خرید و دانلود مقاله

یل‌چشمه علیا


  

یل‌چشمه علیا

 

Yelčešme-ye Olyā

 

روستایی واقع در دهستان عرب‌داغ، بخش پیشکمر، شهرستان کلاله، استان گلستان.

این روستا در 54 کیلومتری از مرکز شهرستان کلاله، در طول جغرافیایی 31ً  52َ °55 و عرض جغرافیایی  0ً  35َ °37  با 581 متر ارتفاع از سطح دریا قرار دارد.[1]

موقعیت جغرافیایی این روستا به این شرح است: از شرق: روستاهای کَسَن و لَهَندر و ارتفاعات قاراکو، آق‌گادَک، قره‌قووق، بادیانلی‌توقی، دلمه‌قووق، قسی‌یوقوری و مازلی. از شمال: ارتفاعات کمر داغ. از غرب: روستای یل‌چشمه سفلی و ارتفاعات گینگ‌آدا. از جنوب: مناطق جنگلی و ارتفاعات زاغ‌چلی، پلنگ‌اولن، آیلودر، اورن‌لی‌کو، قاماق‌لی، کچی‌کو، وله‌قره‌کو، سورجه و یکه‌شهید اولیا[2]

نام روستا از چشمه‌ای در همین محل گرفته شده است. آب این چشمه در زمستان ولرم و در تابستان خنک و گوارا بوده است. به سبب ولرم بودن آب، که در زبان ترکمنی «یلی» گفته می‌شود، این مکان یلی‌چشمه یا یل‌چشمه نامیده شده است. در حال حاضر، آب این چشمه بیش از ده روستا را تأمین می‌کند.[3] این روستا و روستاهای دیگری که پس از روستای قرانکِ‌جنگل قرار دارند، در گذشته با نام «داری» شناخته می‌شدند. داری یکی از تیره‌های طایفه قایی است و نام پیشین این روستا نیز «داری» یا «داری علیا» بوده است.[4]

آنچه مسلم است این‌که اهالی روستا زندگی عشایری و کوچ‌نشینی داشته و سالیان طولانی را در کوهستان‌ها و دشت‌ها به کوچ‌نشینی گذرانده‌اند. آنان مدتی نیز در روستای یل‌چشمه جدید سکونت داشتند تا این‌که حدود سال ۱۳۳۰ش در محل کنونی ساکن شدند.[5] 

آثار بر جای مانده در این منطقه، همچون قبرستان‌های قدیمی و نشانه‌های زندگی در کوهستان‌ها و مناطق جنگلی، بیانگر سابقه سکونت در این ناحیه است.

«بارنز، که در سال ۱۲۱۱ش. با اجازه عباس‌میرزا قاجار به این ناحیه سفر کرده بود [6]، گزارش می‌دهد که در فاصله شش مایلی (نزدیک به ده کیلومتر) پس از عبور از مناطق کوهستانی، به دره‌ای سرازیر شدند که رود گرگان از آن سرچشمه می‌گرفت. او همچنین یادآور می‌شود که در آن زمان هیچ نشانه‌ای از آبادی در منطقه دیده نشد.»[7]

در آبان ۱۲۷۳ش، کلنل ییت با سفر به این ناحیه اطلاعات دقیق‌تری از وضعیت محل ارائه داد و آن را به‌عنوان سرچشمه گرگان‌رود معرفی کرد.[8]

منبعی دیگر از دوره قاجار، یل‌چشمه را به‌عنوان شاخه اصلی گرگان‌رود معرفی کرده و آن را سکونتگاه اصلی طایفه‌های ارکک‌لی و کایی [قایی] می‌داند.[9]

این آبادی در سال ۱۳۲۹ش دارای ۵۴۰ نفر جمعیت بوده است. ذیل کلمه «یل‌چشمه» چنین آمده است: «یل‌چشمه – دهی از دهستان گوکلان، بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس؛ ۶۵ کیلومتر شمال‌خاوری گنبدقابوس و ۱۲ کیلومتر جنوب راه فرعی مراوه‌تپه. منطقه کوهستانی و سردسیر. جمعیت: ۵۴۰ نفر، سنی و ترکمن. منابع آب: رودخانه لوهنر. محصولات: غلات، لبنیات، حبوبات، ابریشم. مشاغل: زراعت و دامداری. صنایع دستی زنان: بافت پارچه‌های ابریشمی و نمدمالی. راه ارتباطی: مالرو.»[10]

«ارکک‌لی‌ها شامل آق‌اینجیک و قوُدنه و کایی‌ها شامل تمک‌قایی، قارناس‌قایی، داری و بوقاجه‌قایی می‌شوند.[11] امروزه نیز سرچشمه این چشمه همچنان از زیر درختان کهن و تنومند چنار جریان دارد.

یکی از حوادث مهم این منطقه، قشون‌کشی جان‌محمدخان دولو و کشت‌وکشتارهای او در پاییز سال ۱۳۰۴ش بود.[12]  در مسیر خود، نیروهای او تمام آلاچیق‌ها و تالارهای جلوی آن‌ها را به آتش کشیدند. اهالی تمام روستا از مقابل قشون گریختند؛ برخی در روستای بای‌ایشان ماندند و برخی دیگر تا خاک شوروی فرار کردند.[13] در گزارشی دیگر، سرتیپ جان‌محمدخان، فرمانده لشگر شرق، به رضاخان در تاریخ ۹ آبان ۱۳۰۴ش ضمن اشاره به این حادثه، چگونگی سرکوب ساکنان این ناحیه را نیز گزارش کرده است.[14]

زبان اهالی این روستا ترکمنی است و همه آن‌ها مسلمان، اهل سنت و حنفی‌مذهب می‌باشند. اهالی این روستا همگی ترکمن از طایفه گوکلان هستند که تیره‌های آن شامل داری، قاما، خوجه، قزل، کگ‌گو، کمک‌گلدی، مونگری، جانقربانلی، تمک، قارا و سیم‌سیق می‌شوند.

نام‌های خانوادگی‌ اهالی این روستا عبارت‌اند از: آدینه‌زاده، آدینه‌پور، نامدار، محمدی، غراوی، جمشیدنژاد، ناصری، ولی‌پور، ناصری‌فر، بکی‌زاده، مهدی‌زاده، مهدی‌نیا، رئوفی، بیرام‌پور، نظری، ساوه، ارازی، مرادی، ابدالی‎بق‌قجه، برومند، حسن‌پور، چپانی، ولی‌پور، نامجو، غایبی، ذبیحی‌فر، آمون، کرمانی و فروزان.[15]

اغلب مردم به کشاورزی مشغول‌اند. در این منطقه بیشتر کشت گندم، آفتابگردان، کلزا، هندوانه و شالی در کنار رودخانه گرگان‌رود رایج است. زمین‌های قابل کشت این روستا حدود ۱۵۰۰ هکتار مساحت دارد. رودخانه گرگان از وسط روستا عبور می‌کند و زمین‌های حاشیه آن به شالی‌کاری اختصاص دارد. یکی دیگر از مشاغل مردم دامداری است که شامل نگهداری گاو، گوسفند و بز می‌شود. در این روستا تقریباً ۳۰۰۰ راس گوسفند، ۱۵۰۰ راس بز و ۷۰۰ راس گاو نگهداری می‌شود و معمولاً از فروش بره‌ها و محصولات لبنی مانند ماست، شیر و روغن محلی کسب درآمد می‌کنند. در گذشته، قوچق‌بای به پرورش اسب نیز می‌پرداخت و حتی اسب‌های او در مسابقات اسب‌دوانی تهران شرکت کرده و مقام کسب کرده بودند. باغداری در این روستا چندان توسعه نیافته است، اما اهالی در حیاط منازل خود درختانی مانند انار، آلوسیاه، انجیر، توت و انگور می‌کارند. پرورش کرم‌ابریشم نیز از دیرباز در این روستا رایج بوده و یکی از منابع درآمدی مهم اهالی به شمار می‌رود. در سال‌های اخیر، دومالان [تراپل] نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی مردم مطرح شده است.[16]

روستا در میان تپه‌ماهورهایی قرار دارد که به نظر می‌رسد تردد در فصل زمستان را دشوار می‌کند. در گذشته، مسکن اهالی آلاچیق بود و بعدها خانه‌هایی با مصالح محلی ساخته شد که به نام‌های نژده، کُمه و پاس‌خا (ساختمان گِلی) شناخته می‌شوند. معماری خانه‌ها و بافت سنتی روستا همچنان حفظ شده و بسیاری از خانه‌ها هنوز گِلی هستند. با این حال، مردم در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند خانه‌هایی با مصالح نوین مانند میلگرد و آجر و با پوشش‌هایی چون حلب، ایرانیت و ایزوگام بسازند. به تدریج، خانه‌های گِلی تخریب شده و جای خود را به خانه‌های مدرن‌تر می‌دهند.[17]

آداب و رسوم اهالی روستا مانند مراسم عروسی، عیدین قربان و فطر، یوور، نماز تراویح و ختم قرآن در ماه مبارک رمضان، مراسم آق‌آش در سن ۶۳ سالگی و سایر سنت‌ها، همانند دیگر ترکمن‌ها برگزار می‌شود. در گذشته، در روزهای عید فطر و قربان، کوچک و بزرگ به دیدار یکدیگر می‌رفتند و عید را تبریک می‌گفتند؛ امروزه این رسم بیشتر به کودکان اختصاص یافته است. همچنین، یوور [کار گروهی و کمک به دیگران بدون دریافت مزد] در گذشته بسیار رایج بود و به یک فرهنگ محلی تبدیل شده بود. یوور شامل درو کردن گندم، شخم زدن زمین، پشم‌چینی گوسفند، جمع‌آوری علف برای دام و امور مشابه برای پیشنماز و کدخدای روستا و یا خانواده‌هایی که فرزندشان در سربازی بود و نیروی کار کافی نداشت، انجام می‌شد.[18]

در بین زنان و دختران پشتی‌ترکمنی، صنایع دستی متنوعی رواج دارد که از آن جمله می‌توان به قالی‌بافی، جوال‌دوزی، تایخادوزی، نمدمالی، دوخت لباس‌های محلی به ویژه کتان که امروزه توجه بیشتری به آن می‌شود و ترکمن‌ها آن را تارا می‌نامند، جانمازی، سوزن‌دوزی و بالاک‌دوزی اشاره کرد. غذای محلی و اصلی اهالی امروزه چکدرمه نام دارد.   سایر غذاهای محلی اهالی عبارتند از: پتلی‌خورش، اون‌آش، قاراچورفا، قاتیق‌لی‌آش، سویت‌لی‌آش، آقجاآش، مس‌سووا، بولاماق و دیگر خوراکی‌های سنتی. از جمله بازی‌های بومی و محلی که در گذشته رواج داشته و امروزه بسیار کم‌رنگ و حتی فراموش شده‌اند، می‌توان به قوشاق‌آتدی، قرلانگ، گوزللم‌پررق، قاجرتوپ، خئرلانجوق، چلکن، سالانجاق، آششیق، قوز [گردوبازی] و دیگر بازی‌ها در بین پسران اشاره کرد. در بین دختران نیز بازی‌هایی مانند قورجاق، آی‌ترک، گون‌ترک، لالایی دختران و ... رایج بوده است.[19]

آمار جمعیت این روستا بر اساس سرشماری نفوس و مسکن در دوره‌های مختلف به شرح زیر گزارش شده است: [20]

 

سال

خانوار

جمعیت

1335

*

272[21]

1345

59

328[22]

1345

57

327[23]

1355

165

1015[24]

1365

240

1684

1375

98

607[25]

1365

240

1684

1375

98

607

1385

198

1072

1390

285

1270

1395

310

1300[26]

 

اولین مسجد و محل عبادت اهالی بدون داشتن سقف، در مراتع اطراف روستا برپا می‌شد. ساخت نخستین مسجد به پیشنهاد و حضور عبدالقادیرآخوند داغستانی در حدود سال ۱۳۳۵ ش صورت گرفت[27] و اهالی نیز به پاس قدردانی از وی، نام مسجد را «عبدالقادیرآخوند داغستانی» نهادند. در حال حاضر، سه مسجد دیگر به نام‌های ابوحنیفه، خاتم‌الانبیاء و امام‌علی نیز در این روستا فعال هستند.[28]

حضور اولین معلم در این روستا به سال ۱۳۵۶ش بازمی‌گردد.  از جمله امکانات دولتی روستا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: مخابرات با یک خط در سال ۱۳۷۹ که بعدها به تمام خانه‌ها خط مستقل اختصاص یافت، خانه بهداشت (۱۳۸۹)، ساختمان دهیاری، مدرسه متوسطه اول، برق‌رسانی (۱۳۶۲)، گازرسانی (۱۳۹۷)، جاده آسفالت (۱۳۸۳)، یک نانوایی، دکل صدا و سیما (۱۳۸۰)، پست‌بانک (۱۳۸۷) [29] و آب لوله‌کشی که در بهمن ماه ۱۳۹۵ به بهره‌برداری رسید.[30] همچنین، انجمن میراث فرهنگی روستا در مهرماه ۱۳۹۹ تشکیل شد تا در راستای حفاظت، مراقبت و معرفی آثار تاریخی، آداب و رسوم محلی، بوم‌گردی و میراث ملموس و ناملموس فعالیت کند.[31]

در جنگ تحمیلی ایران وعراق این روستا یک شهید تقدیم کرده است.[32]

 

 


[1] سازمان نقشه‌برداری کشوری.

[2]  آدینه‌زاده، بردی‌زاده، آدینه‌زاده، بیکی‌زاده، 1401.

[3] بردی‌زاده، 1401.

[4]  نیازی، آدینه‌زاده، 1401.

[5]  آدینه‌زاده، 1401.

[6] - تیموری، (1384). ص 765.

[7]  بارنز، (1395). ص 102.

[8] ییت، ( 1365)، ص 205.

[9]  فرهنگ‌جغرافیایی ایران. (1380)، ص 1080.

[10]  ستادارتش ایران، ( 1329)، ص 330.

[11] قورخانچی. (1360). ص 60-59.

[12]  روستای قره‌یسر فعلی.

[13] توحدی، ( 1385). صص 569-568.

[14] بهبودی، ( 1393). صص 400-399.

[15]  آدینه‌زاده، 1401.

[16]  آدینه‌زاده، بردی‌زاده، 1401.

[17]  آدینه‌زاده، 1401.

[18]  آدینه‌زاده، 1401.

[19]  آدینه‌زاده، نامجو، 1401.

[20]  آدینه‌زاده، 1401.

[21]  کل روستاهای یل‌چشمه را شامل می‌شود.

[22] تحت عنوان یل‌چشمه جزئی از دهستان گلیداغ.

[23] تحت عنوان داری‌یل‌چشمه جزئی از دهستان گلیداغ.

[24]  احتمالا یل‌چشمه و داری‌یل‌چشمه با هم محاسبه شده‌اند. جزئی از دهستان مراوه‌تپه.

[25]  در این سرشماری تحت عنوان یل‌چشمه علیا و جزئی از دهستان زاوکوه نوشته شده است.

[26] مرکز آمار ایران

[27]  آدینه‌زاده، 1401.

[28]  آدینه‌زاده، 1401.

[29]  آدینه‌زاده، 1401.

[30]  سایت فرمانداری کلاله.

[31] ‌میراث‌فرهنگی وگردشگری‌وصنایع‌دستی‌استان‌گلستان

[32]  آدینه‌زاده، 1401.

 

 

منابع:

  • بارنز، آلکس. (1395). سفرنامه بارنز (ترجمه حسن سلطانی‌فر). مشهد: به‌نشر.
  • بهبودی، هدایت‌الله. (1393). روزشمار تاریخ معاصر ایران (جلد پنجم). تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
  • توحدی، کلیم‌الله. (1385). حرکت تاریخی کرد به خراسان (جلد ششم). تهران: نشر واسع.
  • تیموری، ابراهیم. (1384). دو سال آخر (جلد دوم). تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • سازمان نقشه برداری کشوری، پایگاه ملی نام‏های جغرافیایی ایران، https://gndb.ncc.gov.ir
  • ستاد ارتش ایران، دایره جغرافیایی. (1329). فرهنگ جغرافیایی ایران (جلد سوم). تهران: دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با الله‌بردی کدخدا، آدینه‌زاده. 12 اردیبهشت.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با خدای‌وردی آدینه‌زاده. 12 اردیبهشت.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با رجب‌شورا بیکی‌زاده (عضو شورای سابق روستا). 12 اردیبهشت.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با عزیزحاجی نامجو. 12 اردیبهشت.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با قربانگلدی نیازی. 12 اردیبهشت.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با مایا سمیع‌زاده. 2 خرداد.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با محمدصفا آدینه‌زاده (عضو شورای سابق روستا). 12 اردیبهشت.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با نورزوبیکه نامجو. 12 اردیبهشت.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با نورمحمد بردی‌زاده (عضو شورای سابق روستا). 12 اردیبهشت.
  • فرمانداری کلاله، (چهارشنبه 04/03/1401ش.): https://kalaleh.golestanp.ir/
  • فرهنگ جغرافیایی ایران: خراسان. (1380). (ترجمه کاظم خادمیان). مشهد: آستان قدس رضوی.
  • قورخانچی، محمدعلی. (1360). نخبه سیفیه (به‌کوشش منصوره اتحادیه). تهران: نشر تاریخ ایران.
  • مرکز آمار ایران https://www.amar.org.ir/.
  • ‌میراث‌فرهنگی وگردشگری‌وصنایع‌دستی‌استان‌گلستان https://golestan.mcth.ir/show.php?id=14249 چهارشنبه 04/03/1401ش.
  • ییت، ادوارد. (1365). سفرنامه خراسان و سیستان (ترجمه قدرت‌الله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبری). تهران: یزدان.

 

 

  

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه