عیسی بن یحیی جرجانی
اثر آفرينان استرآباد و جرجان (استان گلستان)
361-401هـ.ق.
«ابوسهل عيسي بن يحيي مسيحي جرجاني»، پزشک، فيلسوف، اخترشناس و رياضيدان ايراني، از دانشمندان بلند مرتبه «جرجان» در سده چهارم هـ. ق. است.
از شرححال و زندگاني وي آگاهي چنداني در دست نيست. همينقدر ميدانيم که در «جرجان» متولد شد. درجواني و پس از آموختن مقدمات، راهي «بغداد» گرديد و به تحصيل ادامه داد. تا در علوم عصر خود صاحب نام و آوازه گشت.
ابوسهل پس از فراگيري پزشکي، نجوم و رياضيات، «بغداد» را به سوي شمال «ايران» ترک گفت.
از آنجا که ابوسهل کتابي براي «اسپهبد مرزبان بن رستم ابنشروين» ـ از اميران «آلباوند» ـ نوشته، ميتوان گفت که وي زماني نزد مرزبان که مدتي بر «فريم» و «شهريارکوه» فرمان ميراند، به سر برده است. ابوسهل سپس به «گرگانج» رفت و به دربار «ابوعلي مأمون بن محمد خوارزمشاه» راه يافت و به زودي به مقامي بلند رسيد. از آنجا که ابوسهل کتابهايي براي اين فرمانروا، ابوالحسن سهيلي (سهلي) ـ وزير مأمونيان تا حدود 404هـ.ق. و «ابوالعباس مأمون بن مأمون» نوشته است، ميتوان پنداشت که وي پس از رفتن به «گرگانج»، دست کم تا سال 400هـ.ق. در آن شهر و در دربار مأمونيان بوده است.
بنابر روايت نظامي عروضي، ابوسهل به همراه «ابونصر منصور بن عراق»، «بيروني»، «ابنسينا» و «ابنخمار» در فرمانراويي «مأمون بن مأمون» و وزارت «ابوالحسين سهيلي» در دربار «خوارزمشاه» گرد آمده بودند، تا آنکه «سلطان محمود غزنوي»، «حسين بن علي ميکال» را نزد مأمون فرستاد و از وي خواست که آنان را به دربار وي روانه کند. مأمون پيش از پذيرفتن فرستادهي محمود، موضوع را به آگاهي آنان رساند و گفت چون توان سرپيچي از دستور محمود را ندارد، هر که رفتن به دربار او را خوش نميدارد، از «گرگانج» بگريزد. ابوسهل و «ابنسينا» از رفتن به دربار محمود خودداري کردند و از راه بيابان «خوارزم» (قره قوم( رهسپار سفر شدند. «ابنسينا» بر پايهي احکام نجوم پيشبيني کرد که راه گم خواهند کرد و ابوسهل نيز بر همان اساس گفت که از اين سفر، جان به سلامت نخواهد برد. سرانجام آن دو در بيابان سرگردان شدند. ابوسهل از تشنگي جان سپرد و «ابنسينا» با دشواري فراوان خود را به باورد (ابيورد) رساند و سرانجام به «جرجان» رفت.
«نظامي عروضي» تأکيد کرده است که در اين زمان «قابوس وشمگير»، فرمانرواي «جرجان» بوده است. بر پايهي سخن نظامي، اين رويداد به پيش از سال 403هـ.ق. باز ميگردد.
در هر حال، ابوسهل - استاد «ابنسينا» - در پزشکي بود. بسياري او را در پزشکي چيرهدست توصيف کردهاند. حتي از «ابنسينا» هم چيرهدستتر بود.
در فلسفه و رياضيات نيز مهارت داشت. «فخر رازي» او را در زمرهي بزرگترين فيلسوفان دنياي اسلام آورده است.
«بيهقي» او را در زمرهي مسيحيان آورده و گفته است که به پرستشگاههاي مسيحيان نميرفت بلکه در خانه عبادت ميکرد.
آثار:
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
اين رساله که ظاهراً دربارهي هستي و ارکان عالم است، در کتابخانههاي کشورهاي اسلامي گزارش نشده است. فقط در «کتابخانهي ليدن» موجود است.
نسخههاي خطي:
به گزارش «ويستنفيلد ورهووه»، 2 نسخهي خطي از اين کتاب در «کتابخانهي ليدن» نگهداري ميشود.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
ابوسهل جرجاني اين رساله را در بيان انواع و اصناف علوم و دانشها نگاشته است. باوجود اينکه از سخنان نخستين کتاب مشخص ميگردد که ابوسهل اين اثر را در پاسخ به خواسته «ابوالحسن سهلي» نوشته است، «ويستنفيلد ورهووه» آن را متعلق به ابوسهل ندانسته و بلکه از آثار «ابوالحسن سهلي» پنداشته است.
ابوسهل در اين اثر، نوعي طبقهبندي علوم را ارايه داده است. به گفتهي مترجم آن به انگليسي، «ديمتري گوتاس»، طبقهبندي ابوسهل اين امتياز را دارد که فهرست نسبتاً کاملي از رئوس مطالب به دست ميدهد.
«اصناف العلوم» به زبان عربي نوشته شده و يک مقدمهي کوتاه فارسي دارد. او در اين اثر از طبقهبندي يوناني متاثر گرديده است. شايد علت اين تاثيرپذيري، مطالعات کتابهاي يوناني در طب بوده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
کتاب «اصناف العلوم الحکمية» به سال 1370ش. در «تهران» به کوشش «محمدتقي دانشپژوه» در مجله تحقيقات اسلامي از صفحه 211 تا 220 به چاپ رسيده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
6. اظهار حکمة الله تعالي في خلق الانسان (رساله خلق الانسان) (فوائد الاعضاء)
اين رساله از مشهورترين نوشتههاي ابوسهل است. وي در پيشگفتار گويد: که در اين کتاب روش پيشينيان را در نظم مطالب کنار گذاشته و ترتيبي نو برگزيده است.
همچنين برخي از گفتههاي آنان را که به موضوع مربوط نبوده، حذف کرده و افزون بر آنچه «جالينوس» و ديگر پيشينيان دربارهي منافع اعضاي بدن گفتهاند، مطالب فراوان و سودمندي را نيز که خود بدانها دست يافته، آورده است.
«ابنابياصيبعه» اين کتاب را از جهت سبک نگارش، درستي و دقت مطالب بسيار ستوده است.
ابوسهل در اين رساله، در مورد هر عضو، نخست به بيان ساختمان آن پرداخته و سپس فوايد، شکل، جايگاه آن عضو در بدن و عملکرد آن را بيان کرده است.
بخشهاي نخست کتاب دربارهي قلب و دستگاه تنفس و بخش پاياني دربارهي رحم است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران» به شماره 447 در 183 برگ، کتابت به خط نسخ کهن موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي نورعثمانيه» کتابت سده 8هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي ملک» «تهران» به شماره 4447 در 32 برگ، کتابت سده 9هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانه دانشگاه استانبول» موجود است.
1 نسخهي خطي در کتابخانهاي در «حلب» موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي گوتا» در ايالت «تورينگن» «آلمان» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
7. تحقيق امر الوباء و الاحتراز عنه و اصلاحه اذا وقع
اين کتاب، رسالهاي است در چهار فصل که ابوسهل به تحقيق دربارهي بيماري وبا پرداخته است. وي اين کتاب را براي «ابوالعباس مامون بن مامون» نوشته است.
«سزگين» فصلهاي چهارگانهي آن را شرح داده است. نسخههاي خطي اين رساله در کتابخانههاي «ايران» گزارش نشده است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي شهيد علي» «ترکيه» موجود است.
1 نسخهي خطي در کتابخانهاي در «کابل» موجود است.
1 نسخهي خطي در کتابخانهاي در «حلب» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
«الخطب» کتابي است که مولف آن ناشناخته است. بنا به گزارشي که «ابواسحاق ابراهيم بن ابوالفضل» معروف به «ابنعسال» از دانشمندان قرن هفتم هـ. ق.، در کتابش «مجموع اصولالدين و مسموع محصول اليقين» داده است، «ابوسهل» «الخطب» را تلخيص کرده است.
«ابنعسال» در بخش سوم کتاب خود، قسمتهايي از تلخيط الخطب ابوسهل را نقل کرده است.
از مطالعهي بخشهاي نقل شده توسط «ابنعسال» ميتوان پي برد که ابوسهل در علم کلام و اصول دين نيز نظريات ويژهاي داشت.
از آن جمله دربارهي صفاتي مانند: قادر و عالم بودن خداوند متعال، معتقد است که اين صفات را بايد بهصورت مجاز و استعاره دربارهي خدا به کار برد؛ زيرا ويژگيهاي اين صفات در خداوند متعال آن چنان است که در هيچ موجود ديگري نيست تا بتوان آن را تصور کرد.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
بخشهاي نقل شدهي کتاب ابوسهل، همراه با بخشهاي ديگر از کتاب ابنعسال، نخستين بار در کتاب «سلک الفصول في مختص الاصول» در «قاهره» و به سال 1900م. چاپ گرديد.
همچنين «لويس شيخو» اين بخش از کتاب ابوسهل را همراه با «شرح ابنعسال» بر آن، تحت عنوان «مقالة في اقسامالدين» منتشر کرده است.
اين رساله در واقع خلاصهي کتاب «السما و العالم» «ارسطو» است که ابوسهل مسيحي آن را تلخيص کرده است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي ليدن هلند» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
12. التوسط بين ارسطوطاليس و جالينوس في المحرک الاول
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
13. حقيقة سوء المزاج ما هو و کم اصنافه
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
دلالة اللفظ علي المعني
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
اين رسالهي بسيار مختصر در معرفي داروهاي گياهي و ادويهي مفرده است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي مغنيسا (مانيسا) ترکيه» نگهداري ميشود.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
16. رسالة في ماهية الجدري و تدبيره
رساله «الجدري» در شناخت و درمان آبله است. ابوسهل اين بيماري را بخوبي شناخته و راه درمان آن را بيان کرده است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي شهيد علي» موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي حلب» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
17. رسوم الحرکات في الاشياء ذوات الوضع
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
رساله الطب الکلي، يکي از معروفترين آثار ابوسهل و از نظر حجم پس از کتاب «المائة» قرار دارد.
در آغاز يکي از نسخههاي اين کتاب، به تاليف آن براي «ابوالحسن سهيلي» تصريح شده است.
کتاب شامل دو مقاله است: مقالهي نخست 39 باب دارد و ابوسهل در آن از مباني عمومي پزشکي همچون فيزيولوژي، بهداشت، خواب و بيداري، تغذيه و غير آن سخن گفته است.
مقاله دوم 41 باب دارد و دو سوم حجم کتاب را شامل ميشود. ابوسهل در اين مقاله ابتدا بيماريهاي مربوط به اعضاي بدن را به ترتيب از بالا به پايين نام برده و سپس نام برخي از بيماريهاي عمومي بدن، امراض پوست، استخوان، مو و عوارض ناشي از گزش جانوران را ذکر کرده است و سپس در هر بخش به معرفي داروهاي ويژهي اين بيماريها پرداخته و نحوهي ساخت آنها را بيان کرده است.
از سخنان ابوسهل در مقدمه اين کتاب چنين برميآيد که وي مسائل مربوط به شناخت نشانههاي بيماري را که کمتر به آن پرداخته است، بيرون از مبحث کتاب خود ميشمرده است.
نسخههاي خطي:
2 نسخهي خطي در «کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران» به شماره 1409 در 179 برگ، کتابت سال 727هـ.ق. و شماره 9/1987 در 263 برگ، موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي جمهوري اسلامي ايران» به شماره 1577 در 99، 115 برگ، کتابت سال 1085 و 1276هـ.ق. موجود است.
2 نسخهي خطي در «کتابخانهي موزهي عراق» به شماره 532 در 428 برگ، کتابت سال 1001هـ.ق. و شماره 1565 در 182 برگ، کتابت سال 714هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي برلين» موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي رضا رامپور» موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي حلب» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
21. علة التربة التي تستعمل في احکام النجوم
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
کتاب العلم الطبيعي نيز از آثار علمي پژوهشي ابوسهل مسيحي جرجاني است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي عمومي آيتالله حکيم» در «نجف اشرف» به شماره 237 در 44 برگ، کتابت سال 715 هـ.ق. موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
24. فوائد في الشعر (فوائد من قول عيسي بن يحيي المسيحي في الشعر)
همانطور که از نام کتاب ميتوان حدس زد، دربارهي شعر و نظم، مطالب مفيدي را ذکر کرده است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي بغدادلي وهبي ترکيه» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
27. المائة في صناعة الطب (صد باب) (ديوان طب)
اين کتاب مشهورترين و بزرگترين نوشتهي ابوسهل جرجاني است. صد باب، در واقع يک دايرةالمعارف بزرگ پزشکي محسوب ميگردد.
کتاب المائة، در صد بخش تنظيم شده است. ابوسهل به هر بخش از بخشهاي صدگانه کتاب يک عنوان و نام انتخاب کرده است. وي دربارهي سبک نگارش و وجه تسميهي آن ميگويد:
من هر بخش را به گونهي کتاب جداگانهاي نوشتم تا استفاده از هريک از اين بخشها به شکل مستقل امکان داشته باشد.
در اين اثر بر خلاف کتاب «الطب الکلي» مسائل عمومي پزشکي، بيش از دو سوم آن را در برميگيرد و دربارهي علاج بيماريها، از برگ 199 تا آخر سخن گفته است.
ترتيب بخش درماني اين کتاب نيز مانند مقاله دوم الطب الکلي است. با اين تفاوت که در المائة، مباحث درمان برخي از بيماريهاي عمومي پيش از بخش درمان دردهاي مربوط به عضو مشخص آمده است.
ابوسهل در المائة نيز به ذکر آثار و نحوهي ترکيب داروها پرداخته و به بخش شناسايي و شرح نشانههاي بيماري بسيار کم توجه کرده است.
بر اين کتاب حاشيهها و تعليقاتي نيز نوشتهاند. برخي از آنها بدين شرح هستند:
حاشيهي «ابنتلميذ» پزشک نامدار با عنوان «الحواشي علي کتاب المائة» و تعليق وي با عنوان «تعاليق استخرجها من الکتاب المائة للمسيحي»، حاشيهي «نعمان بن ابيالرضا اسرائيلي» به نام «الحواشي النعمانية و المقاصد الطبية» که در 1959م. به کوشش «قدري شرفي» در «حيدرآباد دکن» به چاپ رسيد.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي نور عثمانيه» به شماره 3557 نگهداري ميشود که کهنترين نسخهي اين کتاب محسوب ميگردد.
گويا کتابت اين نسخه به زمان حيات مولف بازميگردد. نسخه داراي 40 کتاب از 100 کتاب مولف را داراست و مرتب نيست.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي خانقاه احمديه» «شيراز»، کتابت سده 6 و 7هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي بادلين» کتابت سال 592هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي مغنيسا (مانيسا) ترکيه» به شماره 1796 کتابت سال 673هـ.ق.، شامل کتابهاي 57 تا 100، موجود است.
3 نسخهي خطي در «کتابخانهي مجلس شوراي اسلامي» به شماره 1/6392 در 457 صفحه، کتابت سده 13هـ.ق.، 1/175 در 256 برگ، کتابت سده 11هـ.ق. و شماره 1/6335 در 502 صفحه، کتابت سال 643هـ.ق.، گويا استنساخ شده از روي نسخهي اصل مولف توسط «ابنملکا»، موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي ملک» «تهران» به شماره 4552 در 299 برگ، کتابت سده 11هـ.ق. موجود است.
2 نسخهي خطي در «کتابخانهي دايرةالمعارف بزرگ اسلامي تهران» به شماره 2/122121 در 386 برگ و شماره 2/216 در 38 برگ موجود است.
2 نسخهي خطي در «کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران» به شماره 2006 در 117 برگ، کتابت سال 903هـ.ق. و شماره 449 در 87 برگ موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره)» به شماره 5946 در 20 برگ، کتابت سال 705 يا 507هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي جمهوري اسلامي ايران» به شماره 2071/ع در 264 برگ، کتابت سال 1323هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي دکتر داوود چلبي» وابسته به «کتابخانهي عمومي اوقاف موصل» به شماره 23/6 در 291 برگ موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي آستان قدس رضوي (ع)» به شماره 5115 در 287 برگ موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي جامعة القرويين» «فاس» به شماره 80/409 در 171 برگ موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي دارالکتب الظاهريه» «دمشق» به شماره 9087 در 271 برگ موجود است.
3 نسخهي خطي در «کتابخانهي موزهي عراق» به شماره 32652 در 271 برگ، شماره 9970 در 358 صفحه و شماره 21665 در 206 صفحه موجود است.
نسخههاي چاپي:
کتاب مائه بارها چاپ شده است. حداقل دو چاپ از آن يکي در «دمشق» توسط المعهد الفرنسي بدمشق به سال 2000م. در 2 جلد چاپ شده است.
چاپ ديگر آن در «جبيل» توسط دار و مکتبة بيبليون، به سال 2004م. در 273 صفحه چاپ شده است.
اين اثر علمي را ابوسهل جرجاني در شناخت مبادي موجودات طبيعي نوشته است.
بحث و جستجو از آغاز و آفرينش و چرايي و چيستي موجودات طبيعي، دانشي است که بشر امروزي در پي پاسخ به آن آزمايشها و تجارب زيادي را با استفاده از امکانات فراوان انجام داده و هنوز به نتيجهي قطعي نرسيده است. باوجود اين ابوسهل جرجاني در بيش از هزار سال پيش، دربارهي آن سخن گفته است.
همانطور که «ابنسينا» در بيش از هزار سال پيش، راجع به شبيهسازي و عمل لقاح خارج از رحم مادر سخن گفته و مدعي شده است که پيش از او عملي گرديده است.
«بروکلمان» يک جا اين اثر را به «ابوسهل جرجاني» نسبت داده و يک جاي ديگر به اشتباه به «فارابي» نسبت داده است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي ليدن هلند» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
المسائل اثري است که به ابوسهل نسبت داده شده است. اما از موضوع و محتواي آن مانند نسخههاي خطي، اطلاعي در دست نيست.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
نسخههاي خطي:
هيچ گزارشي از نسخ خطي آن در دست نيست.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
ابوسهل مسيحي جرجاني اين اثر را براي «اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروين» نگاشته است.
نسخههاي خطي:
1 نسخهي خطي از اين رساله در «کتابخانه دانشگاه استانبول» موجود است.
نسخههاي چاپي:
چاپ نشده است.
منابع:
الآثار الباقية 63؛ اثر آفرينان 1/171؛ ايرانيکا 1/748-749؛ تاريخ ادبيات در ايران، صفا 1/346؛ تاريخ الادب الجغرافي العربي 1/246؛ تاريخ الحکماء 408، 414، 417؛ تاريخ علوم و فلسفه ايراني 525؛ تاريخ فلاسفه ايراني 338؛ تاريخ مختصر الدول 330؛ تاريخ نگارستان 114-115؛ تاريخ نهضتهاي فکري ايرانيان؛ تتمة صوان الحکمة 12، 40، 45، 88-90؛ تحديدنهايات الاماکن 53، 137؛ چهار مقاله نظامي 118-121؛ حبيب السير 2/444؛ دايرةالمعارف بزرگ اسلامي 5/574-579؛ دايرةالمعارف دانش و هنر 1270؛ دايرةالمعارف مصور پيمان 866؛ روضة الصفا 7/465-466؛ ريحانة الادب 7/148؛ سه حکيم مسلمان 28؛ عيون الانباء 1/276، 327-328 و 2/3، 19؛ فردوس الحکمة في الطب 32؛ فرهنگ نامآوران خراسان 32؛ فصل در معرفت نور 198؛ کارنامه بزرگان ايران 173؛ کامل الصناعة الطبية 1/5؛ کشف الظنون 2/1576؛ لغتنامهي دهخدا (ذيل ابوسهل) 532؛ محبوب القلوب 257-258؛ مراغه در سير تاريخ 328؛ مسالک الابصار 9/255؛ معجم العلماء العرب 1/188؛ معجم المولفين 2/599؛ مناظرات 21؛ موسوعة علماء الطب 64؛ موسوعوة اعلام العلماء و الادباء العرب و المسلمين 5/184؛ نامه دانشوران ناصري 1/57؛ نزهة الارواح 383-384؛ نوادر المخطوطات العربية في مکتبات ترکيا 2/424-425؛