رضا (محمدرضا) بن محمدصادق فاضل استرآبادی
اثر آفرينان استرآباد و جرجان (استان گلستان)
رضا (محمدرضا) بن محمدصادق فاضل استرآبادي
فوت1250هـ.ق.
حاجي «ملا رضا»، مشهور به «فاضل استرآبادي»، پدر «ملا محمدباقر»، يکي از علماي بزرگ و صاحب نام «استرآباد» است.
در علم اصول، فقه، رجال و حديث سرآمد روزگار خود بود. «محمدامين امامي خوئي»، حاجي ملا رضا را علامه راشد، از اجله علما، عظيم المقام و نافذ الامر و الکلام توصيف کرده است.
فاضل استرآبادي گذشته از مقام اجتهاد و توان تدريس در حوزهي علميهي، سخنوري فصيح و بليغ بود. در خطابه و ارشاد، بياني بسيار نيکو داشت.
از دوران کودکي و تحصيلات وي آگاهي دقيقي نداريم. اما مسلم است که در «استرآباد» متولد شد و هم در آنجا رشد کرد. پس از فراگيري مقدمات و سطوح، به حوزههاي علميهي «اصفهان» وعتبات عاليات هجرت کرد.
او در آنجا از محضر درس استادان بزرگ بهره برد و يکي از شاگردان خاص «وحيد بهبهاني» بود.
او در «استرآباد» مدرسهي علميه به نام «رضويه» و مسجد و آب انبار ساخت. اما مدرسه به دليل هجوم حوادث ناتمام ماند.
«ملا محمدصالح استرآبادي»، باوجود اينکه همشهري او بود و اندک زماني پس از حاجي ملا رضا متولد شده است، اما نتوانسته اطلاعات مفصلي از شرححال وي ارايه دهد.
اما از همان مقدار مختصر توضيحاتش ميتوان استنباط کرد که منظورش يک تن بوده است؛ زيرا در هردو شرححال، پس از شرح کليات، به شهادت وي به دست ترکمانان تصريح دارد.
گذشته از آن نام پدر حاج ملا رضا استرآبادي در برخي منابع و از جمله در فهرست نسخههاي خطي، محمدصادق ثبت شده است.
اما مرحوم «آقابزرگ» به نقل از «مظاهر الآثار» «محمدحسن شريعتمداري»، او را «حاجي ملا محمدرضا فوجردي استرآبادي» معرفي کرده است.
بر اساس همين گزارش، «ملا محمدرضا فوجردي استرآبادي» غير از ملا محمدرضا بن محمدصادق استرآبادي است.
بايد دانست که در همهي گزارشهاي فوق، معاصر بودن هردو ملا محمدرضا و شهرت آنان از نظر علمي و اجتماعي مورد تاکيد قرار گرفته است. اگر دو تن هم نام در يک شهر و عصر با آن همه شهرت وجود داشته باشد، دور از انتظار است که معاصرانش به تفاوت آنها اشاره نکنند.
اگرچه «محمدحسن شريعتمداري»، معاصر با هردو ملا محمدرضا استرآبادي بود، اما او هم به وضوح و تفصيل دربارهي آنها ننوشته است. از سوي ديگر کتابش نيز خطي و غير قابل دسترس است. از اين رو تحقيق کامل در اين خصوص نياز به منابع بيشتر و مستندتر در زمان ديگر دارد.
وي يکي از شخصيتهاي ديني و علمي بزرگ «استرآباد» که در قرن سيزدهم هـ. ق. زندگي ميکرد آثار ذيل را پديد آورده است.
آثار:
1. ارشاد المسلمين و تعليم مسائلالدين
«آقابزرگ» ذيل «مرشد الواعظين» از اثري با عنوان «ارشاد المسلمين» سخن گفته است. اما در جاي ديگري از اين اثر نام نبرده و منابع ديگر نيز مطلبي ذکر نکردهاند.
نسخههاي خطي:
تاکنون هيچ گزارشي از نسخههاي خطي اين اثر شناسايي نشده است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
بنا به گزارش فهرست نسخههاي خطي «کتابخانهي راجه محمودآباد لکهنو»، يک اثر با عنوان فوق در آن کتابخانهي موجود است.
از آنجا که منابع تاريخي مانند شرححال «علما و ادباي استرآباد» که همشهري و نزديک به زمان مولف است، نام او را رضا و محمدرضا ثبت کرده و از سوي ديگر فهرستنويس کتابخانهي مدرسهي عالي شهيد مطهري، نام مولف را در ذيل کتاب «مرشد الواعظين»، محمدرضا بن محمدصادق ثبت کرده است، بنابراين رسالهي فوق نيز متعلق به او خواهد بود.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي راجه محمودآباد لکهنو» به شماره 2043 در 210 برگ موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
شايد در مراثي و مدايح ائمه هدي عليهم السلام نوشته است. اما به دليل اينکه نسخهي خطي آن مشاهده نشده است، نمي توان به دقت گفت که در چه رابطهاي است.
نسخههاي خطي:
بنا به گزارش «ملا محمدصالح استرآبادي»، 1 نسخهي خطي از اين اثر همراه با ساير آثار مولف در «کتابخانهي مدرسهي رضويه (ع)» «استرآباد» موجود است.
گويا مولف در زمان حيات خود آنها را براي طلاب مدرسهي رضويه (ع) وقف کرده است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
بهنظر ميرسد وي «مفاتيح الشرايع» «فيض کاشاني» را شرح کرده است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي از اين اثر در «کتابخانهي مدرسهي رضويه (ع)» «استرآباد» موجود است.
بنا به گزارش «ملا محمدصالح استرآبادي»، اين نسخه همراه ساير کتابهاي وي بهوسيله خودش و در زمان حياتش، به مدرسهي وقف گرديده است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
مولف اين کتاب را در پند و اندرز اخلاقي مومنان و نصايح براي مسلمانان با عبارات ارشاد، ارشاد نوشته است.
او در اثر خود از احاديث و نکات تاريخي بهره برده و کتاب ارزشمندي را پديد آورده است.
به گفتهي «آقابزرگ»، مولف کتاب را به نام «فتحعلي شاه» و به خواسته فرزند شاه، «علي شاه» نوشته است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي مدرسهي رضوي (ع)» «استرآباد» موجود است.
مولف آن را در زمان حيات خود همراه با ساير آثارش براي مدرسهي رضوي (ع) وقف کرده است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانه مدرسهي عالي شهيد مطهري (سپسهالار)» به شماره 438 در 200 برگ، کتابت سال 1244هـ.ق. موجود است.
بنا به خبري که «آقابزرگ» داده است، 1 نسخهي خطي هم در «کتابخانهي خصوصي سيد محمدرضا بن سيد کاظم طبسي» در «کربلا» وجود دارد.
ظاهراً 1 نسخهي نيز در «کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران» موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره)» به شماره 6230 در 195 برگ موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
بنا به گزارش «آقابزرگ» در «الذريعه»، «ملا محمدجعفر استرآبادي» در «ينبوع الدموع» و «مولا آغا» در «اسرار الشهادة» از مقتل ملا محمدرضا مطالبي نقل ميکنند.
اين نقل قول، حکايت از اعتبار کتاب مقتل شيخ محمدرضا استرآبادي دارد.
نسخههاي خطي:
تاکنون هيچ گزارشي از نسخههاي خطي اين اثر شناسايي نشده است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
منابع:
چهل سال تاريخ ايران 1/206؛ الذريعة 20/308؛ شرححال علما و ادباي استرآباد (استرآباد نامه ) 149-151 و 184-185؛ شهيدان راه فضيلت 485؛ فرزانگان مازندران 1/64-68؛ فهرست نسخههاي خطي کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران 17/408؛ طبقات اعلام الشيعة (الکرام البررة) 2/542-543، 555؛ المآثر و الآثار 153؛ مرآة البلدان 3/82؛ مرآة الشرق 1/724-725؛ مظاهر الآثار؛ معجم مولفي الشيعة 26؛ وحيد بهبهاني 140-142.