خرید و دانلود مقاله

کلاجان قاجار


کلاجان قاجار   

Kalājān-e Qājār  

 

روستایی در دهستان روشن‌آباد، بخش مرکزی شهرستان گرگان، استان گلستان.

کُلاجان قاجار یا به گویش محلی «کِلاجان قَجر» و «گَته کلاجان» در برابر خُورده کلاجان (کلاجان بزرگ در مقابل کلاجان کوچک) در ده کیلومتری غرب گرگان و در موقعیت عرض جغرافیای 45ً 49َ °36 و طول جغرافیای 16ً 18َ °54 قراردارد.  ارتفاع این روستا از سطح دریا 57 متر است.[1] کلاجان قاجار از شمال به جاده‌ی سراسری گرگان- ساری، از جنوب و شرق به زمین‌های کشاورزی و از غرب به روستای کلاجان سادات متصل می‌گردد.

درباره وجه تسمیه کلاجان می‌توان حدس زد، با توجه به معنی کِلا در زبان تبری به معنی روستا، آبادی، کلات و کلاته همچنین کوزه بزرگ سفلی[2] و ظرف آب، کلاجان قاجار به معنی مکان یا روستای قاجارها است.

به نظر می‌رسد قاجارها پس از ورود به استرآباد در مناطق مختلف آن همچون غرب شهر استراباد مستقر شدند. با توجه به نام روستا، می‏توانیم بگوییم که ساکنان روستا، قاجارهایی بودند که بعد از ورود به استراباد، گروهی از آنان در آن مناطق مستقر شدند و یا صاحب املاکی گردیدند. امروزه حاجی مشهدی‌ها که جمعیت غالب روستا را تشکیل می دهند، خود را از نسل قاجارها می‌دانند. اساساً «قریه کلاجان مشهوره به حاجی‌ مشهد»[3] بود. کلاجان قاجار در واقع «ازمال قاجاریه ساکنین شهر و ساکنین همان قریه»[4] بود. همین امر سبب شد تا اهالی آنجا بتوانند به امتیازاتی برای خود دست یابند.  چنان چه در سال 1267ق، به فرمان ناصرالدین شاه، اهالی کلاجان قاجار از تکالیف و صادریات دیوانی معاف و مسلم[5] گردیدند.

همچنین در سال 1296ق، براساس حکم حاکم استراباد و طبق فرمان ناصرالدین شاه به غیر از بدهی نوکر که موافق معمول باید بدهند از عوارض و صادریات دیوان همایون معاف و مرفوع القلم شدند.[6] این معافیت در سال های 1307[7]  و 1311ق،[8] هم ادامه یافت. کلاجان قاجار در طی سال های مختلف مورد مصالحه قرار گرفت. چنانچه در سال 1307ق، حاجیه خانم صبیه‌ی کربلایی علیخان آقای قاجار سپانلو، همگی و تمامی حقوق پدری خود را از ... دو سهم از یک دانگ از کل ششدانگ قریه کلاجان قاجار و ... به ابن عم خود، آقا محمدجعفر مصالحه کرده است.[9] هم چنین در سال 1323ق، «نجفقلی آقا و همشیره‌اش ام لیلی همگی و تمامی یک سهم از سه سهم از نه سهم از هفت سهم از نیم‌دانگ مشاع از کل ششدانگ ملک و قریه کلاجان ... را به بیوک خان خلف مرحوم یوسف علی سپانلو مصالحه کرده اند.»[10] در مصالحه نامچه‌ای «مالکان قریه کلاجان قاجار منافع سه مزرعه و نیم از حقابه کلاجان را به عنایت الله خان مسعود لشکر بع بدل المصالحه پنجاه خروار شالی گرمه کرده چرمه مصالحه کرده‌اند»[11] همچنین گواهی‌های موجود در سال 1342ق، نشانگر آن است که دو سهم از دوازده سهم قریه کلاجان قاجار.... ملک و مال متصرفی ورثه ملاحیدر قلی آقا بوده است.»[12]

 هرچند که نامی از کلاجان در سفرنامه‌ی فرانسیس مکنزی به میان نیامده است اما ملگونف[13]و رابینو[14] کلاجان قاجار را یکی از روستاهای بلوک سدن رستاق دانسته‌اند.

روستای کلاجان قاجار از ناامنی‌های اواخر حکومت قاجار به دور نبود. در گزارش های حسینقلی مقصودلو معروف به وکیل الدوله، خبرهایی از بردن اسیر، سرقت، نزاع، به غارت بردن مال و بارها و اسارت بچه‌ای دوازده ساله[15] دیده می‌شود. در این گزارش‏ها دو روستای کلاجان (قاجار و سادات) از هم تفکیک نشده اند و گمان بر این است که بیشتر این اخبار مربوط به کلاجان قاجار باشد.

قدیمی ترین اطلاعات جمعیتی از روستای کلاجان قاجار متعلق به سال 1276ق، است. در این گزارش آمده است: روستای کلاجان دارای 60 خانوار با 305 نفر نفوس است که از این تعداد، مرد زن دار 60 نفر، زن شوهردار 68 نفر، مرد بی زن 31 نفر، زن بی شوهر 18 نفر، پسر صغر 50 نفر، دختر کبر 28 نفرو دختر صغر 50 نفر است.[16] در کتابچه نفوس اهالی استراباد که به سال 1296ق تحریر شد تعداد نفوس این روستا 173 نفر ذکر شده است.[17]

مطابق با سرشماری نفوس و مسکن آمار جمعیتی کلاجان قاجار از سال 1335 تا 1395 به شرح زیر است:[18]

 

جمعیت

خانوار

سال

310

*

1335

234

45

1345

538

105

1355

827

145

1365

830

174

1375

767

200

1385

734

224

1390

645

215

1395

 

پس از انقلاب سال 1357، تلاش‌هایی برای تبدیل نام کلاجان قاجار به کلاجان المهدی صورت گرفت به طوری که تابلوی آن نیز نصب گردید  اما در نهایت این موضوع مورد تأیید وزارت کشور قرار نگرفت. اهالی کلاجان قاجار از گروه جمعیتی حاجی مشهدی‌ها، تربتی‌نژادها و دیگر گروه‌های مهاجر تشکیل شده‌اند. تربتی‌نژادها  سال‌ها پیش، از تربت حیدریه به این روستا مهاجرت کردند [19] و در مزارع این روستا مشغول به کار شدند.

کلاجان قاجار در گذشته دو گروه ارباب (مالکین آب و زمین) و رعیت داشت.

اهالی کلاجان مسلمان و شیعه مذهب هستند و به گویش تبری صحبت می‌کنند. ساکنان این روستا کشاورزی و دامدارند. نزدیک به 300 هکتار زمین مسطح با نام‌های گلند، نوده، انارتپه، بادوته، دره‌ته و ...، در اختیار مردم این روستاست.  گندم، کلزا، سویا، شالی و محصولات باغی، نمونه‌هایی از محصولات کشاورزی این روستاست. در گذشته «آب مشروب از قنات یک رشته و فی الجمله سهم از رودبار شصت کلا می‌بردند.»[20]  و در حال حاضر همگی از آب چاه استفاده می‌کنند.

اهالی کلاجان قاجار، اموات خود را در امام‌زاده روشن‌آباد دفن می‌کنند.

برق، تلفن، آب، گاز، دبستان، خانه‌ی بهداشت، مسجد، زینبیه و پارک کودکان، از جمله امکاناتی است که در اختیار ساکنان این روستاست. بافت روستای کلاجان جدید و نو شده است. تپه نوده، متعلق به دوره‌ی پیش از تاریخ که در یک کیلومتری جنوب شرقی روستا قرار دارد، با شماره‌ی  30108، در سال 1390 ش، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در جنگ تحمیلی ایران و عراق (1359-67)، 3 تن از جوانان روستا به شهادت رسیدند. چهره‌های معروف روستاهای کلاجان عبارتند از: علی اکبر خان رهبر، نماینده‌ی دوره‌ی بیست و یکم مجلس شورای ملی، رمضان حاجی‌مشهدی، وکیل دادگستری، عزیزالله حاجی‌مشهدی، صاحب نظر و منتقد سینمائی کشور و دکتر نور محمد تربتی‌نژاد نماینده‌ی دوره‌ی دهم مجلس شورای اسلامی از حوزه‌ی انتخابیه‌ی گرگان و آق قلا.

 

[1] . سازمان نقشه برداری کشور.

[2] . فرهنگ واژگان تبری ، (1381)، ص1661.

[3] . ستوده، (1377)، ص581.

[4] . ذبیحی، (1363)، ص.246.

[5] . ستوده، (1377)، ص475.

[6] . همان ، ص189.

[7] . همان، ص193.

[8] . همان، ص197.

[9] .ستوده، (1377)، ص167.

[10] . همان، ص .197

[11] ستوده، ص344.

[12] ستوده، ص300.

[13] . ملگونف، (1364)، ص67.

[14] . رابینو، (1383)، ص192.

[15] . مقصودلو (وکیل‌الدوله)، (1363)، صص69، 182، 536، 611، 699.

[16] . قورخانچی، (1360)، ص111.

[17] . ذبیحی، (1363)، ص234-246.

[18] . مرکز آمار ایران.

[19] .دهیاری.

[20] . ذبیحی، (1363)، ص246.

 

منابع:

  • ذبیحی، مسیح. (1363). گرگان نامه. تهران: انتشارات بابک.
  • رابینو، یاسنت لوئی. (1383). مازندران و استراباد. ترجمه: غلامعلی وحید مازندرانی. تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی.
  • سازمان نقشه برداری کشوری. پایگاه ملی نام‏های جغرافیایی ایران. قابل دسترسی در: https://gndb.ncc.gov.ir
  • ستوده، منوچهر. (1379). از آستارا تا استارباد. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
  • ستوده، منوچهر.(1377). از آستارا تا استارباد (جلد ششم و هفتم).  تهران: انجمن آثار و مفاخر ایران.
  • قورخانچی، محمدعلی. (1360). نخبه سیفیه. به کوشش: منصوره اتحادیه (نظام مافی) و... . تهران: نشر تاریخ ایران.
  • مرکز آمار ایران. درگاه ملی. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی در: https://www.amar.org.ir
  • مرکز دانشنامه‌ی گلستان. گفت‌ و گو با محمد حاجی مشهدی، عضو شورای روستا.
  • مقصودلو، حسینقلی (وکیل الدوله) . (1363). مخابرات استراباد. به کوشش: ایرج افشار. تهران: نشر تاریخ ایران.
  • ملگونف. (1364). سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر. تصحیح، تکمیل و ترجمه: مسعود گلزاری. تهران: انتشارات دادجو.
  • نصری اشرفی، جهانگیر. (1381). فرهنگ واژه‌گان تبری. تهران: شرکت انتشارات احیای کتاب.
 

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه