گناره
گناره
Genāre
روستایی در دهستان قرق از بخش بهاران شهرستان گرگان، استان گلستان.
این روستا در 20 کیلومتری شرق مرکز استان گلستان و در نقطهی ً11 َ53 °36 عرض و ً4 َ40 °54 طول جغرافیایی واقع شده است. ارتفاع این روستا از سطح دریا 99 متر است.[1]
گناره از شمال به اراضی روستاهای قلیآباد، از جنوب به جاده گرگان و گنبد و روستای جهانتیغ، از غرب به اراضی روستای نودهملک و از شرق به اراضی قرق متصل است.
برای رسیدن به این روستا باید حدود 19 کیلومتر مسیر بزرگراه گرگان ـ گنبد را طی کرد و از کنار روستای جهانتیغ، 500 متر به سمت شمال رفت.
نام این روستا در اسناد قدیمیتر «کناره» ذکر شده و آرام آرام به «گناره» تغییر پیدا کرده است، ساکنان روستا معتقدند چون این روستا در گذشته، کنار ناحیه جنگلی واقع شده بود، به «کناره» شهرت یافت.[2]
وجود تپههای «شاه آرام شمالی» در 2 کیلومتری شرق گناره که در تاریخ 10 بهمن 1383 به شماره 11285 در فهرست آثار ملی ثبت شده و همچنین تپه «شاه آرام جنوبی» در 3 کیلومتری شرق این روستا که در تاریخ 10 بهمن 1383 به شماره 11290 ثبت تاریخی شده و گزارشات باستان شناسی قدمت آنها را برای دوره تاریخی تخمین زدهاند، از نشانههای قدمت این ناحیه است.[3]
وجود بقعه مورد احترام در این روستا، مشهور به امامزاده محمد تقی نیز بیانگر سابقه تاریخی این ناحیه است.[4]
به باور اهالی و همچنین نقل برخی منابع، محل روستا قبلاً در محدوده شرق روستای فعلی بوده که به قریه «دولتآباد» شهرت داشت و در بعضی از منابع از این روستا نام برده شده است.[5] اراضی این ناحیه در نزد بومیان به «سکوی شاه آرام» مشهور است. گاهی هم نام روستا به صورت «دولتآباد کناره» ذکر شده است.[6]
از قدیمیترین اسناد بجای مانده که به نام «کناره» اشاره شده وقفنامه سادات شیرنگی مربوط به سال 989ق است، که در آن برخی از روستاها از جمله همه قریه «کناره» در بلوک استرآباد رستاق وقف اولاد ذکور شده است.[7]
در استشهاد نامچهای مربوط به سال 1206ق درخواست شد که مطلعین تایید کنند، قریه کناره و دو قریه دیگر مخروبه بوده و توسط ملک محمدحسین، ملک کاظم و ملک اسماعیل، آباد شده است.[8] همچنین در یک قرار رفع اختلاف متعلق به سال 1308ق از این روستا به عنوان قریه مخروبه کناره نام برده شده است.[9]
در اسناد زیادی از دوره قاجار، نام این روستا برده شده و در این مقطع اغلب، کناره در تملک خاندان ملک بوده است.[10]
میرزا ابراهیم در گزارش سفر خود به شمال ایران میان سالهای1276-1277، «کناره» را به عنوان یکی از روستاهای بلوک ششم یعنی فخرعمادالدین بر شمرده است.[11]
نام این روستا در گزارش سال 1276ق، به عنوان روستای کناره با 30 خانوار و 139 نفر جمعیت ثبت شده است. ترکیب جمعیت گناره به این شرح بود: مرد زندار 30 نفر، زن شوهردار 35 نفر، مرد بیزن 17 نفر، زن بیشوهر 10 نفر، پسر صغیر 20 نفر، دختر کبیر 12 نفر و دختر صغیر 15 نفر.[12]
ملکونف، جهانگرد روس، در سال1277ق، سفری به شمال ایران داشت. از «کناره» به عنوان یکی از روستاهای بلوک فخرعماد الدین ایالت استرآباد نام برده است.[13]
رابینو، مامور رسمی دولت بریتانیا در ایران، در سال1288ق، به استرآباد سفر کرد. وی «دولت آباد یا کناره» را از آبادیهای بلوک فخرعمادالدین معرفی کرده است.[14]
در گزارشات وکیلالدوله از درگیریهای اهالی روستا با مهاجمان ترکمن مخابره شده است.[15]
در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران که در اوایل پهلوی اول منتشر شد، این آبادی از روستاهای دهستان ملک بخش مرکزی گرگان با 90 سکنه معرفی شده است. مذهب اهالی تشیّع و پیشهی آنها زراعت و گلهداری بود. محصولاتی همچون برنج، غلات، لبنیات، توتون سیگار در روستا کشت میشد. قنات مهمترین منبع فراهم کنندهی آب روستا به حساب میآمد. زنان روستا به پارچه بافی ابریشم و کرباس مشغول بودند.[16]
آمار جمعیت این آبادی در دورههای مختلف سرشماری نفوس و مسکن ایران به شرح زیر است:[17]
سال |
خانوار |
جمعیت |
1335 |
* |
85 |
1345 |
49 |
276 |
1355 |
52 |
323 |
1365 |
174 |
985 |
1375 |
52 |
259 |
1385 |
52 |
229 |
1390 |
57 |
186 |
1395 |
50 |
164 |
لازم به ذکر است تا سال 1365 آمار جمعیت گناره و روستای جهانتیغ که در جنوب این روستا واقع شده با هم بوده اما از سال 1375 این دو روستا هر کدام مجزا آمار برداری شدهاند.
روستا در ناحیه هموار و دشت قرار گرفته است. و منازل مسکونی موجود در آن نو ساز است و اثری از بافت و منازل قدیمی وجود ندارد.
ساکنان گناره به زبان فارسی صحبت میکنند، مسلمان و شیعه مذهب هستند، بیشتر آنان به کشاورزی و تعداد محدودی نیز به دامداری و کارگری مشغولاند. کشاورزان گناره در زمینهای کشاورزی روستا که حدود 250هکتار است، محصولاتی همچون گندم، سویا، کلزا، برنج، سیب زمینی و باقلا کشت میکنند.
اهالی اراضی شمال روستا را «ربیعکلا» و اراضی شرق را «سکوی شاه آرام» مینامند.
دامداران روستا دارای حدود 200 راس گوسفند هستند و محصولات دامی تولید میکنند.
از خانوادگی پرجمعیت روستا میتوان به خاندوزی و خراسانی اشاره کرد. مهاجرانی از سیستان و بلوچستان نیز در این روستا ساکن هستند.
گناره از امکانات زیربنایی همچون آب آشامیدنی لوله کشی، برق، گاز و تلفن بهرهمند است. اما مدرسه این آبادی سالهاست تخریب شده و دانش آموزان برای تحصیل به روستاهای مجاور میروند. روستا دارای یک مسجد و یک حسینیه است. و یکی از اهالی این روستا در دوران جنگ ایران و عراق به شهادت رسیده است.[18]
[1]. سازمان نقشه برداری کشور.
[2].خاندوزی (13/9/1402).
[3]. وزارت میراث فرهنگی، پرونده آثار ملی ثب شده.
[4]. نظری، (1375)، ص184
[5]. رابینو،(1365). ص194. و ستوده(1377)، ص270
[6]. مقصودلو، (1363). ص 36
[7]. ذبیحی،ستوده، (بیتا)، ص324.
[8]. ستوده، (1379)، ص129.
[9]. ستوده، (1379)، ص141
[10]. ستوده، (1379)، ص13، 276، 278، 281، 289، 291، 313، 2335، 342، 352، 379، 402، 431 و435
[11]. میرزا ابراهیم، (1355). ص56.
[12]. قورخانچی، (1360). ص123.
[13]. ملکونف.(1376). ص148
[14]. رابینو،(1365). ص194.
[15]. مقصودلو، (1363). صص 73، 310، 408.
[16]. فرهنگ جغرافیایی ایران.(1329). ص261.
[17]. مرکز آمار ایران.
[18].خاندوزی(13/9/1402).
منابع:
- خاندوزی، یاسر. (13/9/1402)، (دهیار روستای گناره). مصاحبه با مرکز دانشنامه گلستان.
- ذبیحی، مسیح. ستوده، منوچهر(بیتا)، از آستارا تا استارباد ج6. تهران: انجمن آثار ملی. 715ص.
- رابینو،هـ ل.(1365). مازندران و استرآباد.(چاپ سوم). ترجمه: غلامعلی وحید مازندرانی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. 371ص.
- سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران. قابل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
- ستوده، منوچهر( 1377)، از آستارا تا استارباد ج5. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. 959ص.
- ستوده، منوچهر( 1379)، از آستارا تا استارباد ج8. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. 719ص.
- فرهنگ جغرافیایی ایران (1329). (جلد سوم، استان دوم). تهران: دایره جغرافیایی ارتش. 332 ص.
- قورخانچی، محمدعلی (1360). نخبه سیفیه. به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان. تهران: نشر تاریخ ایران. 153ص.
- مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از: https://www.amar.org.ir
- مقصودلو، حسینقلی. (1363). مخابرات استرآباد. (جلد1و2). به کوشش ایرج افشار و محمدرسول دریاگشت. تهران: نشر تاریخ ایران.1010ص.
- ملکونف. گریگوری(1376). کرانههای جنوبی دریای خزر، ترجمه امیرهوشنگ امینی، تهران، کتابسرا، 390ص.
- میرزا ابراهیم، (1355). سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان. به کوشش مسعود گلزاری. تهران: بنیاد فرهنگ ایران. 334ص.
- نظری، محمد ابراهیم(1375)، جغرافیای تاریخی کتول به ضمیمه دهات فندرسک و ملک. ناشر مولف. 225ص.
- نظری، محمد ابراهیم(1375). جغرافیای تاریخی کتول به ضمیمه دهات فندرسک و ملک. ناشر مولف. 225ص.
- وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، پرونده آثار ملی ثب شده استان گلستان.