خرید و دانلود مقاله

قرانکی‌جنگل


 قرانکی‌جنگل        /         Qarānki Jangal

 

 

روستایی واقع در دهستان عرب‌داغ، بخش پیشکمر، شهرستان کلاله، استان گلستان.

این روستا در فاصله ۴۵ کیلومتری مرکز شهرستان کلاله واقع شده و در طول جغرافیایی 15ً 47َ °55 و عرض جغرافیایی 46ً  34َ °37  با  با ارتفاع ۴۴۲ متر از سطح دریا قرار دارد.[1]

موقعیت نسبی اطراف روستای قرانکی‌جنگل به شرح زیر است: در شرق با روستای قیراق‌داش، در شمال با ارتفاعات گلیداغ و عرب‌داغ، در غرب با روستای قودنه علیا و در جنوب با جنگل‌ها، ارتفاعات چیشت و رودخانه گرگانرود هم‌مرز است.[2]

این روستا پیش‌تر با نام‌های «دلی» یا «دالی» نیز شناخته می‌شد. در جلد سوم کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران، نام آن به صورت «دلی» ثبت شده است.[3]

در خصوص وجه تسمیه این روستا گفته می‌شود که زمانی منطقه دارای جنگلی انبوه بوده است، به‌طوری که به گفته برخی، آسمان دیده نمی‌شد و محیط برای هر ره‌گذری تاریک به نظر می‌رسید. واژه «قرانکی» به معنای «تاریک» است. همچنین دره‌ای به نام قرانکی‌جنگل در این محل وجود دارد که وجه تسمیه روستا با این دو ویژگی مرتبط است. این روستا دارای محله‌های زیر است: قووی‌یاپراق، قووجان‌دره، قرانکی‌جنگل، قراتکن‌لی و «سایت جدید» که پس از وقوع سیل ایجاد شده است.[4]

اهالی این روستا پیش‌تر زندگی عشایری و کوچ‌نشینی را تجربه کرده و در نهایت به اسکان دائم و یکجانشینی روی آوردند. گروهی از آنان در گذشته از ترکمنستان به این منطقه مهاجرت کرده‌اند. احتمالاً حدود یکصد سال پیش، آق‌اینجیک‌ها و دلی‌ها در این محل سکونت داشته‌اند و به تدریج مهاجرانی از گلیداغ و دالی‌بقجه به جمع آنان پیوسته‌اند، که در نهایت موجب شکل‌گیری روستای بزرگ قرانکی‌جنگل شده است.[5]

کلنل ییت که در آبان ماه سال ۱۲۷۳ش در این منطقه حضور داشت، در سفرنامه خود نوشته است:[6]«از بایندر در طول شمال رود گرگان به سمت بالا ۱۰ میل (حدود ۱۶ کیلومتر) دیگر پیمودیم تا به ارکک‌لی [قودنه و آق‌اینجیک]، محله‌ای که یکصد خانوار از تیره‌ای به همین نام در آن زندگی می‌کردند، رسیدیم. بستر رود به سرعت تنگ می‌شد، دشت را پشت سر گذاشته و وارد تپه‌ها شدیم. هر کجا که بستر رود به اندازه کافی پهن می‌گردید، کشت برنج امکان‌پذیر می‌گشت...»

این توضیحات از پیشینه روستا نشان می‌دهد که قدمت آن بیش از یکصد سال است و بانیان اصلی آن در آن زمان در این محل سکونت داشته‌اند. همچنین بر اساس سندی مربوط به مرداد ماه سال ۱۳۰۷ش، شخصی در دارالمحضر روستای پیشکمر حاضر شده و زمین خود در روستای قرانکی‌جنگل را به فرد دیگری فروخته است.[7]

در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران: خراسان که در سال ۱۲۸۹ش (۱۹۱۰م) تألیف شده است، آمده است که شاخه اصلی رود گرگان از یل‌چشمه سرچشمه می‌گیرد و سکونتگاه اصلی ارکک‌لی (شامل قودنه و آق‌اینجیک) و کایی (قایی) می‌باشد.[8]همچنین غائی مرکب از سه طایفه است که هر طایفه شامل چند تیره می‌باشد: تمک‌غائی، قارناس‌غائی و داری‌بوقاجه‌غائی. هر یک از این طایفه‌ها خان جداگانه‌ای دارند.[9]

یکی از حوادث مهم و تلخ تاریخی این منطقه به پاییز سال ۱۳۰۴ش بازمی‌گردد که شامل قشون‌کشی جان‌محمدخان دولو و کشت و کشتارهای او بود. قشون جان‌محمدخان پس از به آتش کشیدن روستای یانبلاق وارد دره‌ی یل‌چشمه شد و تا غروب همان روز، هنگامی که به روستای باری‌ایشان[10] (بای‌ایشان) رسیدند، در مسیر خود تمامی آلاچیق‌ها و تالارهای جلوی آن‌ها را به آتش کشیدند. اهالی این روستاها از جلوی قشون فرار کردند؛ برخی در روستای بای‌ایشان ماندند و برخی دیگر تا خاک شوروی پناه بردند.[11]گزارشی دیگر از سرتیپ جان‌محمدخان، فرمانده لشگر شرق، خطاب به رضاخان به تاریخ ۹ آبان ۱۳۰۴ش نیز به این واقعه اشاره کرده است.[12] با وجود تمامی حوادثی که در این دره رخ داد، پس از مدتی سرگردانی و آوارگی، اهالی دوباره به زادگاه خود بازگشتند. امروزه این منطقه تحت عنوان روستاهای متعدد شناخته می‌شود و دارای چندین روستا و هزاران نفر جمعیت است.

زبان اهالی این روستا ترکمنی است. تمامی ساکنان مسلمان، اهل سنت و پیرو مذهب حنفی هستند. اهالی روستا همه ترکمن از طایفه گوکلان‌اند که شامل تیره‌های بقجه، آق‌اینجیک، دالی، اگری، عرب، آق‌یال و ئیل‌یانگی می‌شود. این تیره‌ها خود دارای نام خانوادگی‌های متعددی هستند، از جمله: تاقانی، اعتمادی‌فر، امیری، خسروی، خالدی، قلیچی، آدی‌زاده، عطامحمدی، عطانیازی، ارازی، نوری، مهمانی، فرنگی، قاپلانگی، عوضی، رهبر، حق‌جو، پرویزی، پلنگی، دردی‌زاده، عبدی و غفاری.[13]

قورخانچی در سال ۱۹۰۳م (۱۲۸۲ش) گوکلان‌ها را به دو گروه تقسیم می‌کند: حلقه‌داغلی و دودورغه. گروه حلقه‌داغلی شامل قایی، قره‌بلخان، ارکک‌لو [لی]، چیق‌لیق، قارنوا، بایندر و قرق است. ارکک‌لو یا ارکک‌لی که دارای یک خان بوده، شامل تیره‌های آق‌اینجیک و قودانه می‌باشد.[14] با این توضیحات، اهالی روستا همگی از طایفه گوکلان و گروه حلقه‌داغلی هستند و شامل طایفه‌های غایی و ارکک‌لو می‌باشند.ئیل‌یانگی یکی از شاخه‌های تیره قرناس طایفه غایی است که زمانی به عنوان سان‌باشی[15] شناخته می‌شد. ئیل‌یانگی خود دارای چهار زیرشاخه است که عبارتند از: چارتار، اگری، دلی و ؟.[16]

شغل اصلی اهالی این روستا کشاورزی است. کشت گندم، آفتابگردان، ماش، لوبیا، هندوانه و شالی در کنار رودخانه گرگان‌رود رواج دارد. مساحت زمین‌های قابل کشت در این روستا حدود ۲۰۰ هکتار است.

یکی دیگر از فعالیت‌های اقتصادی اهالی این روستا دامداری است که شامل نگهداری گاو، گوسفند و بز می‌شود. در این روستا حدود ۵۰۰ رأس گاو و ۱۵۰ رأس گوسفند و بز نگهداری می‌شود و اهالی معمولاً از فروش بره و محصولات لبنی مانند ماست، شیر و روغن محلی بهره‌برداری می‌کنند. در سال‌های اخیر، محدودیت‌های ایجادشده از سوی منابع طبیعی و ممنوعیت ورود دام به جنگل‌ها، همراه با افزایش هزینه و دشواری تأمین نهاده‌های دامی، موجب شده است که بسیاری از اهالی دامداری را کنار بگذارند. باغداری در سال‌های اخیر مورد توجه اهالی قرار گرفته و کاشت درختان میوه‌دار از جمله هلو، گلابی، انواع آلو و انار آغاز شده است که مساحتی قریب به ده هکتار را شامل می‌شود. در گذشته در این منطقه درختان گردوی خودرو و طبیعی وجود داشت که در سال‌های اخیر کاهش قابل توجهی یافته است. با این حال، اهالی در حیاط منازل خود به کاشت درختان انار، انجیر، توت و انگور پرداخته‌اند.[17] مهاجرت به این روستا به‌صورت متناوب از روستاهای اطراف رخ داده و همچنان ادامه دارد.

رودخانه گرگان‌رود از میان این روستا عبور می‌کند. این رودخانه در گذشته پرآب بود، اما در سال‌های اخیر و به‌دلیل خشک‌سالی‌ها، میزان آب آن به شدت کاهش یافته و گاهی حتی جریان آن متوقف می‌شود.

معماری خانه‌ها و بافت سنتی روستا تا پیش از زلزله سال ۱۳۴۹ش عمدتاً با مصالح ساختمانی محلی و از گل ساخته شده بود. پس از آن، نخستین بنای آجری توسط فردی به نام قوشه‌حاجی احداث گردید. در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از جابجایی و وقوع سیل سال ۱۳۸۴ش، تغییرات اساسی در ساختار روستا ایجاد شده است. تمامی کسانی که در محل جدید (سایت) ساکن شدند، خانه‌های خود را با استفاده از مصالح نوین و زیر نظر مهندسان بنیاد مسکن ساختند. تنها در محله‌های قدیمی روستا هنوز آثار معماری گذشته و خانه‌های گلی باقی مانده است. پس از جاری شدن سیل در شهرستان‌های کلاله و مراوه‌تپه، این روستا به همراه روستاهای عرب‌لاله‌گون، کورلر، یل‌چشمه جدید، گل‌چشمه و عرب‌قارری‌حاجی در طرح کوچ قرار گرفت و عملیات اجرایی جابجایی آن‌ها در مهر ماه سال ۱۳۸۸ش آغاز شد.[18]

موقعیت مکانی طبیعی روستا به گونه‌ای است که اکثر نقاط آن به‌عنوان محل تفریح و گذران اوقات فراغت برای روستائیان و گردشگران مورد استفاده قرار می‌گیرد. با راه‌اندازی چند واحد بوم‌گردی، شرایط جذب گردشگران نیز بهبود یافته است.[19]

حفظ سنت‌ها و آداب و رسوم کهن در این روستا همچنان رواج دارد. اهالی مراسم عروسی خود را به‌صورت سنتی و ویژه برگزار می‌کنند. همچنین مناسبت‌های مذهبی و فرهنگی مانند عید قربان و فطر، یوور، نماز تراویح و ختم قرآن در ماه مبارک رمضان، مراسم آق‌آش در سن ۶۳ سالگی، مکّه صدقا و دیگر آیین‌های مشابه، همانند سایر ترکمن‌ها، اجرا می‌شود.[20]

در میان زنان و دختران روستا، صنایع دستی متعددی رایج است که از آن جمله می‌توان به نمدمالی، دوخت لباس‌های محلی به ویژه کتان، تهیه جانماز، سوزن‌دوزی و بالاک‌دوزی اشاره کرد. کارگاه‌های کوچک و محلی تارابافی از قدیم‌الایام فعال بوده و تاکنون به فعالیت خود ادامه می‌دهند. غذای محلی و اصلی اهالی امروزه چکدرمه نام دارد. سایر غذاهای محلی شامل چورفا، آق‌جاآش، آیرن‌لی‌خورش، شولا، قطاب، ات‌لی‌خورش، پت‌لی‌خورش، قاتیق‌لی‌آش، سویت‌لی‌آش، مس‌سووا، بولاماق و دومَچ است.بازی‌های بومی و محلی که در گذشته رواج داشته و امروزه تا حد زیادی کمرنگ یا فراموش شده‌اند، شامل قرلانگ، چیش، چیلکن، گللیم‌پرچک، قیزیل‌تایاق، تایاق‌وردی، گولنگ‌اودجه، آششیق و یوزگ (مخصوص ایام عروسی) در بین پسران و آی‌ترک، گون‌ترک و لالایی دختران در بین دختران می‌شود.[21]

در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران این روستا در سال ۱۳۲۹ش تحت عنوان «دلی» ثبت شده و دارای ۱۸۰ نفر سکنه بوده است. ذیل عنوان «دلی» آمده است:

«دلی، دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس است که در ۶۳ کیلومتری خاوری گنبدقابوس و ۳ کیلومتری قودنه قرار دارد. این منطقه کوهستانی، معتدل و سنی‌مذهب است و ساکنان آن ترکمن می‌باشند. آب شرب آنان از چشمه و رودخانه یل‌چشمه تأمین می‌شود. محصولات این منطقه شامل غلات، لبنیات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و دامداری است و صنایع دستی زنان چادرشب‌بافی و ابریشم‌بافی می‌باشد. راه‌های دسترسی نیز مالرو است.»[22]

آمار جمعیت این روستا بر اساس سرشماری نفوس و مسکن ایران به شرح زیر است:[23]

 

سال

خانوار

جمعیت

1335

*

[24] 209

1345

43

211

1355

77

446

1365

75

474

1375

96

569

1385

147

814

1390

157

857

1395

232

858

 

اولین مکان عبادت اهالی این روستا، حدود یکصد سال پیش، با امکانات اولیه و در فضای باز اقامه می‌شد. بعدها مسجدی با مصالح محلی از نی و گل به نام نژده ساخته شد. این مسجد پس از زلزله سال ۱۳۴۹ش بازسازی و با آجر ساخته شد. مسجد دوم در حدود سال ۱۳۳۳ش، مسجد سوم در حدود سال ۱۳۴۱ش و مسجد دیگری به نام مسجد تومور  پس از جابجایی، در محل کنونی در حدود سال ۱۳۶۲ش بنا شد. آخرین مسجد نیز پس از کوچ و جابجایی اهالی به دنبال سیل سال ۱۳۸۴ش، در محل جدید موسوم به سایت و در حدود سال ۱۳۹۰ش ساخته شد.[25]

 

این روستا بر اساس سرشماری رسمی سال ۱۳۴۵ش دارای مدرسه بوده و حضور اولین معلم آن به سال ۱۳۴۳ش بازمی‌گردد. سایر امکانات دولتی روستا عبارتند از: برق‌رسانی (۱۳۶۱ش)، گازرسانی (۱۳۹۵ش)، جاده آسفالت (۱۳۹۰ش)، نانوایی، خانه بهداشت (۱۳۶۵ش) و مرکز بهداشت (۱۳۹۵ش) که در آن پزشک و دندان‌پزشک نیز فعالیت دارند. همچنین دفتر مخابرات در سال ۱۳۸۲ش تأسیس و در سال ۱۳۸۴ خط تلفن ثابت واگذار شد. آب لوله‌کشی روستا از چشمه‌های زاو و ئیل‌چشمه تأمین می‌شود.[26]

 

[1]  سازمان نقشه‌برداری کشور

[2] اعتمادی‌فر، 1402.

[3]  ستادارتش ایران،  1329، ص 122.

[4] اعتمادی‌فر، تاقانی، 1402.

[5]  اعتمادی‌فر، تاقانی، 1402.

[6] ییت، 1365، ص 204.

[7] ارنظری، مردمحمد. (1402، 27مرداد). اسناد شخصی (غیرمنتشرشده).

[8] فرهنگ‌جغرافیایی ایران، 1380، ص 1080.

[9] - قورخانچی، 1360، ص 59.

[10] - روستای قره‌یسر فعلی.

[11] - توحدی، 1385،  صص 569-568.

[12] - بهبودی، 1393،  صص 400-399.

[13] - تاقانی، آدینه‌ئی و تاقانی، 1402.

[14] - قورخانچی، 1360، ص 59.

[15] سان‌باشی عنوانی به‌معنای خان یا بزرگ طایفه که در آغاز هر دوره مسابقات کشتی، بدون شرکت در رقابت، بر اساس اعلام مجری، خلعت و جایزه خود را دریافت می‌کرد.

[16]  اورتی، 1402

[17] اعتمادی‌فر، تاقانی، 1402.

[18] دهیار، 1388، ص 2.

[19]  تاقانی، 1402.

[20]  اعتمادی‌فر، 1402.

[21]  اعتمادی‌فر، تاقانی، 1402.

[22]  ستاد ارتش ایران،  1329، ص 122.

[23] مرکز آمار ایران.

[24]  نام روستا دلی قرنگی‌جنگل ثبت شده است.

[25]  اعتمادی‌فر، تاقانی، 1402.

[26]  اعتمادی‌فر، تاقانی، تاقانی، 1402.

 

 

منابع:

  •   بهبودی، هدایت‌الله. (1393). روزشمار تاریخ معاصر (جلد 5). تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
  • بی‌نام، (1388). آغاز عملیات اجرایی جا به جایی اهالی 6 روستای کلاله و مراوه‌تپه. ماهنامه داخلی دهیار، سال پنجم، شماره42.
  •   توحدی، کلیم‌الله. (1385). حرکت تاریخی کرد به خراسان (جلد6). تهران: نشر واسع.
  • سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نام‏های جغرافیایی ایران. قابل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
  • ستاد ارتش ایران. (1329). فرهنگ جغرافیایی ایران (جلد سوم). تهران: انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 20 مرداد). گفت‌وگوی شخصی با ارازمحمد اورتی.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 5 مرداد). گفت‌وگوی شخصی با جلیل تاقانی.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 5 مرداد). گفت‌وگوی شخصی با عاشورمحمد اعتمادی‌فر.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 5 مرداد). گفت‌وگوی شخصی با عبدالعزیز تاقانی.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 5 مرداد). گفت‌وگوی شخصی با ناصر آدینه‌ئی.
  • ف‍ره‍ن‍گ‌ ج‍غ‍راف‍ی‍ای‍ی‌ ای‍ران‌. (1380). ک‍ارک‍ن‍ان‌ وزارت‌ ج‍ن‍گ‌ ان‍گ‍ل‍س‍ت‍ان‌ م‍س‍ت‍ق‍ر در ه‍ن‍دوس‍ت‍ان‌؛ م‍ت‍رج‍م‌ ک‍اظم‌ خ‍ادم‍ی‍ان‌. م‍ش‍ه‍د: آس‍ت‍ان‌ ق‍دس‌ رض‍وی‌ ب‍ن‍ی‍اد پ‍ژوه‍ش‍ه‍ای‌ اس‍لام‍ی. ‌
  • قورخانچی، محمدعلی.(1360). نخبه سیفیه (بکوشش منصوره اتحادیه).. تهران: نشر تاریخ ایران.
  • مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از:https://www.amar.org.ir
  • ییت، کلنل چارلزادوارد. (1365). سفرنامه خراسان و سیستان (ترجمه قدرت‌الله روشنی‌زعفرانلو و مهرداد رهبری). تهران: یزدان.

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

منابع:

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه