سوار بالا
سواربالا / Sevār-e Bālā
روستایی واقع در دهستان عربداغ، بخش پیشکمر، شهرستان کلاله، استان گلستان.
روستای سوار بالا در فاصلهی ۵۵ کیلومتری شرق شهرستان کلاله واقع شده است. این روستا در طول جغرافیایی 12ً 43َ °55 و عرض جغرافیایی 51ً 26َ °37 قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا ۷۲۷ متر است.[1]
موقعیتهای نسبی روستای سوار بالا به این صورت است که از شرق با آلانگ و آقچشمه، از غرب با مازیلیق، چارآده و روستای سوار وسط، از شمال با بیلیداغ و کولهآده و از جنوب با خوجهصالح هممرز میباشد.
از طرف دیگر، روستای سوار بالا در جوار مناطق حفاظتشده پارک بینالمللی جنگل گلستان واقع شده و اهالی آن با فعالیت در حفظ و نگهداری این منابع طبیعی بهعنوان همیار جنگل نقش فعالی دارند و در مواقع آتشسوزی جنگل، اغلب نخستین نفراتی هستند که برای مهار آن اقدام میکنند.[2]
درباره وجه تسمیه روستا، نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که این کلمه در اصل از زبان ترکی و به صورت «سو بار» به معنی «آب» بوده و به مرور زمان به «سوار» تغییر یافته است. در گذشته، رودخانه این ناحیه بسیار پرآب بوده و حتی ماهیگیری نیز در آن رواج داشته است. روستای سوار شامل سه بخش سوار بالا، سوار پایین و سوار وسط میباشد، اما امروزه از آن رودخانه و آب گذشته اثری باقی نمانده است.
نقل دیگر حاکی است که به دلیل آنکه در گذشته بیشتر اهالی دارای اسب، الاغ و وسایل سواره بودهاند، این مکان «سوار» نامیده شده است.[3] با این حال، به نظر میرسد که نام روستا از تیره و طایفه ساکنین آن گرفته شده باشد، زیرا سوار یکی از تیرههای طایفه غایی است.[4]
بانیان روستا چهار نفر بودند. آنها به سبب دامپروری معمولاً از منطقهای به منطقهی دیگر مهاجرت میکردند و در مکانهای مختلف سکونت داشتند. آخرین محل سکونت آنان پیش از استقرار در مکان فعلی، در فاصلهی حدود ۵۰۰ متر غرب روستا و داخل یک دره قرار داشت. پس از زلزلهی سال ۱۳۴۹ش، این گروه در محل کنونی که زمینهای آن بایر و ناهموار است سکونت گزیدند.[5]
زبان اهالی روستا ترکمنی و فارسی است. اکثریت جمعیت مسلمان و عمدتاً از اهل سنت و پیرو مذهب حنفی میباشند، در حالی که سه خانواده از اهالی کرد و شیعه هستند. ترکمنهای روستا از طایفه گوکلاناند. قورقانچی در تقسیمبندی طایفه گوکلانها، آنها را به دو گروه حلقهداغلی و دودورغه تقسیم میکند. در گروه حلقهداغلی و زیرگروه غائی، چند تیره دیگر معرفی شده است که عبارتند از: تمکغائی، قارناسغائی، داری و بوقاجه یا بُقجه غائی.[6]
در کتاب فرهنگ جغرافیایی خراسان (۱۸۹۴م/۱۲۷۳ش) آمده است که گوکلانها به شاخههای مختلف تقسیم شدهاند و زیرشاخه کایی یاغایی شامل تیرههای تمک، یفکی، ارنگلی، عرب، سوار، تیشان، تولوجه، دریبقجه، منگور، ملامحمد، بوکجه، زوریات، کور، اپشک، اراضقایلی، اتوزاُیلی و انبگی است[7]
ساکنان این روستا در زیرشاخه غایی و تمک به تیره قرهجهاوغلان تعلق دارند. خانواده کُر نیز از تیره ملانلو است. اهالی روستا با نامهای خانوادگی مرادی، آدینهقلیزاده، صفرزاده، نوری، تمک، قلینیا، پورمرادی، داوری، فرهمند، آتیدلتمک، نظری، قربانی و قاسمی در این روستا سکونت دارند.[8]
کشاورزی شغل اصلی ساکنان روستا بهشمار میرود و اراضی زیر کشت آن حدود ۲۱۰ هکتار را دربر میگیرد. محصولات عمده زراعی شامل گندم، جو، آفتابگردان، لوبیا، ماش، هندوانه، کنجد و دیگر محصولات فصلی است. دامداری از مشاغل اصلی ساکنان در گذشته بوده است، اما امروزه به دلایل گوناگون، از جمله محدودیت در ورود دام به مراتع و جنگلها و نیز گرانی علوفه دامی، با دشواریهایی روبهرو است. شمار دامهای روستا حدود ۶۰۰ رأس گوسفند و بز و نزدیک به ۲۰۰ رأس گاو برآورد میشود. باغداری در روستا رونق چندانی ندارد و اهالی در حد توان و امکانات خود در حیاط منازل به کاشت درختانی همچون انجیر، انار، انگور و گردو میپردازند. زنبورداری نیز در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و تعدادی از اهالی به این فعالیت اشتغال دارند. پرورش کرم ابریشم از دیگر مشاغل سنتی روستاست که بهویژه زنان در آن نقش دارند. این فعالیت در گذشته، به سبب فراوانی درختان توت، از رونق بسیاری برخوردار بود و امروزه نیز بهصورت محدود ادامه دارد.[9]
معماری خانههای روستا در سالهای اخیر دگرگونی چشمگیری یافته است. بسیاری از خانههای گِلی و قدیمی تخریب شده یا به انباری و فضاهای جنبی تبدیل گردیدهاند و نسل جدید به ساخت ساختمانهای نوساز با امکانات و تجهیزات امروزی روی آورده است. در حال حاضر، ساخت خانههای آجری با پوشش سقف حلب، ایرانیت و قیرگونی رواج دارد. این بناها معمولاً در چارچوب برنامههای بهسازی و مقاومسازی روستایی، با نظارت بنیاد مسکن شهرستان و با استفاده از مصالح نوین همچون میلگرد و سایر مواد ساختمانی مقاوم احداث میشوند.[10]
روستای سواربالا در ناحیهای کوهستانی و جنگلی و بر روی زمینهایی بسیار ناهموار واقع شده است. با وجود پستیوبلندیهای طبیعی، این منطقه از چشماندازهای بکر و مناظر زیبایی برخوردار است و تمامی نواحی آن برای گردشگری و گذران اوقات فراغت مناسب بهشمار میآید. راهاندازی اقامتگاههای بومگردی در سالهای اخیر موجب جذب شمار قابل توجهی از گردشگران از نقاط مختلف کشور به این روستا شده است.[11]
آداب و رسوم اهالی روستا همانند سایر ترکمنها، شامل برگزاری مراسمهایی چون عروسی، عید قربان، عید فطر و آیین سنتی «آقآش» است، هرچند این رسوم در سالهای اخیر نسبت به گذشته تا حدی کمرنگتر شدهاند. از رسوم خانوادههای کرد ساکن روستا نیز میتوان به سنت صدقه دادن در ایام ماه محرم اشاره کرد.
در میان بانوان روستا، صنایعدستی گوناگونی رواج دارد که از جمله آنها میتوان به بالاقدوزی، چارشو، غولانگ، نمدمالی، چارق و دولاق اشاره کرد، در حالی که تارابافی از رونق و اهمیت بیشتری برخوردار است. خوراکهای محلی شامل چکدرمه، اونآشی، شولا، آیرنخورش، قایش، بورگ، قرهچوربا و سویتلیآش است و در میان خانوادههای کرد ساکن روستا، غذای سنتی پتیرمسگه از خوراکهای شاخص بهشمار میرود. از بازیهای بومی و محلی که در گذشته میان اهالی رواج داشته و امروزه کمرنگ یا فراموش شدهاند، میتوان به قرلانگ، چیلیک، گوزلیمپرریق، قئنغرجئق، قوز یا گردوبازی، چلکن، آششیق، یوزگ و سالانجاق اشاره کرد.[12]
در کتاب فرهنگ جغرافیایی ذیل مدخل «تمک» آمده است که این ده، از دهستان گوکلان، بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس است و در فاصله ۲۶ کیلومتری شمالخاوری کلاله قرار دارد. موقعیت جغرافیایی روستا کوهستانی و سردسیر است و جمعیت آن حدود ۸۰۰ نفر، همگی ترکمن و سنی مذهب، برآورد شده است. آب آشامیدنی روستا از رودخانه زاو تأمین میشود و محصولات کشاورزی آن شامل غلات، حبوبات، لبنیات و عسل است. شغل اهالی عمدتاً زراعت و دامداری است و صنایعدستی بانوان به بافت پارچههای ابریشمی محدود میشود. راه دسترسی به روستا مالرو است. روستای کوچک سوار، همراه با آبادیهای قوشهچشمه، یپاقی، گرگاندوز و یاساقلیق، جزو این ده به شمار میروند.[13]
آمار جمعیت روستا براساس گزارش سرشماری نفوس و مسکن ایران به شرح زیر ارائه شده است: [14]
سال |
خانوار |
جمعیت |
1335 |
* |
55 |
1345 |
17 |
89 |
1355 |
41 |
224 |
1365 |
49 |
317 |
1375 |
39 |
[15] 253 |
1385 |
62 |
287 |
1390 |
78 |
331 |
1395 |
68 |
355 |
روستا سوار بالا دارای یک باب مسجد است. بنای نخستین مسجد حدود سال ۱۳۳۰ش. به همت بزرگان روستا تأسیس شد.
حضور معلم در روستای سوار به سال ۱۳۶۵ش. بازمیگردد، زمانی که کلاس درس در یک ساختمان گِلی راهاندازی شد. پس از واگذاری مدرسه به آموزش و پرورش و با کمک خیرین، ساختمان جدیدی احداث گردید. از جمله امکانات دولتی دیگر که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در روستا فراهم شد، میتوان به برق (۱۳۶۴ش)، گاز (۱۳۹۶ش)، جاده آسفالته، دفتر مخابراتی و ارائهٔ سیمکارت، دکل صدا و سیما و آب آشامیدنی اشاره کرد. آب شرب ابتدا از محلی به نام پارک تأمین میشد که در سالهای اخیر خشک شد و در حال حاضر از روستای سوار وسط تأمین میگردد. همچنین یکی از اهالی روستا در جریان جنگ تحمیلی ایران و عراق به شهادت رسید.[16]
[1] سازمان نقشهبرداری کشور
[2] تاقانی، 1402.
[3] آدینهقلیزاده و قاسمی، 1402.
[4] فرهنگ جغرافیایی ایران، 1380، ص 910.
[5] نوری، 1396، ص 9.
[6] قورخانچی، 1360، ص 60.
[7] فرهنگ جغرافیایی ایران، 1380، ص 910.
[8] مرادی، نوری، آدینهقلیزاده و قاسمی، 1402.
[9] مرادی، نوری و آدینهقلیزاده، 1402.
[10] - آدینهقلیزاده و قاسمی، 1402.
[11] نوری، 1402.
[12] مرادی و آدینهقلیزاده، 1402.
[13] ستاد ارتش ایران، 1329، ص 77.
[14] مرکز آمار ایران
[15] احتمالا در این سال آمار جمعیتی روستای سوار پایین منفک شده باشد.
[16] مرادی، آدینهقلیزاده و قاسمی، 1402.
منابع:
- سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران. قابل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
- ستاد ارتش ایران. (1329). فرهنگ جغرافیایی ایران. تهران: انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 1 مهر). گفتوگوی شخصی با عبدالله تاقانی.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفتوگوی شخصی با بایمحمد افروز.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفتوگوی شخصی با بهمن قاسمی.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفتوگوی شخصی با رحمان آدینهقلیزاده.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفتوگوی شخصی با مشهد مرادی.
- فجوری، ستاربردی. (1402، 4 مهر). گفتوگوی شخصی با ابراهیم نوری.
- فرهنگ جغرافیایی ایران. (1380). کارکنان وزارت جنگ انگلستان مستقر در هندوستان؛ مترجم کاظم خادمیان. مشهد: آستان قدس رضوی بنیاد پژوهشهای اسلامی.
- قورخانچی، محمدعلی.(1360). نخبه سیفیه. تهران: نشر تاریخ ایران.
- مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از:https://www.amar.org.ir
- نوری، ابراهیم(1396). چشمه. تهران: نشر نیکمهر.