ایرانشهر / دبیرستان
ايرانشهر (دبيرستان ايرانشهر)
Iranshahr High School
نخستین دبيرستان دولتي واقع در شهر گرگان.
اين مركز آموزشي در خيابان پاسداران (کاخ)، جنب اداره آموزش و پرورش و رو به روي عمارت آقامحمدخاني قرار دارد. مساحت كنوني زمين ايرانشهر، 6431 متر و مساحت تمامي بناي آن 2920 متر است كه 1800 متر آن، در طبقهي همكف قرار دارد.
ايرانشهر، اولينبار در باغ سرهنگ چپق1 واقع در كوي ويلای فعلی راهاندازي شد. اين مدرسه در سال 1314ش، با انتقال دانشآموزان مدرسه نمره يك دولتي سعادت، واقع در محله سرچشمه استرآباد، شروع به فعاليت كرد. ساختمان مدرسه دو طبقه بود كه علاوه بر 9 كلاس درس، براي مدير و پرسنل آن نيز اتاقهايي داشت.
قديميترين اسم باقيمانده از ايرانشهر، متعلق به كريم حقيقي است2. در سالهاي اوليهي فعاليت ايرانشهر، علاوه بر دانشآموزان ايراني، تعدادي از دانشآموزان روسي نيز در آن تحصيل ميكردند كه اسامي آنها موجود است. اولين مدير ايرانشهر، جعفر صفايي، داماد حبيبالله خان مقصودلو بود. پس از او، عباس شوقي رياست مدرسه را بر عهده گرفت. با تأسيس ساختمان جديد در سال 1317ش، ايرانشهر به محل کنونی خود انتقال يافت.
ساختمان ايرانشهر در باغ عباسخاني تأسيس شد. در اين باغ بسيار عالي و موقوفه تكايا، مدتي ميرزا مقيم لشكرنويس اقامت داشت. مدتي نیز در اختيار سيدطاهر مجتهد بود كه مدير كنسولگري روس آن را به مبلغ 50 هزار تومان از وی اجاره كرد. پس از تعمير آن، مدتي قزاقهاي روس در باغ اقامت داشتند. وجود سنگ قبري در داخل دبيرستان، اگرچه اطلاعاتي از گذشته به ما نميدهد، ولي ميتواند گوياي قدمت و كاربردهاي گوناگون آن باشد.
به هنگام ورود محمدعلي شاه معزول به استرآباد، ترکمنان همراه او در آن استقرار يافتند. فكر تأسيس مدرسه جديد با تحولات دورهی پهلوي دوم همگام با تغييرات در ساختار شهر استرآباد و تأسيس بناهاي مختلف از جمله دادگستري، شهرداري و ... شكل گرفت كه سرانجام در زمان رياست ضياءالدين جناب بر اداره معارف و اوقاف استرآباد، بخشي از باغ عباسخاني در اختیار اداره معارف قرار گرفت و کار ساخت ایرانشهر در آن آغاز شد. محمد ابراهیم قاضی، يكي از دانشآموزان آن دوران ميگويد: «در بهار سال 1315، سنگ بناي ساختمان کنونی دبيرستان به وسيلهي علي اصغر حكمت - وزير معارف وقت- گذاشته شد. از چند روز جلوتر، شاگردان مدرسه مقدمات را مهيا كردند. وي افزود: روزها به محل تأسيس ميرفتيم تا وزير از راه برسد و سنگ بنا را كار بگذارد كه سرانجام وزير آمد. به گفتهي او، در جريان مراسم، كريم ضرغامي، يكي از دانشآموزان، خطابه غرّايي خواند كه مقبول وزير افتاد و كتابي هم به اين دانشآموز هديه داد.»
مراسم افتتاح دبيرستان نيز در سال 1317ش به دعوت حشمتالله دهش - رئيس اداره معارف و اوقاف استرآباد- صورت گرفت كه در آن محمدعلي صفاري فرماندار، جواد آژير رئيس عدلیه، غلامعلي لاريجاني، ابوالقاسم قرشي مدعيالعموم، محمد شامبياتي رئيس پست و تلگراف، مهدي انصاري رئيس ناحيه طرق و جمعي از مشاهير و روحانيون حضور داشتند.
پلان ايرانشهر به شكل «L» و ساختمان آن در دو طبقه بنا شده است. معماري دبيرستان برگرفته از معماري عصر رضاشاه است. ورودي دبيرستان مدور و بر روي آن سكوي بزرگي به شكل نيمدايره قرار دارد. از طريق دربهاي بزرگ - كه در قسمت بالاي در جهت تنظيم نور به داخل سالن، شيشه كار گذاشته شده - ميتوان وارد سالن شد. دو طرف درب ورودي، ستوني قرار دارد كه كنار هر يك از آنها، درخت نخلي كاشته شده است. بالاي درب ورودي، بر روي كاشي نيلي رنگ، نام دبيرستان و سال 1317ش به همراه شعر «توانا بود هر كه دانا بود» فردوسی نوشته شده است. در دو طرف سالن طبقه همكف كه سطح آن از حياط بالاتر است، دو كريدور در جهت شمالي - جنوبي و غربي - شرقي كشيده شده است. در يك طرف اين كريدورها، كلاسها و در طرف ديگر، پنجرههايي قرار دارد كه ميتوان از طريق آنها فضاي بيرون را دید. از طريق دو پلكان مارپيچ كه در بالا متصل به دو ستون بزرگ ميشوند و سقف بر روي آن قرار ميگيرد، ميتوان به طبقه اول رفت. در يك نيم دايره كه سالن پايين به طور کامل ديده ميشود، اتاقهايي قرار دارند كه از آنها به عنوان دفاتر اداري ايرانشهر استفاده ميشد، اما در دو طرف، دو كريدور در جهت شمالي - جنوبي و شرقي- غربي كشيده شد كه كلاسها در يك طرف آن واقعاند. اين طبقه مدتي به صورت خوابگاه مورد استفاده قرار ميگرفت. كلِ ساختمان بتن آرمه است، اما كف آن در گذشته چوبي بود كه در بازسازي، سيماني شد. در ضلع شرقي ساختمان ايرانشهر، تالار بسيار بزرگ نمايش ساخته شده بود كه بعدها با ساخت و ساز جديد، به دبيرستان متصل شد.
به هنگام اشغال گرگان در جنگ جهاني دوم، زمين اطراف مورد استفاده روسها قرار گرفت، چنانچه در بخشي از آن، استخري ايجاد شد. حياط اين دبيرستان، علاوه بر استفاده آموزشي، گهگاه در جهات ديگر نيز مورد استفاده قرار ميگرفت. احمدصالح سري، يكي از معلمان قديمي دبيرستان ميگويد: «به هنگام زلزله سال 1322 در گرگان، براي اسكان فرهنگيان در حياط ايرانشهر چادر برپا كردند، البته اين امر در سالهاي بعد نيز تكرار شد، چنانچه به هنگام زلزله سال 1323 چادرهاي بزرگي در آن برافراشتند و بچهها در داخل چادر امتحان ميدادند.» در گذشته حياط مدرسه ايرانشهر بسيار بزرگتر از امروز بود.
نوري قدسي راثی كه در فاصله سالهاي 1360-1347، رياست دبيرستان ايرانشهر را بر عهده داشت، ميگويد: «حياط مدرسه آنقدر بزرگ بود كه ما براي جمع كردن دانشآموزان دچار مشكل بودیم. از اينرو، مجبور شديم ديواري را در بخش شرقي بكشيم.» وي افزود: «حياط با درختان چنار پوشيده شده بود كه تعدادي را براي درست كردن سقف يكي از دبيرستانهاي گرگان بريدند.»
حياط مدرسه و زمينهاي اطراف آن بسيار وسيع بود. همين امر سبب شد تا بعدها ادارهي آموزش و پرورش کنونی و ساختمان شماره 2 آن، استاديوم ورزشي و دبيرستان شاهد در زمين ايرانشهر ساخته شود. در سال تحصيلي 43-1342، اين مدرسه 635 نفر شاگرد داشت.
كتابخانهي مدرسه ايرانشهر داراي كتب بسياري بود. قدس راثی، تعداد آنها را قبل از سال 1360، حدود 6 تا 7 هزار جلد برآورد ميكند.
محمدرضا پهلوي از جمله افرادی است كه از این دبيرستان بازدید کرد. همچنين استاندار وقت مازندران (آقاي شيباني) نیز در سال 1347ش از آن بازديد كرد.
دبيرستان ايرانشهر دو بار دچار آتشسوزي شد كه نخستین بار در سال 1347ش بود. پس از انقلاب نيز آمفيتئاتر آن آتش گرفت.
سالها پيش از تأسيس مراكز هنري گرگان، تالار دبيرستان ايرانشهر، مركز اجراي تئاتر و موسيقي بود. در سال 1324، جوانان عضو حزب ميهن، نمايش ميرزا عبدالغني را در اين دبيرستان به روي صحنه بردند. محمدرضا لطفي، اولين بار هنر خود را در آن جا به نمايش گذاشت. بسياري از دانشآموختگان استان و شهر گرگان در اين دبيرستان تحصيل كردند. احمد شاملو از جمله دانشآموختگان غیرگرگانی اين دبيرستان بود.
اوج فعاليت دبيرستان در فاصله سالهاي 1360- 1345 بود. در سال 1347، اين دبيرستان حدود 420 دانشآموز داشت كه در سال 1360، به 1100 نفر رسيد.
دبيرستان ايرانشهر تا سال تحصيلي 62-1361، به همين نام بود، اما در اين سال، نام ايرانشهر حذف و نام شهيد بهشتي براي آن انتخاب شد. استمرار جنگ و اعزام دانشآموزان به جبهه، سبب شد تا دانشآموزان رزمنده، دروس خود را به عنوان مهمان، در اين دبيرستان بخوانند. در سال 1370، دبيرستان شهيد بهشتي مستقر در ايرانشهر، به مکان ديگري انتقال يافت و دبيرستان جديدي با نام ايثارگران جندالله به جاي آن شروع به فعاليت كرد كه بچههاي رزمنده در همه پايهها، در آن درس ميخواندند. از سال تحصيلي 81-1380 دورهي جديد فعاليت ايرانشهر با همين نام آغاز شد. مركز پيشدانشگاهي ناحيهي يك گرگان، در نوبت صبح، با مديريت محمود بسطامي آغاز به كار كرد. با ادغام دو ناحيه یک و 2 گرگان، همه دانشآموزان پيشدانشگاهي اين شهر به ایرانشهر انتقال يافتند و بيش از 400 دانشآموز پسر، در رشتههاي رياضي، تجربي و علوم انساني در آن مشغول به تحصيل شدند. افزون بر اين، دبيرستان ايثارگران جندالله براي دانشآموزان بسيجي در نوبت بعدازظهر با مديريت محمد ذبيحي به فعاليت خود ادامه داد. در زمستان سال 1383، ديوار بين خيابان و حياط دبيرستان را برداشتند و دوباره نرده نصب كردند. در سال تحصيلي 85-1384، با انتقال مركز پيشدانشگاهي از آن جا، دبيرستان ايرانشهر، كار خود را با مديريت محمد نظري آغاز كرد و دانشآموزان در نوبت صبح مشغول به تحصيل شدند. سال تحصیلی 86-1385 دبيرستان ايرانشهر به مديريت مهدي اورسجي، فعاليت ميكرد. در سال تحصيلي 87-1386 دانشآموزان دبيرستان واثقي واقع در خيابان شهدا، به اين دبيرستان انتقال یافتند و مديريت آن با 498 دانشآموز در رشتههاي علوم تجربي، رياضي و انساني بر عهدهي خداداد گزمه قرار گرفت.
از سال 1389، دانشآموزان دبیرستان ایرانشهر به دبیرستان واثقی (دباغان) انتقال یافتند و بخشهایی از اداره آموزش و پرورش گرگان در آن مستقر شد. در همین سال، سردر جدیدی در ورودی دبیرستان ساخته شد و کار مقاومسازی، تعمیر و مرمت آن پس از تعطیلی کامل ایرانشهر از زمستان 1390 آغاز شد.
پینوشت:
1. سرهنگ مچول (چيق) همان سلطان احمدميرزا عضدالدوله، پسر چهل و هشتم فتحعليشاه قاجار است كه پسر وي وجيهالله ميرزا سیفالدوله، دو بار حاكم استرآباد شد. وجيهالله همان كسي است كه مدرسهي متروكه ملارضا استرآبادي را ترميم و تعمير نمود و نام سردار بر آن گذاشت. وي و پدرش، بخشي از زمینهای استرآباد را در اختيار داشتند. باغ سرهنگ چيق متعلق به همين شخص بود كه بسيار زيبا، در خارج از ضلع جنوبي باروي دور شهر استرآباد قرار گرفته بود. اين باغ از آغاز خيابان کنونی كوي ويلا تا انتهاي آن ادامه داشت (معطوفي، اسدالله. تاريخ فرهنگ. گرگان. صص 325ـ324). به گفتهي يحيي قرهداغي، اين زمین مدتي در اختيار روسها بود و پس از آن، در اختيار مقصودلوها قرار گرفت.
2. فرزند كربلايي حاجي، متولد سال 1302 ش در استرآباد است كه مشخصات وي چنين ثبت شده است: رفتار او متوسط، سعي، مراقبت و نظافت او خوب بود. نمرات او هم عبارتند از: فارسي 14، املا 9، خط 13، حساب 12.
منابع:
• ذبيحي، مسيح. (1363). گرگاننامه. تهران: بابك.
• ستوده، منوچهر. (1377). از آستارا تا استارباد (جلد 5). تهران: انجمن مفاخر ايران.
• نشريه شمال ايران. (اسفند 1347). شماره 953.
• صالحسري، احمد. (1384). مصاحبه شخصي رحمتالله رجائي.
• قاضي، محمدابراهيم. (1385). مصاحبه شخصي رحمتالله رجائي.
• قدسيراثي، نوري. (1385). مصاحبه شخصي رحمتالله رجائي.
• كيهان فرهنگي. (شهريور 1386). سال بيست و چهارم. شماره 251.
• معطوفي، اسدالله. (1384). انقلاب مشروطه در استرآباد (گرگان). تهران: حروفيه.
• معيني، اسدالله. (1344). جغرافيا و جغرافياي تاريخي گرگان و دشت طبيعي تاريخي. تهران: شركت سهامي طبع كتاب.
• مقصودلو، حسینقلی (وكيلالدوله). (1363). مخابرات استرآباد (جلد اول). تهران: نشر تاريخ ايران.