آقا کوچک مشفق استرآبادی
مطالب این صفحه، فیش اطلاعات جمع آوری شده در مورد مدخل فوق است. علاقهمندان میتوانند آمادگی خود را برای نگارش مقاله این مدخل اعلام کنند.
***
«آقا كوچك مشفق استرآبادي» / قرن 13هـ.ق.
«مشفق استرآبادي» نيز از شاعراني است كه ديوانش برجاي نمانده و آگاهي درستي از شرح زندگاني او در دست نيست.
مشفق كه در قرن سيزدهم هـ. ق. ميزيست، با «ميرزا مهجور استرآبادي» و «رضا قلي خان هدايت» معاصر بود.
شاعر اخير، در تذكرهي «مجمع الفصحا» مينويسد: «ملاقاتش روزي نگرديد.» سپس يك بيت شعر از او نقل كرده و نامش را «آقا كوچك» دانسته است. بهنظر ميرسد «آقا كوچك» لقب يا شهرت و «مشفق» نيز تخلّص شعري وي بوده است.
چنانچه «محمود ميرزا» در «سفينه» او را اهل «استرآباد» و مشهور به «آقا كوچك» معرفي كرده است.
وي مينويسد: «در رسوم عاشقي گويند هنرور و از رموز محبت باخبر»
«ميرزا محمدصالح استرآبادي» در «شرححال علما و ادباي استرآباد» شرححال ميرزا مشفق و ميرزا مهجور استرآبادي را در يك مدخل آورده و آنها را رفيق همديگر ياد كرده است.
او مينويسد: «ديوان مخصوص هريك دارند. و افكار بسيار خوب از هريك به ظهور رسيده، ذكر آنها موجب تطويل است.»
نمونه شعر:
كار آن عالم ندانم چون كني
هست خون عالَمي بر گردنات
ميشود خار جگردوزي به دل مشفق مرا
باغبان، هر نو گلي كاندر چمن ميپرورد
آثار:
ديوان شعر:
ديوان مشفق استرآبادي برجاي نمانده و فقط ابياتي از اشعارش در تذكرهها آورده شده است.
نسخههاي خطي:
هيچ نسخهي خطي به دست نيامد.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
منابع:
حديقة الشعراء 3/1654؛ الذريعة 9/1050؛ سفينة محمود630؛ شرححال علما و ادباي استرآباد (استرآبادنامه) 155؛ گلزار جاويدان 3/1353؛ لغتنامهي دهخدا (ذيل مشفق) 504؛ مجمع الفصحاء (بخش دوم از جلد دوم) 1381.