عبدالمومن بن صفی الدین جرجانی
اثر آفرينان استرآباد و جرجان (استان گلستان)
عبدالمومن بن صفيالدين جرجاني
قرن 11هـ.ق.
منابع تاريخي و شرححالنگاري اعم از کهنه و نو، دربارهي «عبدالمومن جرجاني»، سکوت اختيار کرده و هيچ اطلاعي به دست نميدهند.
فقط مرحوم «آقابزرگ» در ذيل «بهجة الروح» به نام و نياکان وي اشاره دارد. بنابراين گزارش، عبدالمومن از نوادگان «قابوس بن وشمگير» است؛ زيرا وي مينويسد: «عبدالمومن بن صفيالدين بن عزالدين بن محييالدين بن نعمت بن قابوس بن وشمگير جرجاني»
اين نام و سلسله اجداد، شايد از نسخهي خطي کتاب برداشت شده است؛ زيرا مولف در پايان کتاب نام خود را به ترتيبي که در فوق نوشتيم، آورده است.
مطلب ديگر سال وفات و زمان حيات اوست. با توجه به اينکه هيچکدام از منابع، دربارهي او مطلبي ننوشتهاند، تعيين و تشخيص زمان حياتش نيز با مشکل روبروست.
بنابرگزارش محتواي نسخهي خطي کتاب، احتمال داده شده است، مقارن دورهي «صفويه» تأليف شده باشد.
گفته ميشود: اين کتاب را نخست «رابينو» بر اساس سه نسخهي خطي کتابخانهي «بادلين» و «کمبريج» در سال 1943 ميلادي ترجمه و چاپ کرد. سپس «فارمر» به پيشنهاد «رابينو» تصميم به چاپ آن گرفت. ليکن با درگذشت آنان، هم چنان ناتمام باقي ماند.
خوشبختانه نسخهي دستنويس آنان را کتابخانهي مجلس سناي (سابق) «ايران» خريداري کرد و به وسيلهي بنياد فرهنگ (سابق) به سال 1346 شمسي چاپ و منتشر شد.
در يادداشت آغازين اين چاپ، به حق در هويت مؤلف «بهجت الروح» و تاريخ تأليفش ترديد شده است؛ زيرا مؤلف خود را «عبدالمومن بن صفيالدين ابن عزالدين بن محيالدين بن نعمت بن قابوس بن وشمگير جرجاني» مينامد، يعني خلف پنجم قابوس فرمانرواي «گرگان» از «آلزيار».
از سوي ديگر از «سلطان محمود غزنوي» با جملهي دعائيهي «طول الله عمره» (صحيح: اطال الله عمره يا طول الله بعمره) که نشانهي در قيد حيات بودن اوست ياد ميکند. طبيعي است که چنين تقارني از لحاظ تاريخي نميتواند تحقق پيدا کند.
بدين جهت «فارمر» هم «بهجت الروح» را از آثار آغاز سدهي هفدهم ميلادي (يازدهم هجري) يا دوران «صفويه» دانسته است.
اما قرايني که متاخر بودن تاريخ تأليف بهجت الروح را تاييد ميکند، نقل «عمل گيسو» (نوعي تصنيف) و «صحتنامه» از «عبدالقادر مراغي» (درگذشته به سال 838 هجري) است. اين نقل قول حکايت از تاخير کتاب از زمان عبدالقادر مراغي دارد. همچنين سبک انشاي کتاب با سبک قرن ششم تطابق ندارد.
در هر حال، همانطور که «فارمر» متذکر شده است «چنانچه متعلق به عصر نزديکتري هم باشد اهميت بيشتري خواهد داشت زيرا از آن اعصار هيچگونه رسالهاي به فارسي در موسيقي در دست نيست.»
آثار:
1. بهجة الروح (بهجة الارواح يا بهجة الروايح)
کتاب در يک مقدمه و ده باب و يک خاتمه تدوين شده است. در مقدمه گويد: «چون طبع سلطان السلاطين سلطان محمود غزنوي را راغب و مايل به علم شريف موسيقي ديد...»
در معرفي کتاب گويد: «فهذه رسالة شريفة وجيزة الباهرة في العلوم الادوار من قول الحکماء الفلسفة...»
در مندرجات «بهجت الروح» جز همان مطالبي که در آثاري نظير کتاب «الادوار» «صفيالدين» يا آثار «عبدالقادر مراغي» آمده است مطلب تازهاي ديده نميشود. ولي در عين حال نکات شايان توجهي دارد مانند: «موجب غذا و حظ روح» شدن موسيقي.
براساس تحليل نويسنده، چون به فرمان الهي جبرئيل مامور حلول روح در پيکر آدم شد، صداهاي موزون را غذاي آن قرار داد.
از مطالب قابل توجه اين اثر، به شرح مربوط به «ققنوس» با اشاره به ذکر آن در «منطق الطير» «عطار نيشابوري»، اشعاري دربارهي دوازده مقام و شش آواز و بحور اصول و همانها به گونهاي ديگر و «در مجالس جهت هر کس چه بايد خواند» و «در سلوک صاحب اين فن شريف» و «نزد هر فرقه چه نغمهاي بايد خواند» و «در هر وقت چه آهنگي بايد خواند» ميتوان اشاره کرد.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي موسسه خاورشناسي فرهنگستان علوم روسيه» به شماره 1844-B، کتابت سال 1280هـ.ق. موجود است.
3 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي جمهوري اسلامي ايران» به شماره 2148/ف. در 28 برگ، کتابت سال 1279هـ.ق.، شماره 2307/ف. در 132 برگ، کتابت سال 1282هـ.ق. و شماره 2712/ف. در 29 برگ، کتابت سال 1238هـ.ق. موجود است.
3 نسخهي خطي در «کتابخانهي مجلس شوراي اسلامي» به شماره 2/4854 در 601 برگ، کتابت سال 1046هـ.ق.، شماره 1/1515 در 69 برگ، کتابت سده 12هـ.ق. و شماره 378 در 38 برگ، کتابت سال 1346هـ.ق. موجود است. نسخهي اخير همان نسخهاي است که کار نيمهي «رابينو» محسوب ميشود.
4 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي ملک» به شماره 1/833 در 70 برگ، شماره 5/494 در 153 برگ، کتابت سال 1304هـ.ق.، شماره 1648 در 14 برگ، کتابت سال 1259هـ.ق. و شماره 11/6193 در 283 برگ، کتابت سال 1279هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره)» به شماره 11507 در 4 برگ، کتابت سال 1079هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران» به شماره 840 [839] موجود است.
نسخههاي چاپي:
پيشتر يادآوري شد: اين کتاب را نخست «رابينو» بر اساس سه نسخهي خطي کتابخانهي «بادلين» و «کمبريج» در سال 1943 ميلادي ترجمه و چاپ کرده بود و سپس «فارمر» به پيشنهاد «رابينو» تصميم به چاپ آن گرفت که با درگذشت آنان هم چنان ناتمام باقي مانده بود. ولي نسخهي دستنويس آنان را کتابخانهي مجلس سناي (سابق) «ايران» خريداري کرد و به وسيلهي بنياد فرهنگ (سابق) به سال 1346 شمسي چاپ و منتشر شد.
مرحوم «آقابزرگ» در ذيل کتاب «بهجة الروح» ضمن توضيحاتي، به کتاب ديگر مولف، با عنوان فوق اشاره کرده و وعده ميدهد آن را در جلد 18 معرفي نمايد. ليکن در جلد ياد شده کتاب را «مجموع رسائل قابوس بن وشمگير» معرفي مينمايد.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
منابع:
الذريعة 3/162 و 18/137؛ فهرست نسخههاي خطي کتابخانهي ملي ملک 5/45، 204 و 9/241؛ فهرست نسخههاي خطي کتابخانهي بنياد فرهنگ ايران 991؛ فهرست نسخههاي خطي کتابخانههاي اصفهان 5/202، 428؛ فهرست نسخههاي خطي کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران 7/569؛ کتابشناسي موسيقي 27، 77؛ معجم مولفي الشيعة 116.