خرید و دانلود مقاله

چاتال


چاتال

Čātāl

 

روستایی واقع در دهستان شلمی، بخش گلیداغ، شهرستان مراوه‌تپه، استان گلستان.

این روستا در 55 کیلومتری از مرکز شهرستان و در جنوب غربی شهرستان مراوه‌تپه، در طول جغرافیایی 1ً 42َ °55 و عرض جغرافیایی56ً 37َ °37 با 270 متر ارتفاع از سطح دریا قرار دارد. [1]

موقعیت‌های جغرافیایی اطراف روستا عبارتند از: در شرق، روستاهای کوروک و خوجه‌لر و موقعیت‌های طبیعی، ارتفاعات اُنقورقا، دارلی و تکن‌لی. در شمال‌شرقی، روستای کریم‌ایشان و موقعیت‌های طبیعی، اوزین‌دره، چاق‌قال‌لانینگ کووی. در غرب، روستای قپان و موقعیت‌های طبیعی، سقر‌توقای و زیارتگاه آق‌اولیاء یا ابوالقاسم جرجانی. در شمال، روستای آق‌چاتال موقعیت‌های طبیعی، نررجیک. و در جنوب دشت تکن‌لی.[2] 

وجه تسمیه‌ی روستا برگرفته از موقعیت جغرافیایی آن است. این روستا در دوراهی جاده کلاله به مراوه‌تپه و گلیداغ قرار دارد که در زبان ترکمنی «چاتال» به معنای دوراهی است. بنابراین، این محل به نام «چاتال» نام‌گذاری شده است.

در خصوص پیشینه‌ی روستا، یکی از افراد مسن محل نقل می‌کند: «اولین کسانی که در این منطقه سکونت یافتند، ملادردی، عبدالرحمن‌ایشان و آی‌محمد عرب بودند. من خود آی‌محمد عرب را دیده‌ام. همچنین صفردردی آخوند، پسر ملادردی، را که حدود سال 1360ش در سن 80 سالگی وفات یافت، به یاد دارم.»[3]

زبان اهالی این روستا ترکمنی است. تمامی ساکنان مسلمان، اهل سنت و پیرو مذهب حنفی می‌باشند. اهالی روستا همگی از قوم ترکمن و از طایفه گوکلان هستند که تیره‌های مختلفی چون خوجه، قیر، ساریق، شیخ، عرب و آق‌اینجک را در بر می‌گیرد. در کتاب ایرانیان ترکمن، گوکلان به دوازده گروه تقسیم شده و در گروه نهم در زیر گروه قره اویلی (Qara Uil ) به قره‌بلقان اشاره کرده و قره‌بلقان را نیز به شانزده شاخه به شرح ذیل تقسیم‌بندی می‌کند: کورگ، سورانلی، کوک، قزل، صیغرسیکی[4]، قوزانه (قودانه)، آق‌اینجیک، کریم‌ایشان، خوجه‌لر، عرب، قیر، اولی‌قپان، کیچی‌قپان، قره‌باش، پاشای‌شالی و آجی‌بگ.[5] بیشتر اهالی روستا از تیره‌ی خوجه هستند که در میان ترکمن‌ها به عنوان طایفه‌ی مقدس مورد احترام می‌باشند.

موقعیت جغرافیایی روستا به‌گونه‌ای است که دسترسی آسانی به مناطق مراوه‌تپه و گلیداغ فراهم می‌کند. همچنین در سال‌های اخیر، این روستا میزبان دو خانواده مهاجر از مناطق گلیداغ و جرگلان بوده است.

قبری بر فراز تپه‌ای در غرب روستا، پیش از دوراهی کلاله – مراوه‌تپه قرار دارد که ساختمانی بر روی آن ساخته شده است. اهالی محلی معتقدند این قبر متعلق به شخصی به نام ابوالقاسم جرجانی است. برخی نیز این قبر را متعلق به ابوالقاسم سهمی جرجانی، مورخ قرن ۴ و ۵ هجری و نویسنده کتاب تاریخ جرجان می‌دانند، اما هیچ منبع معتبر و قطعی برای تأیید این موضوع وجود ندارد.

اغلب مردم این روستا به کشاورزی مشغول هستند؛ کشت محصولاتی مانند گندم، جو، کلزا، آفتابگردان و هندوانه رایج است. در گذشته کشت پنبه و کنجد نیز رواج داشته و در سال‌های اخیر مجدداً توجه ویژه‌ای به کشت کنجد شده است. مساحت زمین‌های قابل کشت روستا حدود ۲۸۰ هکتار است. دامداری نیز از فعالیت‌های اصلی مردم به شمار می‌آید و شامل نگهداری گاو، گوسفند و بز است. در این روستا تقریباً ۷۰۰ راس گوسفند، ۱۰۰ راس بز و ۱۵۰ راس گاو نگهداری می‌شود. باغداری در این منطقه بسیار محدود و کم‌اهمیت است. [6]

از جمله مکان‌های گردشگری این روستا می‌توان به آق‌اولیاء یا زیارتگاه ابوالقاسم جرجانی و منطقه‌ی عرب داغ اشاره کرد که اهالی روستا برای گذران اوقات فراغت و تفریح به این مکان‌ها مراجعه می‌کنند. این نقاط علاوه بر ارزش تاریخی و فرهنگی، فضای مناسبی برای تفریح و دورهمی فراهم می‌آورند.

رودخانه قرناوه که در زبان محلی ساری‌سو نامیده می‌شود از وسط روستا عبور می‌کند. این رودخانه از کوه‌های سیامُرت با ارتفاع 1268 متری و دِه‌سر با ارتفاع 1210 متری سرچشمه گرفته و با گذر از روستاهای قرناوه، عرب‌قره‌حاجی، کریم‌ایشان، چاتال و.... به رودخانه گرگان‌رود می‌ریزد.[7]

آداب و رسوم اهالی روستا، همانند دیگر ترکمن‌ها، با آیین‌های ویژه و سنت‌های دیرینه اجرا می‌شود. مراسم عروسی با شور و حال خاصی برگزار می‌شود و جشن‌های عید قربان و عید فطر همراه با آیین‌های مذهبی و جمع‌های خانوادگی صورت می‌گیرد. همچنین مراسم یوور (جشن شروع سال نو ترکمنی) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در ماه مبارک رمضان، نماز تراویح و ختم قرآن به صورت گروهی برگزار می‌شود. یکی از مراسم خاص روستا، مراسم آق‌آش است که در سن 63 سالگی فرد برگزار می‌شود و جنبه آیینی و اجتماعی دارد.

از صنایع دستی در بین زنان و دختران تهیه‌ قالیچه، پشتی‌ترکمنی، نمدمالی، تاره بافی، پرده‌دوزی، تایخا، بالاک‌دوزی و... بسیار کم‌رنگ وجود دارد. زمانی صنایع دستی زنان روستا بافتن پارچه‌های ابریشمی بود.[8] غذای‌محلی و اصلی اهالی چکدرمه نام دارد. غذاهای‌محلی دیگر عبارتند از: اون‌آش، قایش، شوله، اجاق‌قطاب، دومَچ با روغن محلی و .... از جمله بازی‌های بومی و محلی که در سال‌های گذشته رواج داشته و امروز بسیار کمرنگ و حتی فراموش شده می‌توان به بازی‌های بومی و محلی قرلانگ، گوزلم‌پرریق، چورلنگ، آششیق، قالاقان(چلیک)، باشک‌داش، ساللانجاق، خرلان‌جویق، یوزگ و ... اشاره کرد.[9]

این روستا در سال 1329ش. 115 نفر جمعیت داشته است.[10] اما آمار جمعیتی این روستا برابر سرشماری رسمی کشور به این شرح است.[11]

 

سال

خانوار

جمعیت/ نفر

1335

*

58

1345

19

82

1355

33

153

1365

79

499

1375

43

322

1385

79

408

1390

80

310

1395

95

313

 

نخستین مسجد و محل عبادت اهالی، در ساختمانی دو طبقه قرار داشت که در حدود سال ۱۳۳۵ش. توسط اهالی برای سکونت امام جماعت روستا ساخته شده بود. پس از مدتی، اهالی زمینی را در مراتع روستا به عنوان محل برگزاری نمازهای جماعت تعیین کردند. نهایتاً در حدود سال ۱۳۶۰ش. مسجدی با مصالح سنتی مانند کاه‌گل احداث گردید. این مسجد در طول سال‌های بعد پنج بار مورد بازسازی قرار گرفته و امروزه با نام مسجد ابوحنیفه شناخته می‌شود. مسجد دوم روستا نیز با مشارکت و همیاری اهالی، در حدود سال ۱۳۷۰ش. احداث شد. نخستین معلم روستا از نیروهای سپاه دانش بود که در سال تحصیلی ۱۳۵۲ش. وارد روستا شد و فعالیت‌های آموزشی و تربیتی را آغاز کرد. از جمله امکانات دولتی روستا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: بهره‌برداری از برق در سال ۱۳۶۳ش، گازرسانی در سال ۱۳۹۸ش، تأسیس خانه بهداشت در سال ۱۳۶۸ش، راه‌اندازی پایگاه هلال‌احمر در سال ۱۳۹۵ش، استقرار اداره منابع طبیعی، تأمین آب لوله‌کشی از طریق چاهی در نزدیکی روستای قرناوه، وجود یک باب نانوایی و آسفالت‌ شدن جاده دسترسی در سال ۱۳۶۵ش.[12]

 

[1]   سازمان نقشه برداری کشوری

[2]  سعادتی و  سعادتی. (03/10/1400).

[3] سعادتی. (03/10/1400).

[4]  به نظر می‌رسد که « صیغر سَکی » صحیح ‌باشد. ترکمن‌ها به محل‌هایی که در اثر تردد زیادی گله‌ی گاو از یک نقطه که باعث ایجاد برآمدگی و پله می‌شود، سَکی گویند که صیغر نیز به معنای گاو و در نهایت به صیغرسَکی ختم می‌شود.

[5]  عسگری‌خانقاه و کمالی (1374).

[6] سعادتی، شاکری‌زاده، شاکری‌زاده و سعادتی (03/10/1400).

[7]  سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح (1382).

[8]  فرهنگ جغرافیایی ایران (1329).

[9] سعادتی، شاکری‌زاده، شاکری‌زاده و سعادتی (03/10/1400).

[10]  فرهنگ جغرافیایی ایران (1329).

[11]  مرکز آمار ایران.

[12]- سعادتی، شاکری‌زاده، شاکری‌زاده و سعادتی (03/10/1400).

 

 

منابع:

  • بایزیدی، علی. (۱۳۹۵). سهمی جرجانی. در دانشنامه گلستان (جلد دوم، ص. ۲۰۱). گرگان: انتشارات بنام.
  • تاجی، اسماعیل. (۱۳۸۶). مریدان نور. فصل‌نامه فراغی، سال هشتم، شماره 26 ، ص42.
  • سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح. (۱۳۸۲). فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور (جلد دوم، ص. ۲۶۲). تهران: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح..
  • سازمان نقشه برداری کشوری، پایگاه ملی نام‏های جغرافیایی ایران، http://gndb.ncc.org.ir
  • ستاد ارتش ایران. (۱۳۲۹). فرهنگ جغرافیایی ایران (جلد سوم، ص. ۹۰). تهران: دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
  • ستاربردی، فجوری. (1400). گفتگوی شخصی با حاجی‌محمد سعادتی. 3 دی.
  • ستاربردی، فجوری. (1400). گفتگوی شخصی با طاهر سعادتی. 3 دی.
  • ستاربردی، فجوری. (1400). گفتگوی شخصی با عبدالرحمن سعادتی. 3 دی.
  • ستاربردی، فجوری. (1400). گفتگوی شخصی با موسی شاکری‌زاده. 3 دی.
  • ستاربردی، فجوری. (1400). گفتگوی شخصی با مولام‌ایشان شاکری‌زاده. 3 دی.
  • عسگری‌خانقاه، اصغر، و کمالی، محمدشریف. (۱۳۷۴). ایرانیان ترکمن (ص. ۶۰). تهران: اساطیر.
  • فجوری، ستار بردی. (۱۳۹۷). ساتلیق دردی آخوند کم .... فصل‌نامه ترکمن‌نامه، شماره 3-2، ص 101.
  • قلیجی، بای‌محمد. (۱۳۹۸). هر گلدن بیر یاپراق (ص. ۱۹۳). گرگان: نشر تنعیم.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی. (۱۳۷۴). ریحانة‌الادب (چاپ چهارم، ص. ۴۰۱). تهران: انتشارات خیام.
  • مرکز آمار ایران https://www.amar.org.ir/
 

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه