ابوسلیک گرگانی
ابوسلیک گرگانی
AbooSolaykGorgani
یکی از قدیمیترین و نخستین سرایندگان شعر فارسی.
دربارهی نام وی آمده است: «سُلَیک با ضمّ اول و فتح دوم و سکون سوم مٌصغّر سلک میباشد و به این کلمه شاعرانی از عرب مانند سلیک بن سلکه مشهورند.» از جزئیات زندگی وی اطلاعی در دست نیست. او را از معاصران عمرولیث، دومین امیر صفاری دانستهاند. با این احتمال، ابوسلیک در قرن سوم هجری میزیست.
نخستین کسی که از ابوسلیک گرگانی یاد کرده، منوچهری دامغانی، شاعر قصیدهسرای مشهور زبان فارسی است. وی در قصیدهی «در لغز شمع و مدح حکیم عنصری»، ابوسلیک را از شعرای بزرگ خراسان قدیم معرفی کرده و در قصیدهی «در شرح شکایت»، نام او را در کنار قدیمیترین شاعران، از جمله ابوالعلاء شوشتری، ابوالعباس مروزی و ابوالمثل بخارایی آورده است. دیگر مورخین و اهل ادب، هر یک به گونهای، ابوسلیک گرگانی را به دلیل سرودن اشعاری زیبا و شیرین ستودهاند. عوفی، وی را چنین توصیف میکند: «ابوسلیک که ناظم سلک کلام و سالک مسالک هنر بود و هم در عهد عمرولیث برون آمد و بساط سخن بسیط کرد و رأیت کلام برافروخت و در معنی صیانت عرض خود از تعرّض ابتذال به نظم لطیف پرداخت ... .» شبلی نعمانی هندی، ابوسلیک را مشهورترین شاعر صفاریان دانسته است.
از اين گفتهها چنین برمیآید که وی دارای اشعاری زیبا بوده و نزد اهل ادب، شهرت و اعتبار خاصی داشته است. باید گفت اگرچه رودکی را پدر شعر فارسی دانستهاند، اما سهم کسانی همچون ابوسلیک و همعصران او به عنوان اولین شاعران در شکل دادن شعر فارسی بسیار مهم و اساسی بوده است. از این شاعر گرگانی، بین ده تا بیست بیت شعر باقی مانده که این اشعار را ژیلبر لازار، در کتاب خود گردآوری کرده است.
از همین ابیات باقی مانده، میتوان به حسن ذوق و قدرت شاعری ابوسلیک در آوردن مضامین اخلاقی و خیالانگیز پی برد. به عنوان نمونه، در یکی از اشعار خود اعلام میکند که خون خود را ریختن بهتر است از آبروی خود را از دست دادن.
خون خود را گر بریزی بر زمین
به که آب رو بریزی در کنار
بت پرستنده به از مردم پرست
پند گیر و کار بند و گوش دار
پژوهشگران و اهل ادب، توصیفات زیبایی از شعر ابوسلیک کردهاند. توصیف میخایل زند از شعر وی در کتاب نور و ظلمت چنین است: «در اشعار ابوسلیک، آهنگ تغزّل با طنز عامیانه و ردیف کردن مفاهیم ظاهراً ناسازگار در پهلوی هم ساخته میشود.» رکنالدین همایونفرخ به نقد این توصیفات پرداخته و میگوید: «این که میخایل زند نوشته است تغزّل با طنز عامیانه و ردیف کردن مفاهیم ظاهراً ناسازگار را در پهلوی هم نهاده است، درست نیست. میخایل زند چون دریافته که بیشتر ساختههای ابوسلیک گرگانی به صورت مَثَل در بین مردم رواج دارد، چنان پنداشته که این ضربالمثلها عامیانه بوده و ابوسلیک آنها را به شعر درآورده است، در حالی که حقیقتِ درست خلافِ این است، یعنی این ساختهها و پرداختههای ابوسلیک بوده که از بس دلنشین و دارای محتوای معانی بلند بوده، مورد پسند عامه قرار گرفته و همه در محاوره از آن استمداد جسته و چاشنی کلامشان میکردهاند و این ضربالمثلها، قرنها نسل به نسل تا به امروز استعمال دارد.» به هر حال، اشعار ابوسلیک گرگانی سرشار از ظرافت و هنرنمایی است.
منابع:
• احمدبن قوص، منوچهری. (1385). دیوان منوچهري دامغاني (چاپ 6). (به کوشش محمد دبیر سياقی). تهران: زوّار.
• شبلی نعمانی، محمد. (1363). شعر العجم یا تاریخ شعر و ادبیات ایران (چاپ 2). (ترجمه محمدتقی فخرداعی گیلانی). تهران: دنیای کتاب.
• عنصرالمعالی، كيكاوس بن اسكندر. (1364). قابوسنامه (چاپ 3). (به اهتمام و تصحیح غلامحسین یوسفی). تهران: علمی و فرهنگی.
• عوفی، محمدبنمحمد. (1321ق). لبابالالباب. (به سعی، اهتمام و تصحیح ادوارد براون). ليدن: مطبعه بریل.
• فروزانفر. بدیعالزمان. (1350). سخن و سخنوران (چاپ 2). تهران: خوارزمی.
• لازار، ژیلبر. (1341). اشعار پراکنده قدیمیترین شعرای فارسی زبان: از حنظله با دغيسي تا دقيقي. تهران: انجمن ايرانشناسي فرانسه در ايران.
• نفیسی، سعید. (1344). تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پايان قرن دهم هجري (جلد اول). تهران: فروغی.
• همایونفرخ، رکنالدین. (1370). تاریخ هشت هزار سال شعر ایرانی (جلد 2، چاپ اول). تهران: علم.