بابا شملك
بابا شملك / Bābā Šamalak
روستایی واقع در دهستان مراوهتپه، بخش مرکزیِ شهرستان مراوهتپه، استان گلستان.
این روستا در فاصله ۱۸ کیلومتری جنوبغربیِ شهر مراوهتپه قرار دارد و در طول جغرافیایی 24ً 53َ °55 و عرض جغرافیایی 48َ 20ً °37، با ارتفاع ۳۲۹ متر از سطح دریا واقع شده است.[1]
موقعیتهای جغرافیایی پیرامون روستا بدین شرح است: در شرق، روستای قراولدفه؛ در شمال، آقدفه؛ در غرب، گنبدلی؛ و در جنوب، روستاهای قارایومری و چشمهٔ باباشملک قرار دارند.[2]
در خصوص وجه تسمیه روستا، روایت مستند و قطعی در دست نیست. با این حال، برخی بر این باورند که نام روستا برگرفته از نام نوعی علف است که در گذشته بهوفور در این منطقه میروییده است. گروهی دیگر معتقدند این محل در گذشته جایگاه سکونت پادشاهان بوده و باغی با عنوان «باغ شاهملک» در آن وجود داشته که نام آن بهمرور زمان به «باباشملک» تغییر یافته است.[3]
بررسی پیشینه روستا نشان میدهد که اهالی آن، همراه با دامهای خود، سبک زندگی عشایری داشته و بهطور دائم از مکانی به مکان دیگر جابجا میشدند. اواخر دهه ۱۳۳۰ شمسی، چند خانوار خویشاوند از روستای سوزش، مکانی در دامنه کوه را به عنوان سکونت دائمی انتخاب کردند. این اهالی در سال ۱۳۴۹ شمسی، پس از وقوع زلزله، مجبور به جابجایی شده و در محل کنونی ساکن شدند. آنان از بانیان روستا بوده و در میان اهالی مورد احترام بودند.
از افراد سرشناس روستا در موسیقی سنتی، نینوازی میتوان به دوردیقلیچ گرگانلیدوجی اشاره کرد، که اوقات فراغت اهالی با گوش دادن به نوای نی او سپری میشد.[4]
زبان اهالی این روستا ترکمنی است. همگی مسلمان، اهل سنت و از مذهب حنفی میباشند. اهالی روستا ترکمن از طایفه یموت و تیره دیهجی هستند و شامل نامهای خانوادگی گرگانلیدوجی، پهلواندوجی، رسولینژاد و داناییفر میباشند.[5] عسگری خانقاه در تقسیمبندی طایفه یموتها، آنها را به سه گروه ویس، شرپ و چونی تقسیم کرده و گروه شرپ را به چهار شاخه دیهجی، سردار، غراوی و بهلکه تقسیمبندی کرده است. [6]
در گذشته و امروز، اغلب مردم روستا به دامداری اشتغال دارند، هرچند در سالهای اخیر از رونق آن کاسته شده است. دامداری شامل نگهداری گاو، گوسفند و بز است. امروزه به دلیل گرانی علوفه و نبود مراتع کافی، حدود ۲۵۰۰ راس گوسفند و بز و ۵۰۰ راس گاو در روستا نگهداری میشود. محصولات حاصل از دامداری، بهویژه شیر، ماست و کره محلی، برای مصرف شخصی و فروش مورد استفاده قرار میگیرند و گاهی کشک نیز تهیه و به بازار عرضه میشود. کشاورزی یکی از مشاغل اصلی مردم روستا است و عمدتاً شامل کشت گندم، جو، کنجد، لوبیا، هندوانه، آفتابگردان و سایر محصولات میشود. زمینهای قابل کشت در این روستا محدود و تقریباً ۱۰۰ هکتار است. باغداری به دلیل کمبود آب چندان رونق ندارد و هر خانواده معمولاً باغاتی مثمر مانند انار، انجیر و انگور را در حیاط خود کشت میکند.[7]
معماری خانهها در سالهای اولیه سکونت اهالی بیشتر به صورت آلاچیق بود و این نوع منازل تا سال ۱۳۴۰ش. رایج بود. به تدریج خانههای گِلی ساخته شد و پس از وقوع زلزله سال ۱۳۴۹ش، خانههای آجری برای آسیبدیدگان احداث گردید. پس از آن، ساخت خانههای آجری گسترش یافت. در سالهای اخیر، استفاده از مصالح ساختمانی مدرن مانند میلگرد، آجر و پوششهایی مانند حلب، ایرانیت و ایزوگام رواج یافته و کمکم خانههای گلی تخریب و با خانههای جدید جایگزین میشوند، اگرچه هنوز برخی افراد از خانههای گلی استفاده میکنند.
آداب و رسوم گذشتگان، هرچند امروزه تا حدی کمرنگ شده است، اما اهالی روستا همچنان مراسمهایی مانند عروسی، عید قربان و فطر، نماز تراویح و ختم قرآن در ماه مبارک رمضان، یارمضان، مراسم آقآش در سن ۶۳ سالگی، مولودخوانی و حج صدقه را مانند سایر ترکمنها برگزار میکنند. رسم کهن یوور، به معنای کمک به یکدیگر، در سالهای اخیر نیز در فعالیتهایی مانند پشمچینی گوسفندان، ساخت خانه و دروی گندم وجود داشته است. یکی از آداب و رسوم کهن در این روستا، مراسم اوراق خدایوللی و قیرقیمصدقه است. مراسم اوراق خدایوللی پس از برداشت محصول، هر سال برگزار میشود. قیرقیمصدقه نیز مراسم پشمچینی گوسفندان است که در آن اهالی به یکدیگر کمک میکنند. گروهی که برای کمک حاضر میشوند، غذایی تهیه کرده و به افراد کمککننده میدهند که این رسم به «قیرقیمصدقه» معروف است. این مراسم نمادی از همکاری و همیاری میان اهالی روستا است. طبق یک روایت طنزآمیز محلی، وقتی فردی به تنهایی مشغول پشمچینی باشد، اهالی به او میگویند: "چرا تنها هستی، نکند از دادن قیرقیمصدقه فرار میکنی؟" این بیان، نشاندهنده اهمیت همکاری و همیاری در این مراسم است.[8]
از صنایع دستی رایج میان مردان در گذشته میتوان به انواع لوازم چوبی از جمله وردنه (آقلوو)، پارو (کورک)، قاشق چوبی (چمچه)، آزال و بویندیریق (گاوآهن چوبی) اشاره کرد. صنایع دستی در میان زنان و دختران شامل تایخا، بالاکدوزی، قالیبافی، پشتی ترکمنی و نمدمالی بوده است، اگرچه امروزه این فعالیتها کمابیش انجام میشود و بیشتر زنان و دختران با استفاده از چرخهای خیاطی مدرن، لباسهای خود را تهیه میکنند. غذای محلی و اصلی اهالی امروزه چکدرمه نام دارد. سایر غذاهای محلی شامل قولاق، اونآش، قرهچورفا، جالقاما، بولاماق، کادیبوران، قاتیقلیآش و سویتلیآش میشوند. از جمله بازیهای بومی و محلی که در گذشته رواج داشته و امروزه تا حد زیادی کمرنگ یا فراموش شدهاند، میتوان به چوررگ، قاراگوردیم، گزلیمپرچک، توپ قاقدیر، آششیق، قورری، هگگال، چیش، لالایی دختران، یوزگ و دیگر بازیها اشاره کرد.[9]
این روستا در حال حاضر دارای حدود ۱۳۰ خانوار با جمعیتی نزدیک به ۷۰۰ نفر است. بر اساس سرشماریهای رسمی کشور تا سال ۱۳۹۵ش، جمعیت روستا به شرح زیر میباشد. [10]
|
سال |
خانوار |
جمعیت |
|
1335 |
* |
44 |
|
1345 |
3 |
17 |
|
1355 |
29 |
176 |
|
1365 |
28 |
174 |
|
1375 |
39 |
272 |
|
1385 |
59 |
325 |
|
1390 |
77 |
358 |
|
1395 |
98 |
370 |
در خصوص بنای مسجد، یکی از معمرین روستا بیان کرده است که پیش از زلزله سال ۱۳۴۹ش. و زمانی که اهالی در مکان قبلی و دامنه کوه سکونت داشتند، مسجدی وجود نداشت و نماز جماعت در فضای باز، که به آن یر مسجد گفته میشد، برگزار میشد. در روزهای بارانی و زمستان، نماز در منزل یکی از اهالی اقامه میگردید. پس از استقرار در مکان فعلی، با مشارکت و همکاری مردم و به ویژه بزرگان روستا، بنای مسجد ساخته شد.[11]
اولین معلم روستا، بر اساس گفته اهالی، اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در این منطقه حضور یافت و کلاسهای خود را در مسجد برگزار میکرد. در سال ۱۳۶۵ش، با مشارکت مردم، ساختمان گِلی مدرسه ساخته شد و پس از تخریب آن، ساختمان فعلی مدرسه حدود سال ۱۳۷۵ ش. احداث گردید. سایر امکانات دولتی روستا شامل دکل مخابرات و صداوسیما است که در ارتفاعات همین روستا به نام باباشملک قرار دارد و کل منطقه را تحت پوشش قرار میدهد. آب شرب از روستای چناران لولهکشی شده و در مواقع ضروری با تانکر تأمین میشود. این روستا دارای خانه بهداشت (۱۴۰۰ش)، برق (۱۳۷۴ش)، نانوایی (۱۳۹۰ش) و جاده فرعی آسفالت شده است؛ آسفالت سرد حدود ۱۵ سال پیش اجرا شد و پس از چند سال با آسفالت گرم بهبود یافت. روستا یک شهید به نام بایرامدردی گرگانلیدوجی دارد.[12]
[1] سازمان نقشهبرداری کشور.
[2] گرگانلیدوجی، ق. و گرگانلیدوجی، الف. (1404).
[3] گرگانلیدوجی، ق. و ممیان. (1404).
[4] صارمالممالک، (1388). ص365.
[5] گرگانلیدوجی، ب. و ممیان. (1404).
[6] عسگریخانقاه و کمالی. (1374). ص61.
[7] گرگانلیدوجی، ق و گرگانلیدوجی، الف. (1404).
[8] گرگانلیدوجی، الف. (1404).
[9] گرگانلیدوجی، ق. و گرگانلیدوجی، الف. (1404).
[10] مرکز آمار ایران
[11] گرگانلیدوجی، ق. (1404).
[12] گرگانلیدوجی، ق. و گرگانلیدوجی، الف. و ممیان. (1404).
منابع:
- سازمان نقشه برداری کشور، پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران. قابل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
- صارمالممالک، میرزامحمود. (1388). خاطرات میرزامحمود صارمالمملک. شیروان: نشر شیلان.
- عسگریخانقاه، اصغر و کمالی، محمدشریف. (1374). ایرانیان ترکمن. تهران: اساطیر.
- فجوری، ستاربردی. (1404، 14 تیر). گفتوگوی شخصی با ارازمحمد گرگانلیدوجی.
- فجوری، ستاربردی. (1404، 14 تیر). گفتوگوی شخصی با بایمحمد گرگانلیدوجی.
- فجوری، ستاربردی. (1404، 14 تیر). گفتوگوی شخصی با قرباندردی گرگانلیدوجی
- فجوری، ستاربردی. (1404، 14 تیر). گفتوگوی شخصی با محمدنور ممیان.
- مرکز آمار ایران. درگاه ملی آمار. نتیجه سرشماری نفوس و مسکن. قابل دسترسی از: https://www.amar.org.ir