خرید و دانلود مقاله

کریم‌ایشان


کریم‌ایشان

Karimišān

 

روستایی واقع در دهستان شلمی، بخش گلیداغ، شهرستان مراوه‌تپه استان گلستان.

این روستا در فاصله ۵۰ کیلومتری مرکز شهرستان و در جنوب غربی شهرستان مراوه‌تپه واقع شده است. طول جغرافیایی آن  16ً  43َ °55 وعرض جغرافیایی 56ً  38َ °37 است و در ارتفاع ۳۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد.[1]

موقعيت‌هاي جغرافيايي اطراف روستا به شرح زير است: شرق، روستاي عرب‌قارری‌حاجي و موقعيت‌هاي طبيعي شادولت، بورگوت‌قوللان، آرتق‌قاپ‌لانگ‌دالان، عناب‌لي و قاراکو؛ شمال، با فاصله نسبتاً زياد، روستاي قرناق و موقعيت‌هاي طبيعي داش‌قوتان، قزل‌دره، زي‌تني، قلا‌دفه، آرفابايراق و آنه‌ولي؛ غرب، روستاي چاتال و موقعيت‌هاي طبيعي چاق‌قال‌لانينگ کووي، داش‌قوتان، قارادارلي، خانش و باي‌گوللي‌کو؛ جنوب، روستاهاي کورک و خوجه‌لر و موقعيت‌هاي طبيعي اُنقورقا، ماي‌ري‌قوشان و شب‌لي.[2] 

وجه تسمیه روستا برگرفته از نام یکی از بزرگان آن، کریم‌ایشان فرزند سیدقلیچ‌ایشان، بانی حوزه علمیه سیدقلیچ‌ایشان است. در گذشته نام روستا «خوجه» یا «خواجه» بود. بنا بر روایت برخی اهالی، هنگامی که رضا شاه در مسیر سفر خود به این منطقه رسید و سراغ بزرگ روستا را گرفت، کریم‌ایشان حاضر شد. رضاشاه نیز به احترام او، نام روستا را «کریم‌ایشان» گذاشت.[3]  با این حال، در برخی منابع پیش از دوره پهلوی نیز نام «کریم‌ایشان» ذکر شده است. برای نمونه، در کتاب حرکت تاریخی کرد به خراسان در وقایع مربوط به سال 1304ش. آمده است:
«صبح روز بعد، یعنی 6 آبان 1304ش. آن‌سوی رودخانه‌ی کریم‌ایشان، اسب‌ها را به چرا داده و مشغول گفتگو شدیم.».
[4] سرهنگ جان‌پولاد نیز در خاطرات خود نوشته است که در تاریخ 27 آبان 1304ش. شب را در کریم‌ایشان توقف کرده و سپس به سمت مراوه‌تپه حرکت کردند.[5] با این حال، در میان عامه مردم، روستا به نام «قلیچ‌ایشان» نیز خوانده می‌شود. این امر نشان می‌دهد که پس از وفات سیدقلیچ‌ایشان، روستا به احترام فرزندش، کریم‌ایشان نامیده شد. اهالی پیش از تاسیس حوزه‌ی علمیه، در محل کنونی روستای چاتال سکونت داشتند، اما با ساخت حوزه توسط سیدقلیچ‌ایشان، سکونت دائمی در روستای کریم‌ایشان آغاز شد.[6] برخی محققان، تاریخ تولد سیدقلیچ‌ایشان را حدود 1260ق. تا 1264ق. (1223ش. تا 1227ش.) تخمین زده‌اند. با احتساب دوره نوجوانی و جوانی و مدتی که وی برای تحصیل علوم دینی در خیوه سپری کرده است، بازگشت او به منطقه در سال‌های 1297ق. تا 1298ق. (1259ش. تا 1260ش.) برآورد می‌شود. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که سکونت دائمی روستا در همین سال‌ها آغاز شده است.[7] 

گفته می‌شود ساخت این حوزه‌ی علمیه بیش از ۲۵ سال طول کشیده است. در سردر آن، سال ساخت به حروف ابجد چنین آمده است:

این مدرسه ایشان‌سیدقلیچ‌عزیزان / تاریخ این بگویم باشد وطن غریبان

با محاسبه کلمه «وطن غریبان» در حروف ابجد، تاریخ اتمام ساخت آن به سال ۱۳۲۸ ق. (۱۲۸۹ ش.) بازمی‌گردد.

کلنل ییت که در سال ۱۳۱۱ ق. (۱۲۷۲ ش.) در این منطقه حضور داشته، از زبان ملابخش می‌نویسد که قلیچ‌ایشان علاوه بر نفوذ در میان ترکمن‌های ایران، در خیوه، قره‌قلعه و چندر که در قلمرو روسیه بودند نیز نفوذ داشته است. سیدقلیچ‌ایشان به ملابخش گفته بود که ۱۵ سال پیش در خیوه بوده و هم‌اکنون مشغول ساخت مدرسه‌ای است [8]  با احتساب تاریخ حضور کلنل ییت، می‌توان نتیجه گرفت که قلیچ‌ایشان در سال ۱۲۹۶ ق. (۱۲۵۷ ش.) به منطقه بازگشته است. پس از بازگشت و در پی رسالت خود به عنوان روحانی، او اقدام به ساخت حوزه‌ی علمیه کرده و با اسکان دائمی در این محل، به عنوان بانی روستا شناخته می‌شود.

بدون شک یکی از مشاهیر این روستا، بانی و موسس آن، سید قلیچ ایشان بود. او از اولین افرادی بود که از میان ترکمن‌ها در خیوه و بخارا تحصیل کرده و سپس اقدام به تأسیس حوزه‌ی علمیه نمود. همچنین، به عنوان یک رهبر مذهبی، نه تنها در میان گوکلان‌ها، بلکه در سراسر ترکمن‌صحرا چهره‌ای شناخته‌شده داشت و نام او در بسیاری از کتب و منابع دوره‌ی قاجار آمده است.

از دیگر مشاهیر روستا می‌توان به خلیل ایشان، فرزند سید قلیچ، اشاره کرد که مورد احترام اهالی بود و از تحصیل‌کرده‌های بخارا به شمار می‌رفت.[9] موخلیص‌خوجه، یکی دیگر از بانیان و بزرگان روستا و هم‌عصر سید قلیچ ایشان، در محله‌ی مزارلیق در غرب روستا به خاک سپرده شده است. او جد بزرگ طایفه‌ی خوجه‌های روستا محسوب می‌شود.[10] کریم قلی ایشان، فرزند سید قلیچ ایشان، یکی دیگر از ریش‌سفیدان و بزرگان روستا بود که در حفظ و نگهداری حوزه‌ی علمیه تلاش فراوانی داشت. همچنین، کریم ایشان، فرزند خلیل ایشان، از جمله بزرگان روستا به شمار می‌رفت و روستا به نام وی نام‌گذاری شده است.

حبیب ایشان، فرزند خلیل ایشان، در ترویج دین و آموزه‌های دینی کوشا بود و مدتی را به عنوان پیشنماز در روستای پاشایی خدمت کرد و نماز عیدین را در روستای کریم ایشان اقامه می‌نمود. عبا ایشان، فرزند حبیب ایشان، نیز یکی دیگر از بزرگان روستا و مورد وثوق اهالی به شمار می‌رفت.[11]  خیرالله خلیلی، فرهنگی و روحانی، یکی دیگر از بزرگان روستا و منطقه بود. او ضمن احیای فعالیت حوزه‌ی علمیه پس از یک دوره تعطیلی، مسجدی در کنار حوزه‌ی علمیه کهن روستا بنا کرد.

زبان اهالی این روستا ترکمنی است. همه‌ی اهالی مسلمان، اهل سنت و پیرو مذهب حنفی هستند. ساکنان روستا همگی ترکمن از طایفه‌ی گوکلان و تیره‌های خوجه، قل، قودنه، آق‌اینجیک، عرب و قره‌داشلی می‌باشند.[12] 

در کتاب ایرانیان ترکمن، طایفهٔ گوکلان به دوازده گروه تقسیم شده است. در گروه نهم، ذیلِ زیرگروهِ «قره‌اویلی»، به «قره‌بلقان» اشاره شده و این طایفه به شانزده شاخه به شرح زیر تقسیم می‌شود:
کورگ، سورانلی، کوک، قزل، صیغرسیکی
[13]، قوزانه (قودانه)، آق‌اینجیک، کریم‌ایشان، خوجه‌لر، عرب، قیر، اولی‌قپان، کیچی‌قپان، قره‌باش، پاشای‌شالی و آجی‌بگ.[14] بیشتر اهالی روستا از تیرهٔ «خوجه» هستند؛ تیره‌ای که در میان ترکمن‌ها به‌عنوان طایفه‌ای مقدس مورد احترام قرار دارد. در باور ترکمن‌ها، علاوه بر خوجه‌ها، تیره‌های آتا، شیخ، مختوم و ایشان نیز جایگاه ویژه‌ای دارند. ترکمن‌ها این‌گونه خانواده‌ها را «اوجُق» می‌نامند. مردم عادی در هنگام گرفتاری، بیماری یا برای برآورده‌شدن آرزوی داشتن فرزندانی صالح، به این اوجُق‌ها متوسل می‌شدند.[15]  در حال حاضر نيز در اين روستا منزل سليم ايشان خليلي به عنوان اوجق شناخته مي شود و بسياري از افراد به آنجا مراجعه مي کنند.

بقعه و زيارتگاه سيدقليچ ايشان در کنار جاده کلاله – مراوه تپه، محل زيارت دوستداران او است که معمولا در روزهاي جمعه به آنجا مراجعه مي کنند. همچنين مقبره موخليص خوجه، يکي ديگر از زيارتگاه هاي اهالي اين روستا به شمار مي رود.

مردم اين روستا مانند بسياري از روستاهاي ترکمن‌نشين ديگر به کار کشاورزي اشتغال دارند. عمده کشت شامل گندم، جو، آفتابگردان و هندوانه است و در سال‌هاي اخير کشت نخودفرنگي نيز رواج يافته است. هرچند در گذشته، کشت کنجد و پنبه نيز رونق داشته است. زمين‌هاي قابل کشت در اين روستا حدود ۳۰۰ هکتار را در بر مي‌گيرد. دامداري از ديگر مشاغل مردم روستا است که در سال‌هاي اخير به دليل گراني علوفه و نهاده‌هاي دامي و حتي کمبود چوپان، بسيار کم‌رنگ شده است. با اين حال، دامداري شامل نگهداري گاو، گوسفند و بز همچنان ادامه دارد. در اين روستا حدود ۲۵۰۰ رأس گوسفند و بز و ۳۰۰ رأس گاو نگهداري مي‌شود که فروش شير گاو و همچنين فروش بره‌هاي گوسفند و بز منبع درآمدي براي اهالي به‌شمار مي‌رود. باغداري در اين روستا محدود و بسيار ناچيز است و تنها در حد کاشت درختاني مانند انار، انجير، آلو و انگور در حياط منازل ديده مي‌شود.[16]

از مکان‌هاي گردشگري روستا مي‌توان به حوزه علميه‌ي کهن ترکمن‌صحرا اشاره کرد که در دوره‌ي قاجاريه و در سال ۱۳۲۸ ق.(۱۲۸۹ ش.) بنا شده است و همه‌ساله گردشگران بسياري براي بازديد از آن مراجعه مي‌کنند. از ديگر مناطق مي‌توان انقورقه و جنگل‌هاي کاج را نام برد که اهالي روستا براي گذران اوقات فراغت و تفريح به آنجا مي‌روند.   

رودخانه قرناوه که در زبان محلي ساری‌سو ناميده مي‌شود، از وسط روستا عبور مي‌کند. اين رودخانه از کوه‌هاي سيامرت با ارتفاع ۱۲۶۸ متري و ده‌سر با ارتفاع ۱۲۱۰ متري سرچشمه مي‌گيرد و پس از عبور از روستاهاي قرناوه، عرب‌قره‌حاجي، کريم‌ايشان و چاتال به رودخانه گرگان‌رود مي‌ريزد.[17]

آداب و رسوم اهالی روستا شامل مراسم عروسی—که عروسی افراد کم‌برخوردار با کمک مردم برگزار می‌شد و همچنان برگزار می‌شود—عیدین قربان و فطر، یوور، نماز تراویح و ختم قرآن در ماه مبارک رمضان، افطاردهی/آغیزآچار، مراسم‌آق‌آش در سن ۶۳ سالگی و... مانند سایر ترکمن‌ها به جا آورده می‌شود. اقامه نماز جمعه در اين روستا سابقه‌اي بسيار کهن دارد و از سال‌ها پيش، از دوران سيدقليچ ايشان تاکنون همچنان اقامه مي‌شود.    

از صنايع دستي در بين مردان، شخصي به نام اورکلي در ساخت گاوآهن (آزال‌بویندریق)—که يکي از نيازهاي ضروري آن زمان بود—مهارت داشت. علاوه بر آن، وي اسلحه‌اي به نام قره‌توفنگ نيز مي‌ساخت.از صنايع دستي در بين زنان و دختران، تاره‌بافي در اولويت اول قرار داشت. در اين دوران، بسياري از اهالي به پرورش کرم ابريشم اهميت مي‌دادند. از صنايع دستي ديگر مي‌توان نمدمالي، پرده‌دوزي، تايخادوزي—که هنوز برخي آن را ادامه مي‌دهند—بالاک‌دوزي و... را نام برد. در گذشته، صنايع دستي زنان روستا شامل بافتن پارچه‌هاي ابريشمي و نمدمالي بوده است. [18] 

غذای محلی و اصلی اهالي «چکدرمه» نام دارد. غذاهای محلی ديگر عبارتند از: اون‌آش، قایش، شوله، قطاب، قایش‌بورگ، مسسووا، شوله، سویت‌لی‌آش، قاتیق‌لی‌آش و... از جمله بازی‌های بومی و محلی که در سال‌های گذشته رواج داشته و امروزه بسيار کمرنگ و حتی فراموش شده‌اند، می‌توان به چورلنگ، آششیق، قالاقان یا چلیکن، قورریق، قاجارلی، آی‌ترک گون ترک، گلیم‌پرچک، یوزگ و... اشاره کرد. [19]

آمار جمعيتي اين روستا در حال حاضر ۱۵۰ خانوار و ۶۵۰ نفر است.[20] در سال ۱۳۲۹ ش. جمعيت اين روستا برابر با ۳۱۴ نفر بوده است.[21] با اين حال، در سرشماري رسمي سال ۱۳۳۵ ش. تنها ۱۵۰ نفر جمعيت ثبت شده است. آمار جمعيتي روستا بر اساس ساير سرشماري‌هاي رسمي کشور به شرح زير مي‌باشد.[22]  

 

سال

خانوار

جمعیت

1335

*

150

1345

34

210

1355

44

264

1365

55

447

1375

78

571

1385

146

689

1390

166

658

1395

170

620

 

اولين مسجد و محل عبادت اهالي، سابقه‌اي کهن در اين روستا و کل ترکمن‌صحرا دارد. مسجد و حوزه علميه سيدقليچ ايشان از قديمي‌ترين حوزه‌هاي علميه ترکمن‌صحرا است که توسط سيدقليچ ايشان در حدود سال ۱۲۵۹ ش. آغاز شده و تا سال ۱۲۶۰ ش. ادامه داشته است. مسجد دوم روستا در حدود سال ۱۳۳۵ ش. بنا شده است و تا به امروز سه بار بازسازي شده و امروزه به نام مسجد حبيب‌ايشان شناخته مي‌شود.[23] اولين مدرسه ابتدايي به نام «مدرسه ابتدايي سادات» در سال ۱۳۴۹ ش. تأسيس شد.[24] اولين معلم سپاه دانش روستا از خراسان بود که وارد روستا شد و تعليم و تربيت را بدون هيچ گونه امکانات آموزشي، از جمله ميز و نيمکت، آغاز کرد.[25]

امکانات دولتي روستا شامل برق (۱۳۶۳)، گازرساني (۱۳۹۸)، و آب لوله‌کشي از چاه عميقي واقع در نزديکي روستاي قرناوه است. لازم به ذکر است که در اوایل پيروزي انقلاب اسلامي، با مشارکت مردم، شبکه لوله‌کشي آب اجرا شد و به منبع آبي در داخل روستا متصل گرديد تا اهالي آب آشاميدني خود را از آن تأمين کنند. علاوه بر اين، يک باب نانوایی، جاده آسفالت (۱۳۶۵)، دکل مخابرات (۱۳۹۶) و دکل صدا و سيما (۱۳۹۹) نيز از جمله امکانات دولتي موجود در روستا محسوب مي‌شوند. همچنين در اين روستا يک نفر شهيد ثبت شده است.[26]

 

[1] سازمان نقشه‌برداری کشور

[2]  خالی‌زاده، شکفته،1400.

[3] - الهی، 1378.

[4]  توحدی، (1385)، ص580.

[5]  جان‌پولاد، سرهنگ سیداحمد، سرگذشت یک افسر ایرانی، ص 45.

[6]  خالی‌زاده، 1400.

[7]  تاجی، (1386)، ص 30.

[8] ییت، (1365)، ص 206.

[9]  میرزاسراج‌الدین‌بن‌حاجی‌میرزاعبدالرئوف، (1369)، ص 266.

[10]  خالی‌زاده، 1400.

[11]  خلیلی، 1400.

[12]  الهی، 1378.

[13] «صیغرسَکی» از ترکیب «صیغر» (گاو) و «سَکی» (محل برآمده بر اثر تردد گاو) ساخته شده و به نظر صحیح است.

[14]  عسگری‌خانقاه، کمالی، ( 1374)، ص 60.

[15]  فجوری، (1397)، ص 101.

[16]  خالی‌زاده، شکفته، 1400.

[17] فرهنگ جغرافیایی، (1382)، ص 262.

[18]  ستاد ارتش ایران، (1329)، ص 233.

[19]  خالی‌زاده، شکفته، 1400.

[20]  خالی‌زاده، 1400.

[21]  ستاد ارتش ایران، (1329)، ص 233.

[22] مرکز آمار ایران

[23]  خالی‌زاده، شکفته، 1400.

[24]  الهی، 1378.

[25]  خالی‌زاده، 1400.

[26]  خالی‌زاده، شکفته،1400.

 

 

منابع:

  • تاجی، اسماعیل. (1386). سیدقلیچ‌ایشان (رضی‌الله‌عنهم). فصل‌نامه فراغی، سال هشتم، شماره 26.
  • توحدی، کلیم‌الله. (1385). حرکت تاریخی کرد به خراسان (جلد ششم). تهران: نشر واسع.
  • جان‌پولاد، سید احمد (1382). سرگذشت یک افسر ایرانی: از جنگ‌های استقلال ترکیه تا عملیات رهایی آذربایجان (12981325 شمسی). تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
  • سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح. (1382). فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور (جلد دوم). تهران: [ناشر].
  • سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نام‌های جغرافیایی ایران، https://gndb.ncc.gov.ir
  • ستاد ارتش ایران. (1329). فرهنگ جغرافیایی ایران (جلد سوم). تهران: انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
  • سیدی، قمرالدین (1386). سخنی در خصوص حوزه علمیه تاریخی سید قلیچ. فصلنامه فراغی. سال هشتم، شماره 26.
  • عسگری‌خانقاه، اصغر و محمدشریف کمالی. (1374). ایرانیان ترکمن. تهران: اساطیر.
  • فجوری، ستاربردی. (1397). ساتلیق دردی آخوند کم ..... فصلنامه ترکمن‌نامه. شماره 3-2.
  • فجوری، ستاربردی. (1400). گفتگوی شخصی با دردی‌محمد خالی‌زاده (دهیار سابق روستا). 3 دی.
  • فجوری، ستاربردی. (1400). گفتگوی شخصی با عبدالحکیم ایشان خلیلی. 16 دی.
  • فجوری، ستاربردی. (1400). گفتگوی شخصی با مرد شکفته (عضو شورای سابق روستا). 3 دی.
  • مرکز آمار ایران https://www.amar.org.ir/
  • مقصودلو، حسینقلی.(1363). مخابرات استرآباد (بکوشش ایرج افشار و محمدرسول دریاگشت). تهران: نشرتاریخ ایران.
  • میرزاسراج‌الدین‌بن‌حاجی‌میرزاعبدالرئوف. (1369)، تحف‌ اهل بخارا (ترجمه محمد اسدیان). تهران: بوعلی.
  • الهی، عوض‌محمد . (1378). یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها با غلام‌حاجی ممشی، حاجی‌امان و خیرالله خلیلی.
  • ییت، کلنل چارلزادوارد. (1365)سفرنامه خراسان و سیستان(ترجمه قدرت‌‌الله روشنی‌زعفرانلو و مهرداد رهبری). تهران:  ]ناشر[

 

 

 

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه