دادلی غزنین
دادلیغزنین
Dādliqaznin
روستایی از توابع دهستان پالیزان، بخش مرکزی شهرستان مراوهتپه در استان گلستان.
این روستا در 32 کیلومتری شمال شهرستان مراوهتپه در طول جغرافیایی 8ً 4َ °55 و عرض جغرافیایی 27ً 2َ °38 و در ارتفاع ۴۵۱ متری از سطح دریا واقع شده است .[1]
این روستا در انتهای جاده قرار دارد و فاصله آن با مرز ترکمنستان حدود ۵ کیلومتر و با روستای بسطامدره ۹ کیلومتر است. موقعیتهای جغرافیایی اطراف روستا به شرح زیر است: شمال، آیدره؛ شرق، قرهآغاچ؛ غرب، یاریقداش؛ و جنوب، قوریدره.
وجه تسمیه روستا دقیقاً مشخص نیست، اما پیشینیان آن را به نام زادلی غزنین نیز مینامیدند. در برخی اسناد نیز به صورت داتلیغزنین ثبت شده است. برخی بر این باورند که وجه تسمیه زادلی غزنین به این دلیل است که در محل کنونی، بر اثر حفاریهایی که انجام میشد، خزائن زیرزمینی از جمله طلا و نقره و... به دست میآمد[2] در زبان ترکمنی، «زاد» به معنای توشه، اموال و ذخیره است و «غزنه» به معنای خزینه میباشد. همچنین این روستا در برخی منابع به نام دادقزوین نیز ذکر شده است. توحدی که در سال ۱۳۳۹ ش. در این روستا حضور داشته، در کتاب خود آورده است که دادقزوین بیش از سه یا چهار قانات (آلاچیق) نبوده است. این آلاچیقها مربوط به مهدیملای ترکمن و برادرانش قجر و دیگر اعضای طایفه بهلکه بوده که در آن سکونت داشتند.[3]
برخی دیگر وجه تسمیه روستا را مربوط به این میدانند که در گذشته دو گروه یا طایفه به نامهای دادلی و غزنین در این محل سکونت داشتند و از ترکیب نام این دو طایفه، نام روستا شکل گرفت. همچنین گروهی معتقدند که این محل به دلیل صعبالعبور و دورافتاده بودن، توسط افراد نکتهسنج «قرهقزوین» نامیده شد، به معنای دوردست و دستنیافتنی، که بعدها به دادلیغزنین تغییر نام یافت. [4]
گروهی از ترکمنهای طایفه بهلکه و غراوی زمانی در منطقه قارریقلا ترکمنستان، در محلهایی مانند دویرن و ترسآقان، سکونت داشتند. این گروه، بهواسطه فشار حکومت کمونیستی روسیه، از طریق سونگیداغ به سمت ایران مهاجرت کرده و بهصورت ییلاق و قشلاق در محلهای مختلف از جمله شمال روستای کرند، چایلی، قرهقاشلی، آلچکلی و گوگکسه نزدیک روستای فرخسر سکونت یافتند. مدتی بعد و حدود سال ۱۳۲۵ ش. پس از جنگ جهانی دوم، در این محل ساکن شدند. در کتاب فرهنگ جغرافیای ایران که در سال ۱۳۲۹ ش. نوشته شده، با اشاره به آمار جمعیتی روستا که همراه با روستای نارلیآجیسو محاسبه شده است، آمده است که داریغزنین [دادلیغزنین] ده کوچکی از بخش مراوهتپه شهرستان گنبد است که در ۱۲ کیلومتری شمال مراوهتپه و تقریباً ۸ کیلومتری مرز شوروی قرار دارد.[5]
برخی اسناد از دایر شدن اداره پست در مراوهتپه در سال ۱۳۱۰ ش. خبر دادهاند. بر اساس دستور وزارت مالیه و اداره گمرکات، از اول دیماه ۱۳۱۰ ش. پست داتلیقازین (دادلیغزنین) بهصورت موقت در مراوهتپه دایر شد.[6] این موضوع نشاندهنده قدمت روستا است و حاکی از اهمیت آن به دلیل موقعیت مرزی میباشد. احتمالاً گمرکی نیز در این محل فعالیت داشته است.
این روستا در زمینه تحصیل از پیشتازان منطقه است و تعداد زیادی از اهالی آن دارای تحصیلات عالیه میباشند..[7]
بان اهالی این روستا ترکمنی است. همه آنان مسلمان، اهل سنت و پیرو مذهب حنفی هستند. اهالی این روستا عمدتاً ترکمن از طایفه یموت و تیرههای بهلکه، کوسهغراوی، گوکلان و شیخ میباشند. عسگری خانقاه در تقسیمبندی طایفه یموتها، آنها را به سه گروه ویس، شرپ و چونی تقسیم کرده و گروه شرپ را نیز به چهار تیره دیهجی، سردار، غراوی و بهلکه تقسیم نموده است.[8]
کشاورزی شغل اصلی اهالی روستا محسوب میشود و قریب به ۲۷۰ هکتار زمین را شامل میگردد. محصولات کشت شده شامل گندم، جو، زیره، هندوانه، کنجد و... است. دامداری نیز یکی دیگر از مشاغل اهالی به شمار میآید. تعداد دامهای روستا حدود ۱۰ هزار رأس گوسفند، ۳۰۰ رأس بز و ۴۰۰ رأس گاو است. باغداری در این روستا بسیار محدود است و عمدتاً به باغاتی در حیاط منازل محدود میشود که شامل انواع آلو، انجیر، انار، گردو، زیتون، انگور و... است. انار ترش وحشی خودرو و تولید رب انار یکی از منابع درآمدی اقتصادی مردم به شمار میرود. همچنین اندکی باغ پسته وحشی در مناطق کوهستانی وجود دارد و در سالهای اخیر برخی از اهالی اقدام به کاشت باغهای انار و پسته نیز کردهاند.
منطقه قرهآغاچ، محل گردشگری اهالی و مهمانان روستا است که دارای چشمهای میباشد و در فصل بهار طبیعتی چشمنواز دارد.[9]
آداب و رسوم اهالی روستا مانند مراسم عروسی، عیدین قربان و فطر، یارمضان، آقآش و... مانند سایر ترکمنها برگزار میشود. در ایام عیدین قربان و فطر، اهالی به منزل یکدیگر میرفتند و عید را تبریک میگفتند. صنایع دستی در بین زنان و دختران شامل فرشبافی، قارچین (پشتیبافی)، بالاقدوزی، پردهدوزی، کیف کوچک تزئینی، نمدمالی، نخریسی و... است که امروزه از رونق افتاده و دختران چندان علاقهای به یادگیری آن ندارند. در بین مردان نیز فردی به نام قاجاحاجی به ساخت قاشق چوبی مشغول بود. غذاهای محلی روستا عبارتند از: چورفا، چکدرمه، اونآش، قایش، سویتلیآش، اوسسیناقاینار، قاتیقلیآش، باتیر، قولاق و... از جمله بازیهای بومی و محلی که در سالهای گذشته رواج داشته و امروزه بسیار کمرنگ یا فراموش شدهاند، میتوان به چورگ، آششیق، بوقینمجا، هگگال، قاقدیر، یوزگ و گورش اشاره کرد که دو بازی آخر مخصوص شبهای عروسی بوده است. .[10]
آمار جمعیت روستا بر اساس سرشماری نفوس و مسکن ایران به شرح زیر است.[11]
سال |
خانوار |
جمعیت |
1335 |
* |
21 |
1345 |
14 |
103 |
1355 |
23 |
156 |
1365 |
26 |
207 |
1375 |
37 |
291 |
1385 |
57 |
270 |
1390 |
64 |
255 |
1395 |
116 |
400 |
اولین مسجد گلی و سنگی آبادی حدود سال ۱۳۶۲ ش. ساخته شد. پیش از آن، مردم نماز یومیه را در منازل خود اقامه میکردند و در ماه مبارک رمضان، نماز تراویح نیز در منزل یکی از اهالی برگزار میشد. ساختمان اولین مسجد که در کنار رودخانه قرار داشت و همواره در معرض سیل بود، پس از استقرار پاسگاه مرزی در مکان جدید و نقطه صفر مرزی، در محل پاسگاه واقع در وسط روستا، مسجد جدید در سال ۱۳۹۰ ش. ساخته شد.[12]
شروع تعلیم و تربیت نوین در روستا حدود سال ۱۳۴۲ ش. با آوردن یک معلم شخصی که حقالزحمه او توسط بزرگان روستا پرداخت میشد، آغاز گردید. در سال ۱۳۵۱ ش. معلم رسمی دولتی تحت عنوان سپاهدانش حضور یافت و دانشآموزان بیشتری را تحت پوشش خود قرار داد.[13] حدود سال ۱۳۶۵ ش. مدرسهی سهکلاسه با هزینه دولتی توسط جهاد سازندگی ساخته شد و همان ساختمان همچنان مورد استفاده قرار میگیرد. امکانات دولتی دیگر که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد شدهاند، عبارتند از: خانه بهداشت (۱۳۷۵ ش.) با مسئولیت مرحومه خانم هاجر بهلکه که در سال ۱۳۸۹ ش. نیز ساختمان آن بازسازی شد؛ دکل صداوسیما و دکل مخابراتی همراه اول؛ گازرسانی که از مهرماه ۱۴۰۰ ش. کلنگزنی شده و در حال اجراست؛ برق (۱۳۷۷ ش.)؛ آب لولهکشی که در سال ۱۳۶۲ ش. توسط اهالی انجام شد و تعدادی شیر آب در روستا نصب شد و در چند سال اخیر منبع آب ۵۰ هزار لیتری توسط دولت و با همکاری مردم ساخته شد و کل روستا از آب لولهکشی بهرهمند گردید؛ جاده آسفالت (۱۴۰۱ ش.)؛ نانوایی (۱۳۷۰ ش.)؛ پاسگاه مرزی روستا حدود سال ۱۳۳۵ ش. و ... .[14] یک نفر از اهالی روستا در دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق به شهادت رسید.[15]
[1] سازمان نقشه برداری کشوری
[2] شیخمراد بهلکه. (1401)
[3] توحدی، ( 1386). ص 613.
[4] بهلکهغراوی. (1401)
[5] فرهنگ جغرافیایی ایران. 1329). ص 114.
[6] اسناد کتابخانه ملی ایران. شماره 296005871
[7] باشقره. (1401).
[8] عسگری خانقاه ( 1374). ص 61.
[9] بهلکه، کوسهغراوی و بهلکه. (1401).
[10] بهلکه. (1401).
[11] مرکز آمار ایران.
[12] بهلکه و بهلکه. (1401).
[13] بهلکهغراوی. (1401).
[14] بهلکه و بهلکه. (1401).
[15] قلیچی. ( 1396). ص 47.
منابع:
- توحدی، کلیمالله. (۱۳۸۶). حرکت تاریخی کرد به خراسان. مشهد: نشر واسع.
- سازمان نقشهبرداری کشوری، پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران، http://gndb.ncc.org.ir
- عسگری خانقاه، اصغر و کمالی، محمدشریف. (1374). ایرانیان ترکمن. تهران: اساطیر.
- فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با امانمحمد باشقره. 17 مهر.
- فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با حسن بهلکه. 14 مهر.
- فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با سلیمان غراوی. 14 مهر.
- فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با شیخمراد بهلکه. 13 مهر.
- فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با عبدالجبارآخوند بهلکهغراوی. 17 مهر.
- فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با قربانمحمد/ قاقا کوسهغراوی. 14 مهر.
- فرهنگ جغرافیایی ایران (1329). جلد سوم، استان دوم. تهران: انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
- قلیچی، بایمحمد. (۱۳۹۶). از صحرا تا خدا: زندگینامه شهدای شهرستان مراوهتپه. گرگان: نشر فراغی.
- کتابخانه ملی ایران. (بیتا). اسناد شماره ۲۹۶۰۰۵۸۷۱.
- مرکز آمار ایران https://www.amar.org.ir/