محمدبن قاسم استرآبادی
اثر آفرينان استرآباد و جرجان (استان گلستان)
قرن 4هـ.ق.
مفسر و خطيب قرن سوم هـ. ق.، «محمد بن قاسم استرآبادي»، از دانشمندان جليلالقدري است که «تفسير امام حسن عسکري (ع)» را نقل کرده است.
از شرح زندگاني و تحصيلات وي هيچ اطلاعي در دست نيست. آنچه مسلم است، در «جرجان» زاده شد و هم در آنجا باليد. ممکن است براي تکميل تحصيلات خويش، به برخي شهرهاي علمي و اسلامي سفر کرده است. ليکن «شيخ صدوق» با او در «جرجان» و «استرآباد» ديدار نمود و تفسير منسوب به امام حسن عسکري (ع) را از وي استماع کرد.
در خصوص اعتبار احاديث منقول از محمد بن قاسم استرآبادي و تفسيري که از طريق او به امام حسن عسکري (ع) منسوب است، اختلاف نظر وجود دارد.
«شيخ صدوق» متن تفسير را مستقيماً از محمد بن قاسم گرفته و در اعتبار و عدم اعتبار آن يا وثاقت راوي، سخني نگفته است. ليکن از طلب آمرزش بر راوي و فحواي کلامش، اعتماد وي را ميتوان استنباط کرد.
«شيخ طبرسي» در کتاب «احتجاج»، «قطب راوندي» در کتاب «الخراج»، «علامه مجلسي» در «بحار الانوار»، «شيخ حر عاملي» در «وسائل الشيعة»، «فيض کاشاني»، «سيد هاشم بحراني»، «شيخ انصاري» و «آقابزرگ» را ميتوان از موافقان تفسير منسوب به امام حسن عسکري (ع) به حساب آورد.
در مقابل «ابنغضائري»، «علامه حلي»، «شيخ محمدجواد بلاغي»، «ميرزا ابوالحسن شعراني» و بسياري ديگر اين انتساب را رد کرده و به نقد تفسير منسوب فوقالذکر و راوي آن پرداختهاند.
هرچند در سند و متن تفسير اشکالات غير قابل انکاري وجود دارد، ليکن «اخباريان» ارزش زيادي بر آن قايل بوده و از دورهي «صفويان» جايگاه خاصي پيدا کرده است.
آثار:
اين تفسير، در دو جزء تنظيم شده است. جزء اول آن، تفسير بسم الله و تمام سورهي فاتحة الکتاب و تا آيه 114 سورهي بقره، و جزء دوم از آيه 159 بقره (ان الذين يکتمون) شروع و تا آخر آيه 179 سورهي (ولکم في القصاص حيوة) ... ادامه دارد.
در اين تفسير، روايات و احاديث بسيار زيادي از ائمهي معصومين (ع) و پيامبر گرامي (ص) نقل شده است و در حقيقت، آن را ميتوان نمونه عالي از يک تفسير مأثور ناميد.
بيشتر روايات موجود در اين اثر، طولاني و مفصل است. به طوري که گاهي يک روايت، چندين صفحه را در بر گرفته است. از همينرو، در بعضي موارد، ساختار روايي از بين رفته و در برخي موارد روايات، آشفتگي وجود دارد. بيشتر تاويلات در اين تفسير، دربارهي معجزات پيامبر و امامان است. با اينکه به مصاديق اشاره شده ولي به اسباب نزول آيات، کمتر توجه شده است. مباحث صرفي و نحوي و بلاغي نيز، در آن ديده نميشود.
نسخههاي خطي:
3 نسخهي خطي در «کتابخانهي آستان قدس رضوي (ع)» به شماره 47 در 282 برگ، کتابت سال 992هـ.ق. و شماره 48 در 281 برگ و شماره 485 در 163 برگ، کتابت سال 1228هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (س)» به شماره 2/400 در 92 برگ، جلد اول، موجود است.
6 نسخهي خطي در «کتابخانهي آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره)» به شماره 464، شماره 1056 در 188 برگ، شماره 3764 در 283 برگ، کتابت سده 10هـ.ق.، شماره 3788 در 209 برگ، شماره 7433 در 307 برگ، کتابت سده 11هـ.ق. و شماره 11985 در 169 برگ موجود است.
6 نسخهي خطي در «کتابخانهي مجلس شوراي اسلامي» به شماره 75/ع در 314 برگ، کتابت سده 12هـ.ق.، شماره 100/ع در 204 برگ، کتابت سده 12هـ.ق.، شماره 162/ع در 289 برگ، کتابت سده 9هـ.ق.، شماره 3271 در 533 صفحه، کتابت سال 1030هـ.ق.، شماره 4238 در 164 برگ، کتابت سال 1243هـ.ق. و شماره 2/12109 در 387 برگ، کتابت سال 907هـ.ق. موجود است.
4 نسخهي خطي در «کتابخانهي مدرسهي عالي شهيد مطهري (سپهسالار)» به شماره 1997 در 293 صفحه، کتابت سال 1267هـ.ق. و شماره 1998 در 174 صفحه، کتابت سال 1268هـ.ق.، شماره 5118 در 161 برگ، کتابت سده 11هـ.ق. و شماره 8122 در 98 برگ، کتابت سال 1252هـ.ق.، شماره موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانه مدرسهي نمازي خوي» به شماره 67 کتابت سده 1235هـ.ق. از ترجمهي تفسير امام حسن عسکري (ع) موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانه مدرسهي فيضيه» «قم» به شماره 446 در 210 برگ، کتابت سال 1262هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي عمومي اصفهان» به شماره 2672 در 357صفحه، کتابت سال 1082هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي فارس» به شماره 11/297-ع.س. در 195 برگ موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانه مدرسهي مروي تهران» به شماره 333 کتابت سده 11هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي مدرسهي آخوند همدان» به شماره 341 موجود است.
2 نسخهي خطي در «کتابخانهي وزيري يزد» به شماره 766 در 264 برگ، کتابت سده 12هـ.ق. و شماره 769 در 96 برگ، کتابت سده 12هـ.ق. موجود است.
2 نسخهي خطي در «کتابخانهي ملي ملک تهران» به شماره 186 در 171 برگ، کتابت سال 1209هـ.ق. و شماره 1/6207 کتابت سال 1177هـ.ق. موجود است.
1 نسخهي خطي در «کتابخانهي دانشكدهي الاهيات و معارف اسلامي» به شماره 195 در 215 برگ، کتابت سال 1260هـ.ق. موجود است.
نسخههاي چاپي:
تفسير امام حسن عسکري (ع) به سال 1268هـ.ق. در «تهران» در 310 صفحه وزيري بهصورت سنگي چاپ شد. سال 1313هـ.ق. تجديد چاپ گرديد و سال 1315 در حاشيهي تفسير قمي چاپ شد.
بعدها در «قم»، «بيروت» و «تهران» بهصورت چاپ حروفي و جديد چاپهاي متعددي به عمل آمد.
اين تفسير را «فخرالدين علي بن حسن زوارهاي» در عصر «صفويه» به درخواست «شاه تهماسب صفوي» از عربي به فارسي برگردانده شد. مرحوم «افندي» يک نسخه از آن را در قصبهي «لنگر» از توابع «تربت جام»، نزد «افراسياب خان» ديده است.
مرحوم «آقابزرگ» دو ترجمهي ديگر را معرفي کرده است. يکي را «ميرزا ابوالقاسم حسيني ذهبي شيرازي» از علماي سدهي سيزدهم و دومي را «مولا عبدالله بن نجمالدين» متوفاي 1311هـ.ق. ترجمه کرده است.
ترجمهي زوارهاي «آثار الاخيار» نام دارد. در «کتابخانهي مدرسهي عالي شهيد مطهري (سپهسالار)» و «آستان قدس رضوي (ع)»، به برخي نسخههاي آن ميتوان دست يافت.
«مدرس تبريزي» نوزده مورد از ترجمهها و خلاصههاي تفسير امام حسن عسکري (ع) را برشمرده است.
منابع:
اعيان الشيعه 2/41؛ بهجة الآمال في شرح زبدة المقال 6/560؛ تنقيح المقال305؛ جامع الرواة 2/184؛ الجامع في الرجال 2/663؛ جلاءالعيون 279؛ خلاصة الاقوال في معرفة الرجال256؛ الذريعه286-288 و 4/258 و 11/152؛ رجال ابنداوود 510؛ رجال الانصاري 115، 170؛ شناختنامه تفاسير 75؛ الصراط المستقيم 88؛ طبقات مفسران شيعه 1/328؛ فائق المقال 323؛ فرائدالاصول 86؛ فهارس بحارالانوار 2/96، 98؛ قاموس الرجال 8/9، 343، 348؛ مجمع الرجال 6/25؛ مستدرکات علم رجال الحديث 6/393 و 7/295 و 8/361؛ معجم رجال الحديث 14/295 و 17/155؛ معجم رجال الحديث و ثقاته 6/3175؛ معين النبيه في رجال من لايحضره الفقيه 105، 149؛ المعين علي معجم رجال الحديث 1/461 و 2/666؛ منتهي المقال 5/308 و 6/161، 164؛ منهج المقال 315، 415؛ نخبة المقال 487؛ نقد الرجال 4/303؛ وسائل الشيعه 59-60.