خرید و دانلود مقاله

سوار پایین


سوار پایین      /      Sevār-e Pāyin

 

روستایی واقع در دهستان عرب‌داغ، بخش پیشکمر، شهرستان کلاله، استان گلستان.

روستای سوار پایین در فاصله‌ی 50 کیلومتری شرق شهرستان کلاله واقع شده است.  این روستا در طول جغرافیایی 44ً 41َ °55 و عرض جغرافیایی 44ً 27َ °37 قرار دارد. و ارتفاع آن از سطح دریا ۵۸۳ متر می‌باشد .[1]

موقعیت نسبی اطراف روستا به شرح زیر است: در شرق، بیلی‌داغ، اولیاء (قبرستانی که محل خاک‌سپاری اموات هر سه روستای سوار است)، یاجی‌نینگ میدانی و طوقه؛ در غرب، قاراکو، کسه‌داغ و کنار؛ در شمال، روستاهای اورجنلی و دومانلی، تاش‌تَه، شارلوق و قاراکو؛ و در جنوب، سوار وسط، قوجا رب (قوجا عرب) و قوزلی (اوبه‌ی سبحان پورخوان) قرار دارند. روستای سوار در مجاورت مناطق حفاظت‌شده پارک بین‌المللی جنگل گلستان واقع شده است. اهالی این روستا در حفاظت از منابع طبیعی و جنگل‌ها بسیار فعال هستند و به عنوان همیار جنگل مشارکت می‌کنند؛ در مواقع وقوع آتش‌سوزی، اغلب نخستین افرادی هستند که برای مهار آن اقدام می‌نمایند.[2]

درباره وجه تسمیه روستا، نظرات مختلفی وجود دارد. برخی بر این باورند که واژه «سوار» در اصل از زبان ترکی و به صورت «سو بار» به معنی «آب» بوده و به مرور زمان به شکل کنونی درآمده است. در گذشته، رودخانه این ناحیه بسیار پرآب بوده و حتی ماهیگیری در آن رایج بوده است. روستای سوار شامل سه بخش سوار بالا، سوار پایین و سوار وسط می‌باشد.[3] نظریه دیگر حاکی است که به دلیل داشتن اسب، الاغ و وسایل سواره، این مکان «سوار» نامیده شده است.[4] با این حال، به نظر می‌رسد که نام روستا از تیره و طایفه ساکنان آن گرفته شده باشد، زیرا «سوار» یکی از تیره‌های طایفه غایی است.[5]

به گفته‌ی یکی از سالخوردگان روستا، سه نفر به نام‌های تویلیجه، ترریق و سوار در گذشته در مرکز علوم دینی خیوه به تحصیل اشتغال داشتند. این افراد پس از مدتی، به ایران مهاجرت کرده و مدتی در روستای یکه‌چنار شهرستان مراوه‌تپه زندگی نمودند. سپس به محل کنونی روستا نقل مکان کردند و امروزه به عنوان بانیان آن شناخته می‌شوند.

حدود سال 1324ش، آتش‌سوزی بزرگی در روستا رخ داد که بسیاری از خانه‌ها و مسجد روستا را از بین برد.[6]

زبان اهالی این روستا ترکمنی است. تمامی ساکنان مسلمان و از اهل سنت پیرو مذهب حنفی هستند و همه ترکمن‌های روستا به طایفه گوکلان تعلق دارند.

قورقانچی در تقسیم‌بندی طایفه گوکلان‌ها، آن‌ها را به دو گروه حلقه‌داغلی و دودورغه تقسیم کرده و در گروه حلقه‌داغلی و زیرگروه غائی چند تیره دیگر را معرفی می‌کند که عبارتند از: تمک‌غائی، قارناس‌غائی، داری و بوقاجه [بُقجه] غائی.[7]

در کتاب فرهنگ جغرافیایی خراسان که در سال ۱۸۹۴م.(۱۲۷۳ش.) منتشر شده، گوکلان‌ها به شاخه‌های مختلف تقسیم شده‌اند و زیرشاخه کایی/غائی شامل تیره‌های تمک، یفکی، ارنگلی، عرب، سوار، تیشان، تولوجه، دری‌بقجه، منگور، ملامحمد، بوکجه، زوریات، کور، اپشک، اراض‌قایلی، اتوزاُیلی و انبگی است.[8]

اهالی و ساکنان روستا از طایفه تمک هستند که خود به تیره‌های توی‌لیجه، ترریق، عرب، قره‌جه‌اوغلان، کوینه‌تاغدان و ارازقایلی تقسیم می‌شوند. ساکنان روستا با نام‌های خانوادگی درخشان، نوری‌زاده، قلی‌تمک، فرهمند، منگلی‌زاده، ارازی، اخلاقی، حبیبی‌نیا، قلی‌زاده، دلبرده، علیزاده، باستان، اسدی‌زاده، ایشانی و ممی‌زاده سکونت دارند.[9]

کشاورزی شغل اصلی اهالی روستا است و اراضی زیر کشت آن حدود ۳۵۰ هکتار برآورد می‌شود. محصولات عمده شامل گندم، آفتابگردان، لوبیا، ماش و هندوانه است. در گذشته، کاشت پنبه و چغندر نیز در میان اهالی رواج داشته است.

دامداری از مشاغل اصلی ساکنان در گذشته بوده است، اما امروزه به دلایل گوناگون از جمله محدودیت ورود دام به مراتع و جنگل‌ها و همچنین گرانی علوفه با دشواری‌هایی روبه‌رو است. در حال حاضر، تعداد دام‌های روستا حدود ۵۰۰ رأس گوسفند و بز و ۱۵۰ رأس گاو برآورد می‌شود. باغداری نیز در این روستا چندان مورد توجه اهالی نبوده و رونق چندانی ندارد.

باغداری در این روستا چندان مورد توجه اهالی نبوده و نیست. هر خانواده به اندازه نیاز شخصی خود باغچه‌هایی کوچک با درختانی چون انار، گردو، گلابی، سیب و انجیر ایجاد کرده است. پرورش کرم ابریشم نیز از مشغولیت‌های سنتی اهالی، به‌ویژه زنان روستاست. این حرفه در گذشته به دلیل وفور درختان توت رونق فراوانی داشت و امروزه نیز به‌صورت محدود همچنان ادامه دارد.[10]

معماری خانه‌های روستا در گذر زمان دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. بنا به گفته اهالی مسن، در دوران کودکی آنان، سکونت در آلاچیق‌ها رواج داشت. در ادامه، خانه‌هایی موسوم به «نژده» و سپس بناهای گِلی جای آن‌ها را گرفت. امروزه بسیاری از خانه‌های گِلی قدیمی تخریب یا به انباری تبدیل شده‌اند و نسل جدید اقدام به ساخت ساختمان‌هایی نوساز با امکانات و تجهیزات جدید کرده است. در حال حاضر، ساخت خانه‌های آجری با پوشش سقف حلب، ایرانیت و قیرگونی رایج است که اغلب در چارچوب طرح‌های بهسازی و مقاوم‌سازی بنیاد مسکن و با استفاده از مصالحی چون میلگرد و سایر مواد ساختمانی نوین احداث می‌شوند.11]

از مناطق گردشگری مورد توجه اهالی روستا، محلی به نام «جار» است که برای گذران اوقات فراغت به آن‌جا مراجعه می‌کنند. در عین حال، موقعیت طبیعی و بکر روستا به گونه‌ای است که تقریباً سراسر محدوده آن برای تفریح، گردش و استراحت اهالی مناسب بوده و همچنان طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است.[12]

آداب و رسوم اهالی روستا همچون برگزاری مراسم عروسی، عید قربان، عید فطر و آیین سنتی آق‌آش، همانند سایر ترکمن‌ها برگزار می‌شود، اما در مقایسه با گذشته تا حد زیادی کم‌رنگ شده است. بسیاری از سنت‌ها و آیین‌های کهن به فراموشی سپرده شده‌اند. در گذشته، هنگام تداوم بارش باران، مراسمی با نام «خُودی‌خُودی» برگزار می‌شد و در جشن‌های عروسی نیز بازی محلی «یوزگ» از جمله سرگرمی‌های رایج بود که امروزه دیگر رواج ندارد. صنایع‌دستی در میان مردان روستا بیشتر در قالب ساخت ابزارها و وسایل چوبی مانند کورک، تیغه و چم‌چه رواج داشته است. در میان بانوان نیز هنرهایی چون بالاق‌دوزی، چارشو، غولانگ، نمدمالی و لحاف‌دوزی از جمله فعالیت‌های رایج به شمار می‌رفت که امروزه نیز تارابافی بیش از سایر رشته‌ها رونق دارد. غذاهای محلی روستا شامل چکدرمه، مس‌سوا، اون‌آشی، جوون‌آش، قایش، قره‌چوربا، آیرن‌خورش، پَت‌لی‌خورش، شولا و سویت‌لی‌آش است. از جمله بازی‌های بومی و محلی که در گذشته میان اهالی رواج داشته و امروزه بسیار کمرنگ یا حتی فراموش شده‌اند می‌توان به بازی‌های قرلانگ، گوزلم‌پررق، قاچماقاجار، قئنغرجئق، قوز (گردوبازی)، آششیق، یوزگ و سالانجاق اشاره کرد.[13]

در فرهنگ جغرافیایی ایران ذیل واژه «تمک» چنین آمده است: «دهی از دهستان گوکلان، بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس که در ۲۶ کیلومتری شمال خاوری کلاله قرار دارد. موقعیت این روستا کوهستانی و سردسیر است و دارای حدود ۸۰۰ نفر جمعیت می‌باشد که همگی ترکمن و پیرو مذهب اهل سنت هستند. آب آشامیدنی از رودخانه زاو تأمین می‌شود و محصولات کشاورزی آن شامل غلات، حبوبات، لبنیات و عسل است. شغل اصلی اهالی زراعت و گله‌داری است. از صنایع‌دستی زنان روستا نیز می‌توان به بافت پارچه‌های ابریشمی اشاره کرد. راه دسترسی به روستا مالرو است. روستاهای کوچک سوار، قوشه‌چشمه، یپاقی، گرگان‌دوز و یاساقلیق نیز جزء این آبادی به‌شمار می‌آیند.»[14]   

آمار جمعیت روستا در گزارش‌های سرشماری نفوس و مسکن ایران به شرح زیر ثبت شده است. [15]

 

سال

خانوار

جمعیت

1335

*

50

1345

19

139

1355

36

210

1365

51

324

1375

59

385

1385

106

493

1390

140

571

1395

168

605

 

این روستا دارای یک باب مسجد است. بنای نخستین مسجد حدود سال ۱۳۳۵ش. توسط بزرگان روستا و با استفاده از مصالح محلی موسوم به «نژده» احداث شد، اما در آتش‌سوزی سال ۱۳۳۳ش. از بین رفت. پس از آن، اهالی مسجد جدیدی در محل روستا بنا کردند.[16]

حضور معلم در روستا به سال ۱۳۴۹ش. بازمی‌گردد. آموزش و پرورش ابتدایی پس از مدتی به نهضت سوادآموزی و سپس به آموزش و پرورش رسمی واگذار شد.[17] امکانات دولتی دیگری که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد شده‌اند، عبارتند از: برق (۱۳۶۴ش)، گاز (۱۳۹۶ش)، نانوایی، خانه‌ی بهداشت و جاده‌ی آسفالته (۱۳۸۱ش). آب شرب روستا در سال‌های گذشته با همکاری مردم از چشمه‌ی نوروزبای لوله‌کشی شده بود، اما امروزه از چشمه‌ی روستای سوار وسط تأمین می‌شود. [18]

   

 

[1]سازمان نقشه‌برداری کشور.

[2] تاقانی، 1402.

[3]  قلی‌زاده، 1402.

[4]  آدینه‌قلی‌زاده و قاسمی، 1402.

[5]  ف‍ره‍ن‍گ‌ ج‍غ‍راف‍ی‍ای‍ی‌ ای‍ران‌، 1380، ص 910.

[6]  قلی‌زاده، درخشان و فرهمند، 1402.

[7]  قورخانچی، 1360، ص 60.

[8] ف‍ره‍ن‍گ‌ ج‍غ‍راف‍ی‍ای‍ی‌ ای‍ران‌، 1380، ص 910.

[9] درخشان و فرهمند، 1402.

[10] قلی‌زاده، درخشان و فرهمند، 1402.

[11]  قلی‌زاده، 1402.

[12] درخشان و فرهمند، 1402.

[13]  قلی‌زاده، درخشان و فرهمند، 1402

[14]  ستاد ارتش ایران، 1329، ج3، ص 77.

[15]  مرکز آمار ایران

[16]  قلی‌زاده، 1402.

[17] درخشان و فرهمند، 1402.

[18]  قلی‌زاده، درخشان و فرهمند، 1402.

 

منابع:

  • سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نام‏های جغرافیایی ایران. قابل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
  • ستاد ارتش ایران. (1329). فرهنگ جغرافیایی ایران. تهران: انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 1 مهر). گفت‌وگوی شخصی با عبدالله تاقانی.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفت‌وگوی شخصی با بهمن قاسمی.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفت‌وگوی شخصی با رحمان آدینه‌قلی‌زاده.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفت‌وگوی شخصی با عبدالحکیم فرهمند.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفت‌وگوی شخصی با عبدالحکیم فرهمند.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفت‌وگوی شخصی با علی درخشان.
  • فجوری، ستاربردی. (1402، 24 شهریور). گفت‌وگوی شخصی با نوبرعلی‌حاجی قلی‌زاده.
  • ف‍ره‍ن‍گ‌ ج‍غ‍راف‍ی‍ای‍ی‌ ای‍ران‌. (1380). ک‍ارک‍ن‍ان‌ وزارت‌ ج‍ن‍گ‌ ان‍گ‍ل‍س‍ت‍ان‌ م‍س‍ت‍ق‍ر در ه‍ن‍دوس‍ت‍ان‌؛ م‍ت‍رج‍م‌ ک‍اظم‌ خ‍ادم‍ی‍ان‌. م‍ش‍ه‍د: آس‍ت‍ان‌ ق‍دس‌ رض‍وی‌ ب‍ن‍ی‍اد پ‍ژوه‍ش‍ه‍ای‌ اس‍لام‍ی. ‌
  • قورخانچی، محمدعلی.(1360). نخبه سیفیه. تهران: نشر تاریخ ایران.
  • مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از:https://www.amar.org.ir

 

 

منابع:

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه