان.
- فرهنگ جغرافیایی ایران (1329). (جلد سوم، استان دوم). تهران: دایره جغرافیایی ارتش. 332 ص.
- قورخانچی، محمدعلی.(نخبه سیفه)1360. به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان. تهران: نشر تاریخ ایران. 153ص.
- مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از:https://www.amar.org.ir
- ملکونف. گریگوری(1364). کرانههای جنوبی دریای خزر، ترجمه امیرهوشنگ امیری. تهران: کتابسرا.
- میرزا ابراهیم، (1355). سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان. به کوشش مسعود گلزاری. تهران: بنیاد فرهنگ ایران. 334ص.