خرید و دانلود مقاله

انجیرآب


انجیرآب      /       Anjirāb

  

نام محله و دهستان؛ و در گذشته، نام روستایی در غرب شهر گرگان، استان گلستان.

انجیراب، محله‌ای در غرب شهر گرگان، استان گلستان، است. این محله از جنوب به جاده سراسری گرگان–ساری، از شمال به زمین‌های زراعی، از شرق به میدان بسیج و بلوار خلیج گرگان و از غرب به رودخانه و جاده روستای لاملنگ محدود می‌شود. خیابان اصلی انجیراب، که در جهت شرقی–غربی از مرکز محله عبور می‌کند، این ناحیه را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می‌نماید.

انجیراب، در حال حاضر نام دهستانی در بخش مرکزی شهرستان گرگان، به مرکزیت روستای زنگیان است. تا پیش از سال ۱۳۸۰، انجیراب نام روستایی بود که به‌دلیل نزدیکی و پیوستگی با شهر گرگان، به این شهر الحاق شد و به یکی از محله‌های آن تبدیل گردید. روستای انجیراب، که در گویش محلی «اَنجیل‌اُ» تلفظ می‌شود، در محدوده کنونی کوچه‌های ۸ تا ۱۸ خیابان انجیراب امروزی قرار داشت. این روستا از جنوب به جاده گرگان–ساری، از شمال به رودخانه انجیراب و زمین‌های زراعی، از غرب به تپه راهنمایی و زمین‌های کشاورزی، و از شرق با فاصله‌ای کوتاه به محله افسران گرگان محدود می‌شد. رودخانه فصلی انجیراب، که از ارتفاعات جنوبی روستا سرچشمه می‌گرفت، پس از عبور از غرب و شمال روستا به‌سوی شمال جریان می‌یافت و پس از پیوستن به رودخانه قره‌سو، به دریای خزر می‌ریخت. وقوع گاه‌به‌گاه سیلاب در این رودخانه فصلی موجب بروز مشکلاتی برای ساکنان منطقه می‌شد. بر پایه گزارشی از «وکیل‌الدوله» در ماه ژوئن سال ۱۹۱۰م، سیلی عظیم در این رودخانه رخ داده و منجر به غرق شدن دو نفر گردیده است.[1]

نام‌گذاری این روستا به «انجیراب» به وجود درختان انجیر در حاشیه قناتی به همین نام بازمی‌گردد. قنات انجیراب آب رودخانه را از محدوده «چاله‌پل» (در بخش غربی مجموعه ساختمان استانداری کنونی) به درون روستا منتقل می‌کرد و آب مورد نیاز ساکنان را تأمین می‌نمود. به‌تدریج، به سبب همین ویژگی طبیعی، این روستا و محدوده پیرامون آن به‌صورت محلی با نام «اَنجیل‌اُ» شناخته شد که بعدها به شکل «انجیراب» در متون رسمی ثبت گردید.

شرایط اقلیمی مساعد، خاک حاصلخیز و منابع آب کافی، باعث شده است که محدوده انجیراب همواره به‌عنوان یکی از کانون‌های سکونت و فعالیت انسانی باقی بماند. قدیمی‌ترین شواهد زندگی اجتماعی در محدوده انجیراب در اطراف تپه تاریخی انجیراب مشاهده شده است.

قدیمی‌ترین نشانه‌های زندگی اجتماعی در انجیراب در اطراف تپه‌ی تاریخی این منطقه مشاهده شده است. این تپه در سال‌های ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ توسط گروهی از دانشگاه هیروشیما ژاپن به سرپرستی «ه. شیومی» مورد مطالعه قرار گرفت.[2] اهمیت تپه تاریخی انجیراب و تعلق آن به دوره‌های پیش از تاریخ و اسلامی موجب شد این تپه در سال ۱۳۸۲ با شماره ۹۳۲۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت برسد. در دهه پنجاه، این تپه به‌عنوان محل استقرار شرکت کامکار که در زمینه آسفالت فعالیت می‌کرد، اختصاص یافت. پس از مدتی، زمین کارگاه به آقای محمودی فروخته شد و سپس آقای نقوی آن را در اختیار اداره راهنمایی و رانندگی گرگان قرار داد. در همان دوران، در این محل آزمون رانندگی پایه یکم برگزار می‌شد و به همین دلیل، تپه به نام تپه راهنمایی معروف شد.از اواخر دهه چهل، با افزایش موج مهاجرت، گروهی از مهاجران به‌تدریج در اطراف این تپه ساکن شدند و با ساخت خانه‌ها، زمینه شکل‌گیری روستای انجیراب را فراهم کردند.[3] چنان‌که در کتاب فرهنگ جغرافیای آبادی های کشور که در سال 1367 منتشر شد در معرفی انجیراب آمده است: تپه راهنمایی «ده از دهستان سدن‌رستاق شرقی، بخش مرکزی، شهرستان گرگان، استان مازندران؛ ط.ج ۲۳ ۵۴، عج ۵۱ ۳۶ و ارتفاع ۷۵؛ دشتی، معتدل، مرطوب؛ در ۲ کیلومتری شمال‌باختری گرگان؛ جمعیت ۲۳۰ خانوار؛ سرشماری ۱۳۵۵: ۱۱۵۰ تن؛ زبان: فارسی؛ دین: اسلام، شیعه؛ کار و پیشه: دامداری، کارگری؛ آب آشامیدنی از لوله‌کشی؛ رستنی‌ها: پوشش گیاهی برای چرای دام؛ جانوران و پرندگان: شغال، گرگ، روباه، خرگوش، قرقاول و کبک؛ دارای:  تلفن، شرکت تعاونی روستایی، دبستان، انجمن ده، حمام، فروشگاه مواد نفتی، هشت باب مغازه و مسجد است.»[4]

روستای انجیراب در عصر قاجار از قرای بلوک سدن‌رستاق ایالت استراباد بود. مطابق گزارش کتابچه نفوس اهالی مملکت استراباد در سال ۱۲۹۶ق «انجیراب اربابی است، مالکینش سادات شهری. آب مشروب هم از قنات و هم از رودبار[است].» [5]

انجیراب از قدیم‌الایام «متعلق به طایفه مفیدی» بود. در حکم عمیدالدوله، حکمران استراباد، به سال ۱۳۱۱ق به عمال و مباشرین بلوک سدن‌رستاق، قریه انجیراب از جمیع عوارض و ... معاف شد. در این حکم آمده است: «چون از قرار احکام حکام سلف، قرای انجیراب و کلاجان ملکی جناب مستطاب سلاله‌السادات‌العظام آقا محمدزمان مفیدی رحمه‌الله تعالی همیشه از عوارضات و صادرات و دادن قیمت کاه و کلش معاف و مسلم بوده است، لهذا محض امضای آن احکام و ازدیاد دعاگویی وجود مبارک اعلیحضرت اقدس شهریاری ارواح‌العالمین‌فداه، به عمال و مباشرین بلوک سدن‌رستاق مرقوم می‌فرماییم که قرای مرقومه از جمیع عوارضات دیوان مرفوع‌القلم فرمودیم تا در کمال آسودگی مشغول دعاگویی دوام دولت قاهره باشند.»[6]

در دوره قاجار، گزارش‌نویسان و سیاحانی که به استراباد سفر کرده‌اند، از جمله چارلز فرانسیس مکنزی[7]، ملگونف[8]، میرزا ابراهیم[9] و رابینو[10]، از این روستا با نام «انجیلاب» یاد کرده‌اند و آن را از توابع بلوک سدن‌رستاق دانسته‌اند. انجیراب در سال‌های پایانی حکومت قاجار از پیامدهای ناامنی و آشوب‌های محلی مصون نماند و در گزارش‌های حسینقلی مقصودلو (وکیل‌الدوله) نیز به برخی از این رویدادها اشاره شده است.[11]

قدیمی‌ترین آمار جمعیتی روستای انجیراب مربوط به سال ۱۲۷۶ق است که در آن قریه انجیراب دارای ۲۵ خانوار با ۱۱۹ نفر جمعیت بوده است. از این تعداد، ۲۵ نفر مرد زن‌دار، ۲۶ نفر زن شوهردار، ۱۳ نفر مرد بی‌زن، ۱۰ نفر زن بی‌شوهر، ۲۸ نفر پسر صغر، ۶ نفر دختر کبیر و ۱۱ نفر دختر صغر بودند[12]. انجیراب در سال ۱۲۹۶ق دارای ۷۵ نفر جمعیت بوده است[13]. این جمعیت در سال ۱۳۵۵ش، در نتیجه افزایش زاد و ولد و مهاجرت، به ۷۸۴ نفر رسید[14].

جمعیت انجیراب بر اساس سرشماری جمعیت، نفوس و مسکن ایران در فاصله سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳7۵ به شرح زیر ثبت شده است:[15] 

 

سال

خانوار

جمعیت

1335

*

146

1345

69

314

1355

148

784

1365

416

2335

1375

464

543

 

تا دهه چهل، ساکنان انجیراب همه بومی بودند و نام‌های خانوادگی غریب، انجیرابی، روان، مرادی، اورسجی، ناهیدی و سیاه‌بالایی داشتند. این افراد عمدتاً در کشاورزی زمین‌های اطراف روستا فعالیت می‌کردند، که بعدها بخش جنوبی آن توسط تیمسار مزین، نماینده محمدرضا پهلوی، در اختیار ارتشبد اویسی قرار گرفت.

جنگل در جنوب روستا و کمی بالاتر از جاده سراسری قرار داشت. انجیراب دارای قناتی بود که اهالی به آن «کاریزی» می‌گفتند و در محل زیرگذر فعلی (جوار میدان بسیج، بلوار خلیج گرگان) امکان دسترسی به آب آن وجود داشت. جوی آبی نیز از چاله‌پل (بخش غربی ساختمان استانداری) به سمت شمال جریان داشت و آب روستا را تأمین می‌کرد.

آقایان حسن اورسجی، یحیی سیاه‌بالایی و حاج اکبر غریب از جمله کدخداهای انجیراب بودند. کودکان برای تحصیل به دبستان زنگیان یا گرگان می‌رفتند تا اینکه نخستین مدرسه در زمین اهدایی اکبر غریب، واقع در کنار جاده گرگان–ساری، ساخته شد. اولین معلم دبستان، آقای حسین حسن‌زاده از سپاه دانش بود و نخستین فردی که در روستا موفق به کسب مدرک دیپلم شد، خانم صغرا کلاتی بود که پس از پایان دوره سپاه دانش، به آموزش و پرورش پیوست و به عنوان معلم فعالیت کرد.

روستای انجیراب در آن سال‌ها دارای یک باب مسجد و حمام خزینه بود. با پیروزی انقلاب، اولین شورا در روستا تشکیل شد که آقایان کرم سیاه‌بالایی، ابراهیم روان و عزیز جهانگیری اعضای آن بودند. [16]

اهالی بومی انجیراب تماماً مسلمان و شیعه بودند و به زبان تبری تکلم می‌کردند. آنها به کشاورزی و دامداری اشتغال داشتند و آب ساکنان قدیمی از طریق قنات و رودبار تأمین می‌شد. اهالی انجیراب برای خود قبرستانی داشتند، اما برخی ترجیح می‌دادند اموات خود را در امام‌زاده سلیمان یا امام‌زاده عبدالله گرگان دفن کنند. تا سال ۱۳۸۰، روستای انجیراب دارای آب لوله‌کشی، برق و گاز بود و همچنین یک دبستان و یک باب مسجد در آن وجود داشت. در جریان جنگ تحمیلی ایران و عراق، سه نفر از اهالی انجیراب به شهادت رسیدند [17] . در سال‌های اخیر، گروه‌هایی از مهاجران از استان‌های سیستان و بلوچستان و دیگر مناطق در روستای انجیراب ساکن شده‌اند.

 

[1]. مقصودلو، 1363، ص209.

[2] عباسی، 1390، ص36.

[3] روان، 1402.

[4] اداره جغرافیایی ارتش، 1367، ص38.

[5] ذبیحی، 1363، ص248.

[6] ستوده، 1377،ج 6، ص197

[7] مکنزی، 1359، ص183

[8] ملگونف، 1364، ص67

[9] میرزا ابراهیم، 1355، ص9.

[10] رابینو، 1383، ص192.

[11] مقصودلو، 1363، صص621، 453، 103، 56

[12] قورخانچی، 1360، ص115

[13] ذبیحی، 1363، ص248.

[14]  اداره جغرافیایی ارتش، 1367، ص16.

[15] مرکز آمار ایران

[16] روان، 1402

17]   همان.

 

 

 

منابع:

  • اداره جغرافیایی ارتش. (1367). فرهنگ جغرافیایی آبادی‌های کشور جمهوری اسلامی ایران: شاهرود (گرگان). تهران: اداره جغرافیایی ارتش.
  • ذبیحی، مسیح.(1363). گرگان‌نامه. تهران: انتشارات بابک.
  • رابینو، یاسنت لوئی. (1383). مازندران و استراباد. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
  • رجائی، رحمت‌اله. (1402). گفت‌وگوی شخصی با حسن روان.
  • ستوده، منوچهر. (1377). از آستارا تا استارباد(جلد6). تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
  • عباسی، قربانعلی. (1390). گزارش پایانی کاوش‌های باستان شناختی نرگس‌تپه. تهران: گنجینه نقش جهان.
  • قورخانچی، محمدعلی.(1360). نخبه سیفیه. تهران: نشر تاریخ ایران.
  • مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از:https://www.amar.org.ir
  • مقصودلو، حسینقلی. (1363). مخابرات استراباد. تهران: نشر تاریخ ایران.
  • مکنزی، چارلز فرانسیس.(1359). سفرنامه شمال. تهران: نشر گستره.
  • ملگونف، گ‍ری‍گوری‌ وال‍ریان‍ووی‍چ‌. (1364). سفرنامه ملگونف: سواحل جنوبی دریای خزر. تهران: انتشارات دادجو.
  • میرزا ابراهیم، (1355). سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان. به کوشش مسعود گلزاری. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.

 

 

 

منابع:

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه