خرید و دانلود مقاله

ابويحيي احمد بن داوود جرجانی


اثر آفرينان استرآباد و جرجان (استان گلستان)

ابويحيي احمد بن داوود جرجاني

ح195-275هـ.ق.

«احمد بن داوود بن سعيد جرجاني»، فقيه، محدث، متكلم شيعي و دانشمند بلند پايهي «جرجان» در قرن سوم هـ. ق. است.

او در «جرجان» ديده به جهان گشود. پس از پايان بردن دوره مقدمات، بخشي از علوم زمان خود را نزد علما و دانشمندان «جرجان» فراگرفت. آنگاه مانند ديگر انديشوران، رنج سفر بر خود هموار ساخت و براي شنيدن حديث از مشايخ محدثين و يادگيري دانش و تجربه‌ي بزرگان علم و حديث، شهرهاي «ايران» و «عراق» را در نورديد.

ابويحيي به تصريح مورخان، بر مذهب «اهلسنت» و پيرو فرقهي «حشويه» بود. در اثر مذاكره با «شيعيان» و آشنايي با اصول مذهب «تشيع»، دچار دگرگوني شد. از اينرو به تحقيق و مطالعه در مذاهب برآمد و آنها را باهم مقايسه كرد. در پي چنين تحقيقي به حقيقت مذهب «تشيع» آگاه گشت.

او در سفري به «عراق» خدمت «ابوالحسن علي بن محمد (ع)» دهمين امام «شيعيان» رسيد و در اين گفت و گو تحت تاثير كلام درربار آن حضرت قرار گرفت.

به همين جهت بزرگان علم رجال او را در زمرهي اصحاب «امام هادي (ع)» برشمردهاند. مقام او راستوده و رواياتش را مورد تصديق قرار دادهاند.

احمد بن داوود پس از گرويدن به «تشيع»، مورد خشم هم‌كيشان پيشين خود واقع شد. برخي از علماي اهلسنت مانند: «محمد بن يحيي رازي» و «ابنبغوي» نزد «محمد بن طاهر حاكم» «خراسان» و «نيشابور»، شكايت و از وي بدگويي نمودند.

در پي اتهامزني آنان، حاكم دستور داد دستها، پاها و زبان احمد بن داوود را قطع كنند و هزار ضربه شلاق بزنند. پس از همهي اين شكنجهها به دارش بكشند.

اما در جلسهي كه ديگر علماي اهلسنت نيز حضور داشتند، شخصيتهاي بزرگي مانند: «مسلم بن حجاج» (صاحب كتاب صحيح مسلم) از وي حمايت كرد و سخن ابويحيي را تاييد نمود. شهادت دو تن از علماي «سني»، سبب رهايي او از آن احكام شديد گرديد.

به هر روي ابويحيي باقي عمر خود را در نوشتن كتابهاي كلامي در رد عقايد «حشويه» و ديگر فِرَق گذراند. وي بيشتر عمر خود را در «نيشابور»، كه مركز علمي بزرگي در آن روزگار به شمار ميرفت، بسربرد و در ترويج مذهب «شيعه» بسيار كوشيد.

از مكان و سال وفات دقيق احمد بن داوود جرجاني اطلاعات كاملي در دست نيست. اما از قراين ميتوان حدس زد كه در «نيشابور» درگذشت.

آثار:

1. استنباط الحشوية

اين كتاب دربارهي شيوه استنباط فرقهي «حشويه» و نقد روش آنها به زبان عربي نوشته شده است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

2. الاوائل

به‌نظر ميرسد ابويحيي به پيروي از برخي نويسندگان قديمي، اين اثر را در بيان نخستينها نوشته است. قدما كتابهايي نوشته و در آنها نخستين كسان و نخستين روي‌دادها و... را جمعآوري كردهاند.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

3. التسوية

مولف در اين اثر، «ابوخالد» يا «ابوالوليد عبدالملك بن عبدالعزيز بن جريح مکي» متوفاي حدود 150هـ.ق.  را نقد كرده و خطاي او را در تحريم ازدواج ميان عرب و موالي، آشكار ساخته است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

4. التفويض

در قرون دوم تا چهارم، مباحث زيادي در زمينه جبر و اختيار ميان مذاهب مختلف اسلامي وجود داشت. ابويحيي با نوشتن «التفويض» سعي كرده است مسئله جبر و اختيار را بدرستي بيان كند.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

5. خلاف عمر برواية الحشوية

شايد منظور از عمر در اين اثر، «عمر بن شاكر» است. ظاهراً همين مسئله موجب تهمتزني برخي عليه ابويحيي شده بود.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

6. الرد علي الاخبار الكاذبة

ابويحيي در اين كتاب اخبار و روايات جعلي «حشويه» را نقد كرده و مجعول بودن آنها را اثبات نموده است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

7. الرد علي الحنبلي

همانگونه كه از نام كتاب آشكار ميگردد، مولف سعي كرده است برخي آراي «حنبليها» را رد كند.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

8. الرد علي الشجري (السنجري)

به‌نظر ميرسد شخصي به نام «شجري» يا «سجزي» يا «سنجري»، نظري داشته است كه مولف آن را رد كرده است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

9. الصهاكي

ظاهراً در نقد داستان «صهاك» يا «صهاكي» يا «ابنالصهاكي» است. اين داستان که پايه و اساس تاريخي ندارد، در برخي منابع تاريخي وارد شده و قيل و قال‌هايي را به وجود آورده است.

به‌نظر نمي‌رسد ابويحيي جرجاني، با آن ارتباط نزديک با ائمه (ع) و دانش روشني که وي را به «تشيع» رهنمون گشت، چنين داستاني را تاييد کند. بنابر اين ممکن است در اين اثر داستان صهاکي را مورد بررسي قرار داده است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

10. طلاق المجنون

موضوع طلاق مجنون يكي از مباحث فقهي است كه ابويحيي آن را در اين اثر مورد توجه قرار داده است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

11. الغوغاء من اصناف الامة من المرجئة و القدرية و الخوارج

مولف در اين اثر عقايد و آراي «مرچئه»، «قدريه» و «خوارج» را نقد كرده و آنها را با استناد به آيات، احاديث و دلايل عقلي رد كرده است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

12. فضائح الحشوية

«حشويه» كه فرقهاي از «سلفيه» هستند، نظرياتي دارند كه دور از عقل و شرع است. ابويحيي پس از گرويدن به «تشيع» اين فضايح را آشكار ساخته است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

13. المتعة و الرجعة و المسح علي الخفين و طلاق المتعة

مباحثي مانند متعه، رجعت، امكان مسح كردن برروي چكمه و كفش و طلاق متعه از مسائل اختلافي ميان مذاهب مختلف اسلامي و فقهاي آن‌هاست. وي در اين اثر نظر خود را با استفاده از احاديث شيعي بيان كرده است.

نسخههاي خطي:

هيچ نسخهي خطي يافت نشد.

نسخههاي چاپي:

چاپ نشده است.

14. محنة النائبة (النابتة)

15. مفاخرة البكرية و العمرية

16. مناظرة الشيعي و المرجئي

در اين اثر يك مناظره علمي ميان پيروان «اهل‌بيت» عصمت و طهارت(ع) و پيروان «مرچئه» تنظيم و مسائل اختلافي فقهي و كلامي مورد بحث قرار گرفته و دلايل آنها بيان گشته است.

17. نكاح السكران

ازدواج در حال مستي نيز از مسائل اختلافي در فقه است. ابويحيي با استناد به دلايل قرآني و روايي نظر خود را ارايه داده است.

منابع:

اعيان الشيعة 2/586-587؛ التحرير الطاووسي 47؛ تنقيح المقال 1/60؛ جامع الرواة 2/424؛ الجامع في الرجال 1/114-115؛ دايرةالمعارف تشيع 5/330-331؛ دايرةالمعارف الشيعية 2/525-526؛ الذريعة 4/361 و 7/236 و 16/72 و 19/63؛ رجال ابنداوود 27؛ رجال علامه حلي 17؛ رجال طوسي 456؛ رجال كشي 532-533؛ رجال نجاشي 454-455؛ عالمان شيعه 1/64-67؛ فرزانگان مازندران 1/143-145؛ فهرست شيخ طوسي 27-28؛ قاموس الرجال 1/464-466؛ مجمع الرجال 1/114؛ مستدركات علم الرجال 1-310-311؛ معالم العلماء 22-23؛ معجم رجال الحديث 2/111-113؛ معجم التراث الكلامي 1/252 و 2/316-317 و 3/377 و 5/32-33؛ مفاخر اسلام 2/49-58؛ منتهي المقال /262-263؛ موسوعة مؤلفي الامامية 3/399-401؛ موسوعة طبقات الفقهاء 3/70؛ مناقب آلابيطالب (ع) 3/488؛ نقد الرجال 92؛ الوجيزة 144؛ وسائل الشيعة 20/127؛ هداية المحدثين 302.

نظرات


ارسال نظر :