خرید و دانلود مقاله

آلتی‌آغاچ‌بزرگ


آلتی‌آغاچ‌ بزرگ

Ālti Āqāj-e Bozorg

 

روستایی‌واقع در دهستان‌ شلمی، بخش‌ گلیداغ، شهرستان مراوه‌تپه استان گلستان.

این روستا در ۳۰ کیلومتری جنوب شهرستان مراوه‌تپه، در طول جغرافیایی 54َ °55 و عرض جغرافیایی 42َ  °37 و در ارتفاع ۸۵۰ متری از سطح دریا واقع شده است.[1]

آلتی‌آغاچ‌بزرگ در انتهای جاده فرعی قرار دارد و پس از آن، روستای دیگری در این مسیر وجود ندارد. این روستا از شمال به ارتفاعات سوورالی‌آده و آلیش‌دره، از جنوب به ایشان‌اورلان و قیرناق‌اولان، از شرق به ارتفاعات سیاه‌مرت، قره‌گل‌دفه و اورگ، و از غرب به روستای آلتی‌آغاچ‌کوچک و دره‌های آروالی‌دره و بک‌دره محدود می‌شود.  

اهالی بر این باورند که به دلیل وجود شش درخت چنار کهن‌سال و قدیمی در محل، روستا به این نام نام‌گذاری شده است. در گذشته، چشمه‌ای در زیر این درختان جاری بود که اهالی برای آشامیدن و دیگر نیازها از آن استفاده می‌کردند. اما در زلزله سال ۱۳۴۹ش. این چشمه به دلایلی خشک شد و به دنبال آن، درختان کهن‌سال نیز به‌تدریج خشکیده و از بین رفتند. آخرین درخت از این مجموعه نیز در سال‌های اخیر خشک شد و نابود گشت.[2] 

اهالی روستاهای آلتی‌آغاچ‌بزرگ، آلتی‌آغاچ‌کوچک و خانگه، در گذشته در یک محل زندگی می‌کردند و آن محل به نام «آلتی‌آغاچ» شناخته می‌شد.

گروهی از بزرگان و بانیان این روستا در حدود سال ۱۳۰۰ش. از روستای چندر (واقع در کشور کنونی ترکمنستان) به ایران مهاجرت کرده و ابتدا در روستای پُلی فعلی سکونت یافتند. آنان پس از مدتی به روستای قرناوه کوچ کرده و مدتی را در کنار دیگر تیره‌های گوکلان سپری کردند. سپس در حدود سال ۱۳۲۷ش. به محل کنونی خانگه مهاجرت کردند.[3] با این حال، برخی بر این باورند که اجداد آنان از خیوه به ایران مهاجرت کرده و سال‌ها زندگی کوچ‌نشینی را با جابه‌جایی‌های مداوم در پی دام‌های خود تجربه کردند. گفته می‌شود که حدود یک قرن پیش در روستای پِلی گلیداغ سکونت گزیدند و پس از آن در محل کنونی استقرار یافتند.

جد بزرگ همه‌ی اهالی روستا فردی به نام جوماردقلی‌خان بوده است. فرزندان او، از جمله امان‌ساری، سید، باباصوفی، مرادصوفی، قلیچ‌قره، محمد و دیگران، از بانیان اصلی این روستا به شمار می‌روند.[4]

معماری خانه‌ها و بافت سنتی روستا همچنان حفظ شده و هنوز هم بسیاری از خانه‌های گِلی در آن وجود دارد. در گذشته، اهالی ابتدا در آلاچیق‌ها و سپس در منازلی موسوم به «دگجا/جوما»[5] سکونت می‌کردند. با این حال، در سال‌های اخیر ساخت خانه‌هایی با مصالح ساختمانی جدید، از جمله میلگرد و آجر با پوشش‌هایی مانند حلب، ایرانیت و ایزوگام، رواج یافته است. به‌تدریج خانه‌های گِلی تخریب شده و جای خود را به ساختمان‌های جدید داده‌اند.

زبان مردم این روستا ترکمنی است و همگی مسلمان، اهل سنت و پیرو مذهب حنفی هستند. اهالی روستا از طایفه‌ی گوکلان و عمدتاً از تیره‌ی جانقربانلی به‌ویژه زیرتیره‌ی باغچالی هستند. گروهی نیز با عنوان «شیخ» شناخته می‌شوند. با این حال، به گفته‌ی برخی از بزرگان روستا، آنان در اصل شیخ نیستند، بلکه شاخه‌ای از تیره‌های جانقربانلی و آلاتلپک به شمار می‌آیند که به دلیل نگهبانی و ــ آن‌گونه که ترکمن‌ها می‌گویند ــ «مجاور بودن» در قیزل‌امامِ چندر ترکمنستان، به این نام شهرت یافته‌اند.نام‌های خانوادگی روستا عبارتند از: امانی، جموردی، باقی، امانیان، دردی‌زاده، تاقانی، جوانمردان، صفری، قلیچی، ارازی، قارلی‌پور، امان‌فر و حسین‌زاده.[6]

وامبری در تقسیم‌بندی طوایف ترکمن، گوکلان‌ها را به ده گروه تقسیم کرده و گروه قایی را شامل تیره‌های جان‌قوربانلی، ارققلی (ارکک‌لی)، قزل‌آقین‌جیق، تکنجی‌بوق، خوجه، قودانا، لمق‌قانیاس (قارناس) و داری می‌داند.[7]

با توجه به موقعیت کوهستانی و جنگلی روستا، مناطق اطراف آن در تمام فصول سال برای گردشگری مناسب هستند.

کشاورزی یکی از مشاغل اصلی اهالی روستا محسوب می‌شود و حدود ۵۰۰ هکتار زمین زیر کشت را شامل می‌شود. محصولات کشاورزی این روستا شامل گندم، جو، آفتابگردان، هندوانه، کنجد و غیره است. در گذشته نیز کشت محصولاتی مانند لوبیا، ماش، ارزن یا داری رواج داشته است. دامداری یکی دیگر از مشاغل اهالی روستا به شمار می‌رود. تعداد دام‌های روستا شامل حدود ۴۰۰ رأس گوسفند، ۱۰۰ رأس بز و ۲۰۰ رأس گاو است. باغداری در این روستا بسیار محدود است و بیشتر به باغاتی در حیاط منازل محدود می‌شود. در این باغ‌ها انواع درختان مانند آلو، انجیر، انار، گردو، انگور و غیره کشت می‌شود.

آداب و رسوم اهالی روستا، مانند مراسم عروسی، عیدین قربان و فطر، آق‌آش و دیگر مناسک، همانند سایر ترکمن‌ها برگزار می‌شود. به ویژه با آغاز ماه ذی‌حجه و فرارسیدن عید قربان، مردم تا پاسی از شب به شادی و اجرای بازی‌های بومی و محلی می‌پرداختند که امروزه بسیاری از آن‌ها فراموش شده است.  

صنایع دستی زنان و دختران این آبادی، مانند سایر ترکمن‌ها، شامل بالاک‌دوزی، پرده‌دوزی، تاره‌دوزی (پارچه‌بافی)، نمدمالی و غیره است و هنوز هم کمابیش ادامه دارد. در گذشته، پرورش کرم ابریشم نیز رواج داشت، اما امروزه تنها چند خانواده به این فعالیت اهمیت داده و آن را ادامه می‌دهند. غذاهای محلی این روستا عبارتند از: چکدرمه، قایش، اون‌آشی، بورگ، بولاماق، شولا، آق‌جاآش، سویت‌لی‌آش و غیره. از جمله بازی‌های بومی و محلی که در سال‌های گذشته رواج داشته و امروزه بسیار کمرنگ یا حتی فراموش شده‌اند، می‌توان به چورلنگ، سالانجاق، آششیق، قزل‌تایاق، گولنگ‌ادجه، چللگ، توپ‌قادق‌دیر و غیره اشاره کرد. بازی یوزگ یکی از بازی‌های بومی ویژه زمان عروسی بود که تا پاسی از شب برگزار می‌شد.[8]

در سرشماری رسمی سال ۱۳۷۵ش، آمار جمعیتی این روستا همراه با روستای همجوار خود، آلتی‌آغاچ کوچک، محاسبه شده بود. در همان سال، دو روستای آلتی‌آغاچ بزرگ و کوچک از یکدیگر تفکیک شدند و آمار جمعیتی هر روستا به‌طور جداگانه ثبت گردید. آمار جمعیتی این محل به شرح زیر است: [9] 

 

سال

خانوار

جمعیت

1335

*

281

1345

29

221

1355

70

398

1365

85

548

1375

55

372[10]

1385

80

447

1390

87

428

1395

119

457

  

تاریخ دقیق ساخت اولین مسجد روستا مشخص نیست، اما بر اساس سرشماری سال ۱۳۴۵ش، در آن سال روستا دارای مسجد و مدرسه بوده است. به گفته‌ی یکی از اهالی، ساختمان مسجد تا به امروز هفت بار جابجا و نوسازی شده و مسجد فعلی در سال ۱۳۹۴ش ساخته شده است. قبل از تأسیس مدرسه، دانش‌آموزان این روستا برای فراگیری علوم جدید به روستای قرناوه می‌رفتند. در حدود سال ۱۳۴۳ش، با ورود اولین سپاه‌دانش، روستا صاحب مدرسه شد. در این دوره، مدرسه ساختمان مستقلی نداشت و خانه‌های اهالی روستا محل تعلیم و تربیت دانش‌آموزان بود.از جمله امکانات و خدماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در روستا ایجاد شد، می‌توان به موارد فوق اشاره کرد: برق‌رسانی، ۱۳۶۲ش. خانه بهداشت، ۱۳۷۰ش. جاده آسفالت فرعی، ۱۳۸۶ش. گازرسانی، ۱۳۹۷ش. و آب لوله‌کشی، ۱۳۹۹ش.[11]

 

[1] با حساب

[2]  امانی، امانی و امانی، 1401.

[3] دولتی، 1400.

[4]  امانی، 1401.

[5] چوب‌ها را به هم متصل و با علف می‌پوشاندند و درون آن زندگی می‌کردند.

[6]   امانی، امانی و امانی، 1401.

[7]  وامبری، (1374)، ص 389.

[8] امانی، امانی و امانی، 1401.

[9]  مرکز آمار ایران

[10]  به دلیل تفکیک آمار، کاهش جمعیت ثبت‌شده مشاهده می‌شود.

[11] امانی، امانی و امانی، 1401.

 

منابع:

  • با حساب؛ https://www.bahesab.ir/map/geographic/
  • فجوری، ستاربردی. (1400). گفتگوی شخصی با بایرام‌محمد دولتی. 30 مهر.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با آدینه‌اراز جوانمردان. 27 اسفند.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با خاتم‌آخوند امانی. 18 اسفند.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با عبدالرحمن امانی. 18 اسفند.
  • فجوری، ستاربردی. (1401). گفتگوی شخصی با محمد امانی. 18 اسفند.
  • مرکز آمار ایران https://www.amar.org.ir/
  • وامبری، آرمینیویس. (1374). سیاحت درویش دروغین در آسیای میانه. (ترجمه فتحعلی خواجه‌نوریان، چاپ پنجم). تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.

 

 

 

 

 

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه