قرهیسر پایین
قرهیسر پایین / Qareh Yasare Pāyin
روستایی واقع در دهستان عربداغ، بخش پیشکمر، شهرستان کلاله، استان گلستان.
این روستا در ۳۷ کیلومتری شرق شهرستان کلاله قرار دارد. مختصات جغرافیایی آن 34ً 43َ °55 طول شرقی و 27ً 32َ °37 عرض شمالی است و در ارتفاع ۳۳۹ متری از سطح دریا واقع شده است.[1]
موقعیتهای نسبی روستا بدین شرح است: از سمت شرق به روستاهای قرهیسر بالا و مامالی، از غرب به روستاهای عزیزآباد، قازنقایانینگ درهسی و پَلپلله، از شمال به ارتفاعات عربداغ، پارپارینینگ داغی، سقّرقایا، قوشهسوور، قرهیسرنگ دوزی و یکهتوت، و از جنوب به ارتفاعات چِشت، کولهچشت و قَراوُل محدود میشود.
نام اصلی و قدیمی روستا «قرهمصر» بوده است. به دلیل برخورداری از آبوهوای مطلوب و موقعیت طبیعی و جغرافیایی مناسب، این نام برای آن انتخاب شده است. در فرهنگ و ادبیات ترکمنها، عبارتی با مضمون «هر کیمینگ یوردی اوزینا مصر» رواج دارد که به این معناست: «زادگاه هر فرد برای او عزیز و دوستداشتنی است». این باور فرهنگی نیز در نامگذاری روستا بیتأثیر نبوده است.[2] برخی بر این باورند که نام «قرهیسر» از نام یکی از طایفهها مشتق شده است. همچنین روایت دیگری وجود دارد که بر اساس آن، نام اصلی روستا «قرهیلاَسِر» به معنای «محلی که باد قرهیل میوزد» بوده است و در گذر زمان به صورت امروزیِ «قرهیسر» درآمده است. [3] احتمال دیگر در نامگذاری روستا، ارتباط آن با نام اشخاص است. از جمله، یکی از بنیانگذاران روستا فردی به نام «قرهآخوند» بوده که نام او با پیشوند «قره» آغاز میشده است. همچنین، وجود برخی خانوارهایی با نام خانوادگی دارای پسوند «قرهیسر» میتواند مؤید این فرضیه باشد.
این روستا در مقایسه با روستاهای پیرامون خود از قدمت بیشتری برخوردار است. از بنیانگذاران آن میتوان به نوریایشان، ملا مرادآخوند و قرهآخوند اشاره کرد. نوریایشان برای فراگیری علوم دینی به مدت هفت سال در بخارا اقامت داشت و پس از اصرار پدر، علیرغم مخالفت استاد خود، به زادگاهش بازگشت. وی مقدمات تأسیس حوزه علمیهای را در روستا فراهم کرد. بر پایه برخی شواهد، گمان میرود این حوزه در حدود سال ۱۲۸۹ش تأسیس شده باشد. فعالیت حوزه پس از چند سال متوقف شد. آثار حجرههای آن تا دهه ۱۳۴۰ش باقی بود، اما امروزه هیچ اثری از آن بر جای نمانده است.[4]
از رویدادهای تاریخی مهم این روستا، قشونکشی مهدیخان سرهنگ در سال ۱۳۰۳ش است. وی پس از شکست از نیروهای ترکمن، زخمیهای سپاهش را با کمک «توتایقارری»، همسر نوریایشان، مداوا کرد. مهدیخان سرهنگ با جلب رضایت مرکز شرق، نیرویی مرکب از توپخانه، سواره و پیاده فراهم آورده و اردویی متشکل از حدود هزار نفر را برای حمله به ترکمنها تدارک دیده بود؛ ترکمنهایی که بنا بر گزارشها، در قلمرو حکومت سردار معزز تحت انقیاد دولت بوده و رفتار شورشی از آنان مشاهده نشده بود.[5]پس از محاصره در گلیداغ، مهدیخان سرهنگ و نیروهایش در ششم تیرماه ۱۳۰۳ش، در حالی که از لحاظ تدارکاتی و روحی در تنگنا قرار داشتند، شکست خود را پذیرفتند و از ادامه نبرد بازماندند.[6]
در پاییز سال ۱۳۰۴ش، این منطقه بار دیگر هدف حمله نیروهای دولتی به فرماندهی جانمحمدخان دولو قرار گرفت.[7]
زبان بیشتر اهالی روستای «قرهیسر پایین» ترکمنی است، با این حال گروههایی از بلوچها و فارسها نیز در آن سکونت دارند. ترکمنها و بلوچها پیرو مذهب اهل سنت و فقه حنفیاند و فارسهای ساکن روستا، شامل خانوادههایی با اصالت خراسانی و سیستانی، پیرو مذهب تشیع هستند. گروههای غیرترکمن حدود سال ۱۳۴۰ش در این روستا ساکن شدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بخشی از آنان بهتدریج به شهر کلاله و برخی نیز به مناطق مختلف خراسان مهاجرت کردند و تنها تعدادی خانوار در روستا باقی ماندهاند. اکثریت مردم روستا ترکمن بوده و از طایفهٔ گوکلان هستند.
در تقسیمبندی طایفه گوکلانها، قورقانچی آنها را به دو گروه «حلقهداغلی» و «دودورغه» تقسیم کرده است. در گروه حلقهداغلی، زیرگروه غائی شامل چند تیره دیگر است که عبارتند از: تمکغائی، قارناسغائی، داری و بوقاجه [بُقجه] غائی.[8] ساکنان این روستا عمدتاً از طایفهٔ بُقجه هستند که شامل تیرههای غارتال، گورلوگ، حسنبای و قیزیلاوغلان میشود. دیگر طوایف عبارتند از یلیانگی، خوجه، قرهبلقان، شیختمک و داری. سایر قومیتهای ساکن در روستا شامل خراسانیها، سیستانیها و بلوچها هستند. اهالی دارای نامهای خانوادگی مانند محمدی، رستگار، کریمی، خلیانتمک، توشانی، نصرتی، مهربان، خالزاده، براهویی، قادرنیا و خدایی گونجوگ میباشند. [9]
در این روستا گروهی از مهاجران نیز سکونت دارند که در دههٔ ۱۳۴۰ش به آنجا آمدهاند. این مهاجران شامل گروهی از فارسها از خراسان و گروهی از بلوچها هستند که از مرو (ترکمنستان) به ایران مهاجرت کرده و مدتی را در سرخس و جرگلان گذراندهاند، سپس در این محل ساکن شدند. امروزه بیشتر این خانوادهها به شهر کلاله مهاجرت کرده و تنها در فصل کشاورزی به روستا بازمیگردند.[10]
کشاورزی شغل اصلی اهالی روستا است و حدود ۷۰ هکتار از اراضی آن به فعالیتهای کشاورزی اختصاص یافته است.
محصولات کشاورزی روستا شامل گندم، جو، آفتابگردان، هندوانه و کنجد است. امروزه کشت شالی در حاشیه رودخانه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
دامداری نیز یکی دیگر از مشاغل اهالی روستا بوده است، اما در سالهای اخیر به دلیل محدودیتهایی در دسترسی به مراتع و جنگلها و همچنین افزایش قیمت علوفه، این فعالیت تقریباً کاهش یافته است. جمعیت دامی روستا شامل حدود ۱۵۰ رأس گوسفند و بز و ۸۰ رأس گاو میباشد.
باغداری در این روستا بسیار محدود است و عمدتاً به باغاتی در حیاط منازل اختصاص دارد که شامل انواع آلو، انجیر، انار، گردو و انگور میشود. امروزه بخش عمدهای از نسل جدید روستا در شهرهای بزرگ مانند تهران و سمنان مشغول به کار شدهاند و به صورت کارگر روزمزد، سرایداری و مشاغل مشابه فعالیت میکنند.
موقعیت طبیعی روستا شرایط مناسبی برای تفریح و گردشگری فراهم کرده است و اهالی میتوانند در کوتاهترین زمان ممکن به اماکن تفریحی و گردشگری دسترسی داشته باشند.[11]
معماری خانههای روستا در سالهای اخیر دستخوش تغییرات اساسی شده است. بسیاری از خانههای گلی قدیمی تخریب شده یا به انباری تبدیل شدهاند و به جای آن ساختمانهای جدید با امکانات مدرن ساخته شده است. امروزه ساخت خانههای آجری با پوشش سقف حلب، ایرانیت یا قیرگونی رایج است و اغلب با برنامههای بهسازی و مقاومسازی بنیاد مسکن شهرستان، با استفاده از مصالح نوین از جمله میلگرد و سیمان ساخته میشوند.
آداب و رسوم اهالی روستا، هرچند امروزه کمتر مورد توجه قرار میگیرد، هنوز در برخی مناسبتها حفظ شده است. از جمله، مراسم عروسی، عید قربان و عید فطر و تهیه «آقآش» مانند سایر ترکمنها برگزار میشود. یکی از رسوم قدیمی روستا، نشستها و گردهماییهای شبانه بود که اهالی در منزل یکی از اعضا جمع شده و تا پاسی از شب به نینوازی و آوازخوانی میپرداختند.
در میان مردان روستا، ساخت ابزارهایی چون چاقو، تبر، داس و تیشه از جمله فعالیتهای صنایع دستی رایج است. در میان زنان و دختران نیز هنرهایی همچون بالاقدوزی، چارشو، غولانگ، نمدمالی و دیگر دستساختههای سنتی رواج دارد که در میان آنها تارابافی بیشترین رونق را دارد. غذاهای محلی روستا شامل دومچ، چکدرمه، قایش، اونآشی، قرهچوربا، شولا و سویتلیآش است. از جمله بازیهای بومی و محلی که در گذشته رواج داشته و امروزه کمتر انجام میشوند، میتوان به قرلانگ، چلکن، گوزلیمپررق، آششیق، یوزگ، پادشاما غورتتوتدی و سالانجاق اشاره کرد.[12]
در کتاب فرهنگ جغرافیایی درباره قرهیسر آمده است که این روستا از دههای دهستان گوکلان، بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس است و در فاصلهٔ ۳۶ کیلومتری شمالخاوری کلاله قرار دارد. موقعیت روستا کوهستانی و سردسیر است و جمعیت آن حدود ۲۵۰ نفر است که همگی ترکمن و پیرو مذهب اهل سنت میباشند. آب آشامیدنی روستا از رودخانههای زاو و قودنه تأمین میشود. محصولات کشاورزی شامل غلات و حبوبات است و شغل اهالی بیشتر زراعت و دامداری است. از صنایع دستی زنان میتوان به بافت پارچههای ابریشمی و نمدمالی اشاره کرد. جاده دسترسی به روستا مالرو است.[13]
آمار جمعیت روستا بر اساس سرشماری نفوس و مسکن ایران به شرح زیر ارائه شده است:[14]
|
سال |
خانوار |
جمعیت |
|
1335 |
* |
150 |
|
1345 |
27 |
119 |
|
1355 |
72 |
379 |
|
1365 |
71 |
426 [15] |
|
1375 |
69 |
405 [16] |
|
1385 |
81 |
393 |
|
1390 |
149 |
530 |
|
1395 |
140 |
489 |
در خصوص بنای اولین مسجد روستا، که احتمالاً همزمان با تأسیس حوزه علمیه نوریایشان بوده است، در حدود سال ۱۳۴۲ش مسجدی گلی ساخته شد.[17]
آغاز آموزش رسمی در روستا به سال ۱۳۴۹ش بازمیگردد، زمانی که برای نخستین بار یک معلم از سپاهدانش وارد روستا شد.[18] پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امکانات و خدمات عمومی در روستا گسترش یافت که از جمله آنها میتوان به تأمین برق در سال ۱۳۶۴ش، ایجاد جادهٔ آسفالته در سال ۱۳۹۰ش، نصب شبکهٔ گاز در سال ۱۳۹۶ش و راهاندازی تلفن ثابت اشاره کرد.[19]
[1]سازمان نقشه برداری کشور
[2] محمدی، م.، 1402.
[3] قادرنیا، 1402.
[4] محمدی، م.، صفرزاده، 1402.
[5] بهار، 1380، ج 1، ص 233.
[6]بهبودی، 1395، ج 4، ص 159.
[7] توحدی، 1385، ج 6، ص 571.
[8] قورخانچی، 1360، ص 60.
[9]محمدی و محمدی، 1402.
[10] قادرنیا، 1402.
[11] محمدی، 1402.
[12] محمدی، م.، صفرزاده و محمدی، الف.، 1402.
[13] ستاد ارتش ایران، 1329، ص 212.
[14] مرکز آمار ایران
[15] در سرشماریهای ۱۳۵۵ش و ۱۳۶۵ش، جمعیت قرهیسر بالا و پایین بهصورت مشترک ثبت شده است.
[16] روستای قرهیسر بالا در همان سال با ۲۳ خانوار و ۱۶۵ نفر از قرهیسر پایین تفکیک شده است.
[17] محمدی، م. و صفرزاده، 1402.
[18] تاقانی، 1402.
[19] محمدی، م.، صفرزاده و محمدی، الف.، 1402.
منابع:
- بهار، ملكالشعراء. (1380) تاريخ مختصر احزاب سياسي (چاپ ششم، جلد 1). تهران: امير كبير.
- بهبودی، هدایتالله. (1395). روزشمار تاریخ معاصر (جلد 4). تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- توحدی، کلیمالله. (1385). حرکت تاریخی کرد به خراسان (جلد6). تهران: نشر واسع.
- سازمان نقشهبرداری کشور، پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران. قابل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
- ستاد ارتش ایران. (1329). فرهنگ جغرافیایی ایران. (جلد سوم استان دوم). تهران: انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
- فجوری، ستاربردی. (۱۳۹۱، ۱۰ تیر). سیرقشونکشی جانمحمدخان دولو از گلیداغ …. هفتهنامه صحرا، شماره ۴۱۵.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 27 مرداد). گفتوگوی شخصی با ارازمحمد محمدی.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 27 مرداد). گفتوگوی شخصی با مهدی (ماتی) محمدی.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 27 مرداد). گفتوگوی شخصی با یعقوب صفرزاده.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 8 شهریور). گفتوگوی شخصی با جانمحمد قادرنیا (عضو شورا و دهیار روستای قرهیسر پایین).
- فجوری، ستاربردی. (1402، 8 شهریور). گفتوگوی شخصی با سالار تاقانی.
- قورخانچی، محمدعلی. (1360). نخبه سیفیه. تهران: نشرتاریخ ایران.
- مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از:https://www.amar.org.ir