سفرنامه نویسان غیرایرانی و ایالت استرآباد در دوره قاجار
سفرنامه نویسان غیرایرانی و ایالت استرآباد در دوره قاجار
افراد غیرایرانی که درباره ایالت استرآباد در دوره قاجار، نوشتهای از خود به جا گذاشتهاند.
در دوره قاجارها و به دلیل تضاد منافع انگلستان و روسیه در ایران، آسیای مرکزی، افغانستان و مناطق نزدیک به مرزهای امپراتوری بریتانیا در هند، ایالت استرآباد جایگاه راهبردی ویژه داشت. از اینرو، افراد بسیاری به شکل مامور، فرستاده ویژه، کنسول، گردشگر، بازرگان و مانند آن به این سرزمین سفر میکردند و اطلاعات خود را یا به شکل کتاب و مقاله دردسترس همگان میگذاشتند و یا به شکل گزارشهای محرمانه به نهادهای حکومتی خود ارائه میکردند. این نوشتار به معرفی کوتاه افرادی میپردازد که با عناوین گوناگون به این، سفر و اثری منتشر کردند که به فارسی ترجمه شده است.
- موریه: جِیمز جاستینیِن موریه[1] (زاده 15 آگوست 1782 میلادی، اِسمِرنا[2]، ترکیه امروزی-درگذشته 19 مارچ 1849 میلادی، برایتِن[3]، انگلستان)، سیاستمدار و نویسنده بریتانیایی بود[4]. تبار پدر بازرگان وی، فرانسوی بود و جیمز در انگلستان آموزش دید و در تشکیلات پدرش سرگرم کار شد. سپس به عنوان منشی سِر هارفُرد جُنز بریجِز[5] (فرستاده ویژه انگلستان) نخستین بار در سال 1809 میلادی به ایران آمد. موریه پس از انجام ماموریتهای گوناگون دیپلماتیک در ایران، اروپا و مکزیک، بازنشسته شد و سالهای بعد را به ادبیات بهویژه نگارش رمان پرداخت[6]. از نوشتههای فراوان موریه میتوان به کتاب «سفر دوم به قسطنطنیه از راه ایران، ارمنستان و آسیای کوچک بین سالهای 1810 و 1816؛ همراه با نشریه سفر از برزیل و بمبئی به خلیج فارس؛ همراه با گزارش نشستهای سفارت اعلیحضرت، زیر نظر جناب سر گُر اوزلی»[7] اشاره کرد که در سال 1818 میلادی در لندن، به زبان انگلیسی و از سوی نشر «لانگمن، هرست، ریس، اُرم و براون»[8] چاپ شد. ترجمه آن را ابوالقاسم سرّی با عنوان «سفرنامه جیمز موریه: سفر دوم؛ ایران، ارمنستان، آسیای کوچک 1816- 1810 میلادی» انجام داد و در سال 1386 خورشیدی از سوی انتشارات «توس» چاپ شد. بخشهایی از کتاب موریه که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است به توصیف طبیعت، کشاورزی، شهرسازی، راهها، مردمشناسی، یورش ترکمنها و مانند آن و نیز روایت خود نویسنده از این سرزمین میپردازد.
- کینِر: جان مَکدانلِد کینِر[9] (زاده 3 فوریه 1782 میلادی، کارندِن، لینلیثگو[10]، اسکاتلند-درگذشته ۱۱ جون ۱۸۳۰ میلادی، تبریز، ایران)[11]، افسر ارتش، دیپلمات و جهانگرد بریتانیایی بود. جان در سالهای نخست کارش، در هند خدمت کرد و نخستین بار در سال 1808 میلادی همراه با سِر جان مَلکُم[12] به ماموریت ایران آمد و سفرهای بسیاری در کشور کرد. وی دوباره در سال 1824 میلادی به عنوان نماینده «کمپانی هند شرقی»[13] در دربار فتحعلیشاه قاجار به ایران آمد و در زمان جنگهای ایران و روسیه و پیمان ترکمنچای در منطقه حضور داشت. کینر بین ایرانیها و روسها محبوب بود و در همان دوران نشان «شیر و خورشید» ایران به وی داده شد. او تا هنگام مرگش در تبریز، بهعنوان نماینده بریتانیا در ایران فعالیت داشت[14]. از نوشتههای کینر میتوان به کتاب «خاطرات جغرافیایی امپراتوری ایران همراه با نقشه»[15] در سال 1813 میلادی اشاره کرد که در لندن به زبان انگلیسی و از سوی نشر «جان ماری»[16] چاپ شد. در سال 1369 خورشیدی نشر «وحید» کتابی با عنوان «ده سفرنامه یا سیری در سفرنامههای جهانگردان خارجی راجع به ایران» با ترجمه مهراب امیری منتشر و گزیده بخشهایی از کتاب جان کینر را ارائه کرد. بخش مربوط به استرآباد و سرزمین گرگان در کتاب کینر، کوتاه و بیشتر درباره توصیف جغرافیایی منطقه و ارزیابی راه استرآباد به مشهد است.
- ژوبِر: پییِر آمِدی اِمیلین پِرُب ژوبِر[17] (زاده 3 جون 1779 میلادی، اِکس-آن-پِرُوانس[18]، فرانسه-درگذشته 28 ژانویه 1847 میلادی، پاریس، فرانسه)، شرقشناس فرانسوی بود. پییِر با تسلط به زبانهای فارسی، عربی و ترکی، به عنوان مترجم و دیپلمات در دربار ناپلئون خدمت کرد. او در سال 1806 میلادی از سوی ناپلئون برای رایزنی و اتحاد با فتحعلیشاه قاجار در برابر انگلستان و روسیه به ایران آمد[19]. ژوبر در دوران پس از سلطنت ناپلئون، سفرهایی به شرق از جمله تبت داشت[20] و زندگی حرفهای خود را به آموزش و پژوهش اختصاص داد و در دهه 30 سده نوزدهم میلادی بهعنوان استاد فارسی «کُلِژ دو فِرانس»[21] و «رییس انجمن آسیایی»[22] کار کرد[23]. از نوشتههای ژوبر میتوان به کتاب «سفر به ارمنستان و ایران در سالهای 1805 و 1806»[24] در سال 1821 میلادی اشاره کرد که در پاریس، به زبان فرانسوی و از سوی نشر «پِلیسیه و نِپوو»[25] چاپ شد. گویا دو ترجمه از این کتاب وجود دارد: یکی با نام «مسافرت به ارمنستان و ایران» با ترجمه محمود هدایت، چاپ «شرکت چاپخانه تابان» در سال 1322 خورشیدی، و دیگری با نام «مسافرت در ارمنستان و ایران: به انضمام جزوهای درباره گیلان و مازندران»، ترجمه علیقلی اعتماد مقدم و ناشر «بنیاد فرهنگ ایران» در سال 1347 خورشیدی. بخش مربوط به استرآباد و سرزمین گرگان در کتاب ژوبر، کوتاه و بیشتر درباره توصیف جغرافیایی و تاریخ، راهها، مردمان، یورش ترکمنها، و مسائل نظامی و امنیتی است.
- فِرِیزِر: جِیمز بِیلی فِرِیزِر[26] (زاده 11 جون 1783 میلادی، اِدینبِرا[27]، اسکاتلند-درگذشته 23 ژانویه 1856 میلادی، ریلیگ[28]، اسکاتلند)، جهانگرد، نویسنده و هنرمند اسکاتلندی[29] بود. جیمز در سال 1821 میلادی همراه با مامور «کمپانی هند شرقی» به بوشهر رسید و به نقاط دیگر مانند شیراز، اصفهان، مشهد، تهران، کرانههای دریای کاسپی و تبریز، سفر و تصاویر و اطلاعات فراوانی گردآوری کرد و به انگلستان بازگشت[30]. فریزر در سالهای بعد به نگارش کتابهایی درباره سفرهایش و نیز رمانهای تاریخی مشغول شد[31]. در 1833 میلادی از سوی دولت بریتانیا برای ماموریت سری درباره فعالیتهای روسیه رهسپار ایران شد و دو سال در تمام کشور سفر کرد. وی بعدها هم به عنوان مشاور حکومت بریتانیا در زمینه ایران کار میکرد[32]. از نوشتههای بسیار فریزر میتوان به کتاب دو جلدی «سفر زمستانی (تاتار) از قسطنطنیه به تهران همراه با سفرهایی در بخشهای گوناگون ایران و غیره»[33] در سال 1838 میلادی اشاره کرد. کتاب در لندن، به زبان انگلیسی و از سوی نشر «ریچارد بِنتلی»[34] چاپ شد و در سال 1364 خورشیدی با عنوان «سفرنامه فریزر؛ معروف به سفر زمستانی از مرز ایران تا تهران و دیگر شهرهای ایران» با ترجمه منوچهر امیری و از سوی انتشارات «توس» منتشر شد. بخشهایی از کتاب فریزر که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به شکل مفصل روایت شاعرانه و داستانی نویسنده از طبیعت، تاریخ، مردم، فرهنگ، شهر و روستا، و موارد مانند آن را ارائه میدهد.
- بِرنز: الگزاندِر بِرنز[35] (زاده 16 می 1805 میلادی، مونترُز[36]، اسکاتلند-درگذشته 2 نوامبر 1841 میلادی، کابل، افغانستان)، دیپلمات و کاشف بریتانیایی بود[37]. نام وی در فارسی به «بارنز» نیز ترجمه شده است. الگزاندِر بهعنوان افسر ارتش بریتانیا در هند خدمت کرد و در 1832 میلادی از راه افغانستان، کوههای هندوکش، ترکستان و بخارا به مشهد و تهران و بوشهر رسید[38]. سفرهای برنز در این مناطق، محبوبیت بسیاری برای او داشت و کتابهایی در اینباره چاپ کرد. وی تا زمان کشته شدنش در یک شورش، در افغانستان فعالیت میکرد[39]. از نوشتههای بِرنز میتوان به کتابی با عنوان بلند «سفر به بخارا؛ شرح سفر از هند به کابل، تارتاری و ایران؛ و نیز روایت سفر بر رود سند از دریا تا لاهور، همراه با پیشکشهایی از سوی پادشاه بریتانیای کبیر؛ اجراشده به دستور دولت عالی هند در سالهای 1831، 1832 و 1833»[40] در سه جلد اشاره کرد که در 1834 میلادی در لندن، به زبان انگلیسی و از سوی نشر «جان ماری» چاپ شد که جلد دومش به ایران میپردازد. این کتاب با نام «سفرنامه بارنز: سفر به ایران در عهد فتحعلی شاه قاجار» در سال 1366 خورشیدی و با ترجمه حسن سلطانیفر از سوی انتشارات «آستان قدس رضوی» منتشر شد. بخشهایی از کتاب برنز که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به شکل فشرده روایت نویسنده از طبیعت، شهرسازی، راهها، مردمشناسی، دریای کاسپی و مواردی مانند آن از این سرزمین را ارائه میدهد.
- تامسِن: ویلیام تیلِر تامسِن[41] (زاده 1813 میلادی-درگذشته 15 سپتامبر 1883 میلادی، پِرتشِر[42]، اسکاتلند)، افسر و دیپلمات بریتانیایی بود[43]. ویلیام در چند دوره و در بازه 1830 تا 1870 میلادی بهعنوان کاردار، فرستاده ویژه[44] و کنسول بریتانیا در تهران کار میکرد[45]. وی جدا از ماموریتهای نظامی و دیپلماتیک در خاورمیانه و آسیای میانه، سفرهای اکتشافی فراوانی در ایران انجام داد و از جمله از نخستین اروپاییانی بود که در نیمه سده نوزدهم میلادی به قله دماوند صعود کرد[46]. از نوشتههای تامسن که بیشتر گزارشهای سیاسی و اطلاعاتی راهبردی دولتی محرمانه است میتوان به «گزارش استرآباد»[47] به زبان انگلیسی در سال 1846 میلادی اشاره کرد که گزارش ماموریت وی به سرهنگ شیل[48] است و در «بایگانی ملی بریتانیا»[49] نگهداری میشود. این گزارش را محمدعلی کاظمبیگی در سال 1389 خورشیدی با نام «روسیه، دریای مازندران و استرآباد: گزارش تایلور تامسن وابسته نمايندگي سياسي بريتانيا در تهران (18 ربیعالثانی 1262 ه.ق/ 15 آوریل 1846 م)» ترجمه و در شماره 28 فصلنامه «مطالعات تاریخی» منتشر کرد. گزارش تامسن به شکل اختصاصی درباره سرزمین گرگان و استرآباد است و به شکل مفصل آمارها و بازدیدهای خود از وضعیت جغرافیای طبیعی، نظامی، اقتصادی و مانند آن را ارائه و به شیوه دیپلماتیک تحلیل میکند.
- اَبِت: کیت ادوارد اَبِت[50]، (زاده 1814 میلادی-درگذشته 28 آوریل 1873 میلادی، اُدِسا[51]، اوکراین)، دیپلمات بریتانیایی بود[52]. نام وی در فارسی به «ابوت» نیز ترجمه شده است. خانواده پرجمعیت کیت همه اهل سیاست و بازرگانی بودند[53]. او در آغاز ماموریتش به ایران، کنسول بریتانیا در تهران و بعدها تبریز شد. وی سفرهای بیشماری به نقاط گوناگون ایران داشت و اطلاعات و گزارشهای دقیق و مستند برای بریتانیا فراهم کرد. ابت پس از سمتهای خود در ایران، بهعنوان سرکنسول بنادر روسی دریای سیاه و آزُف[54] خدمت کرد[55]. از نوشتههای ابت که بیشتر دولتی و محرمانه است میتوان به «گزارش سفر کنسول ابت به کرانههای دریای کاسپی، تاریخ 48-1847»[56] و به زبان انگلیسی اشاره کرد که در «بایگانی ملی بریتانیا» نگهداری میشود. این گزارش را عباس امانت، تصحیح و انتشارات «امیرکبیر» با نام «شهرها و تجارت ایران در دوره قاجار: گزارش کنسول ابوت از اقتصاد و جامعه ایران (۱۸۶۶ـ۱۸۴۷)» و با ترجمه سید عبدالحسین رئیسالسادات در سال 1395 خورشیدی منتشر کرد. بخش بزرگی از گزارش ابت به سرزمین گرگان و استرآباد میپردازد و به شکل مفصل آمارها و بازدیدهای خود از وضعیت اقتصادی، جغرافیای طبیعی و انسانی، مردمشناسی و مانند آن را ارائه و تحلیل میکند.
- ایستویک: ادوارد بَکهاوس ایستویک[57]، (زاده 13 مارچ 1814 میلادی، وارفیلد، بِرکشِر[58]، انگلستان-درگذشته 16 جولای 1883 میلادی، وِنتِر، جزیره وایت[59]، انگلستان) دیپلمات و خاورشناس بریتانیایی بود. ادوارد در خانوادهای با پیشینه خدمت بلندمدت به «کمپانی هند شرقی» بریتانیا پرورش یافت[60] و در ارتش و سپس امور سیاسی مشغول شد و به دلیل مهارتش در زبانهای شرقی از جمله فارسی، به تدریس و پژوهش در این زمینه پرداخت. ایستویک در 1860 میلادی به عنوان منشی هیات نمایندگی بریتانیا به ایران آمد و سه سال مشغول بود[61] و سفرهایی به مناطق گوناگون کشور داشت[62]. وی پس از بازگشت به کشورش نماینده مجلس عوام شد و به نویسندگی و ترجمه پرداخت[63]. از نوشتههای ایستویک میتوان به کتاب «گزارش اقامت سه ساله یک دیپلمات در ایران»[64] در دو جلد و در سال 1864 میلادی اشاره کرد که به زبان انگلیسی در لندن و از سوی نشر «اِسمیت، اِلدِر و شرکا»[65] چاپ شد. در سال 1400 خورشیدی، انتشارات «ایرانشناسی» بیشتر هر دو جلد این کتاب را با نام «سفرنامه ادوارد بکهاوس ایستویک: سه سال در ایران: روزنامه خاطرات یک دیپلمات انگلیسی» با ترجمه شهلا طهماسبی چاپ کرد. بخشهایی از کتاب ایستویک که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است، مفصل به روایت شخصی و دیدهها و شنیدههای نویسنده از طبیعت، تاریخ، معماری، مردم، و شهر و روستا میپردازد.
- خانیکُف: نیکُلای وِلادیمیرُویچ خانیکُف یا نیکُلاس دو خانیکُف[66] (زاده 24 اکتبر 1819 میلادی، لیخوین[67]، روسیه-درگذشته 15 نوامبر 1878 میلادی، رامبوئییه[68]، فرانسه)[69]، شرقشناس، تاریخنگار و دیپلمات روسی بود. نیکُلای در خانوادهای اشرافی دنیا آمد و از تحصیلات عالی برخوردار شد. وی از سال 1841 میلادی به کشورهای آسیای میانه و قفقاز سفرهای دیپلماتیک و اکتشافی داشت و گزارشهای فراوان درباره کشورهای منطقه و ایران چاپ کرد. خانیکُف از 1853 تا 1857 میلادی بهعنوان کنسول روسیه در تبریز خدمت کرد و در 1858 میلادی سفر یکسالهای به نقاط گوناگون ایران داشت و یکی از جامعترین گزارشهای علمی اکتشافی در این زمینه را منتشر کرد. وی سالهای بعد در پاریس زندگی کرد و به نشر کارهای خود پرداخت[70]. از نوشتههای خانیکُف میتوان به کتاب «گزارش سفر به بخش جنوبی آسیای مرکزی»[71] اشاره کرد. کتاب به زبان فرانسوی و در سال 1861 میلادی در پاریس از سوی انتشارات «مارتینه»[72] منتشر شد. اقدس یغمایی و ابوالقاسم بیگناه این کتاب را با نام «سفرنامه خانیکوف: گزارش سفر به بخش جنوبی آسیای مرکزی» ترجمه کردند که «موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی» آن را در سال 1375 خورشیدی چاپ کرد. بخشی از کتاب خانیکف که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است، کوتاه به روایت شخصی نویسنده از طبیعت، تاریخ، و مردم و مانند آن میپردازد.
- مَکِنزي: چارلز فِرانسيس مَکِنزي[73] (زاده و درگذشته نامعلوم) جزو نخستین دیپلماتهای بریتانیایی در ایران بود[74]. چارلز کارش را از سال 1845 میلادی با «کمپانی هند شرقی» آغاز کرد و بهعنوان افسر در چندین جنگ در هندوستان شرکت کرد. سپس از 27 ژانویه 1858 تا 11 ژانویه 1862 میلادی بهعنوان نخستین کنسول رسمی بریتانیا در ایالتهای گیلان، مازندران و استرآباد برگزیده شد و در رشت اقامت کرد[75] و در این مدت اطلاعات و گزارشهای فراوانی برای دولت خود فراهم کرد. از نوشتههای مکنزی میتوان به «گزارش سفر از رشت تا استرآباد»[76] به سال 1859 میلادی و به زبان انگلیسی اشاره کرد که در «بایگانی ملی بریتانیا» نگهداری میشود. در سال 1359 خورشیدی، نشر «گستره» آن را با نام «سفرنامه شمال: گزارش چارلز فرانسيس مکنزي اولين کنسول انگليس در رشت از سفر به مازندران و استرآباد» و با ترجمه منصوره اتحاديه چاپ کرد. بخشی از گزارش مکنزی که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به شکل گسترده به روایت و تحلیل نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی منطقه میپردازد.
- بولِه: الِکساندرِ بولِه[77] (زاده و درگذشته نامعلوم)، افسر و مهندس نظامی فرانسوی بود. در فارسی نامش به شکل «بُهلر» ترجمه شده است. الکساندر در پُلیتکنیک پاریس آموزش دید[78] و در بازه سالهای 1852 (یا 1854) تا 1884 میلادی به استخدام دولت ایران درآمد[79]. وی افزونبر آموزش در دارالفنون[80] و نگارش کتابهای درسی در علوم نظامی[81]، مدیریت طرح توسعه شهر تهران[82] و امور مهندسی و ساختوساز دفاعی را نیز بر عهده داشت[83]. بوله بازدیدهایی از برخی مناطق ایران از جمله استرآباد انجام داد و گزارشهایی فراهم کرد. از نوشتههای بوله میتوان به گزارشی با نام «جغرافیای رشت و مازندران» اشاره کرد که گویا در بازه سالهای 1858 تا 1862 میلادی نوشته شده است. این گزارش به شکل نسخه خطی به زبان فارسی در کتابخانه ملی ایران نگهداری میشود. در سال 1356 خورشیدی این گزارش با نام «سفرنامه بُهلر (جغرافياي رشت و مازندران)» و با تصحیح علیاکبر خداپرست از سوی نشر «توس» منتشر شد. بخشی از گزارش بوله که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به روایت و تحلیل نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی و بیشتر با رویکرد جغرافیای نظامی منطقه میپردازد.
- بِروگش: هاینریش کارل بِروگش[84] (زاده 18 فوریه 1827 میلادی، برلین، آلمان-درگذشته 9 سپتامبر 1894 میلادی، شارلاتِنبُرک[85]، آلمان)، مصرشناس آلمانی بود. هاینریش از سال 1853 میلادی سفرهای پژوهشی به مصر را آغاز کرد. پس از بازگشت به آلمان و کار در موزه برلین، نوشتههای بسیاری در زمینه کاری خود بهجا گذاشت[86]. بروگش در 1860 میلادی برای یک ماموریت ویژه به رهبری بارُن فُن مینوتولی[87] به ایران فرستاده شد و در سراسر کشور سفر کرد و پس از مرگ مینوتولی، وظایف سفیر را بر عهده گرفت[88]. او بعدها بهعنوان کنسول آلمان در قاهره کار کرد و از سال 1867 میلادی به آموزش در دانشگاه گوتینِن[89] پرداخت[90]. وی در 1885 و 1886 میلادی نیز برای ماموریت رسمی دو بار به ایران سفر کرد[91]. از نوشتههای بِروگش میتوان به کتاب «سفر نماینده سلطنتی پروس به ایران»[92] اشاره کرد. کتاب به زبان آلمانی در سال 1863 میلادی در لایپزیگ[93] از سوی انتشارات «هینریشس»[94] چاپ شد. در سال 1368 خورشیدی، انتشارات «اطلاعات» آن را با نام «سفری به دربار سلطان صاحبقران: ۱۸۵۹– ۱۸۶۱» در دو جلد و با ترجمه کردبچه منتشر کرد. بخشی از کتاب بِروگش که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است، کوتاه به روایت نویسنده از طبیعت، تاریخ، و مردم و مانند آن میپردازد. ضمن آنکه پیوستی دارد از روایت فردی به نام گاستیگر[95] از اهالی تیرول[96] در غرب اتریش که در استخدام دولت ایران بود و سفری به استرآباد و منطقه داشت.
- بِیکِر: وَلِنتاین بِیکِر[97]، معروف به بیکر پاشا[98] (زاده 1 آوریل 1827 میلادی، انفیلد[99]، انگلستان-درگذشته 17 نوامبر 1887 میلادی، تِلالکبیر، مصر) [100] افسر بریتانیایی بود. وَلِنتاین پس از آموزش در انگلستان و سیلان، در سال 1848 میلادی وارد ارتش شد و در نبردهایی مانند جنگ کِریمه[101] در دریای سیاه حضور داشت[102]. بیکر در سال 1873 میلادی سفرش به ایران را از لندن و از راه اتریش و قفقاز آغاز کرد و یافتههایش اطلاعات سیاسی، جغرافیایی و نظامی بسیاری بهویژه درباره پیشروی روسیه در آسیای مرکزی فراهم کرد[103]. وی کمی پس از بازگشت به انگلستان به دلیل رسوایی اخلاقی از ارتش اخراج شد و سپس به خدمت نظامی و اداری در عثمانی، ارمنستان و مصر پرداخت[104]. از نوشتههای بیکر میتوان به کتاب «ابرهایی در شرق: سفرها و ماجراها در مرز فارس و ترکمن»[105] به سال 1876 میلادی اشاره کرد که انتشارات «چاتو و ویندِس»[106] در لندن آن را به زبان انگلیسی چاپ کرد. در سال 1402 خورشیدی، نشر «بنام» بخشهایی از کتاب را با نام «ابرهایی در شرق (بخش استرآباد و مازندران)» و با ترجمه مزدک دربیکی منتشر کرد. بخشی از کتاب بیکر که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است، کوتاه به روایت دیدهها و شنیدهها و بررسیهای شخصی نویسنده از طبیعت، تاریخ، مردم، فرهنگ، آداب، آیینها، و ماجراهایش میپردازد.
- وَمبِری: آرمینیوس (آرمین) وَمبِری[107] با نام اصلی هِرمان وامبِرگِر[108] (زاده 1831 یا 1832 میلادی، سَنت جُرجَن، دوناسِردُهِی[109]، اسلوواکی امروزی-درگذشته 14 سپتامبر 1913 میلادی، بوداپست، مجارستان)، شرقشناس مجارستانی بود[110]. در فارسی نام وی به «وامبری» نیز ترجمه شده است. آرمینیوس با توجه به استعداد چشمگیرش در یادگیری زبان، در جوانی به بیش از سی زبان و لهجه اروپایی و شرقی تسلط کامل یافت[111]. وی در سال 1862 میلادی به تهران آمد[112] و با پنهان نگهداشتن هویتش در پوشش یک درویش، به گروهی از زائران حج پیوست و سفرهای شناسایی گستردهای به نقاط گوناگون ایران و آسیای میانه داشت. ومبری سپس به اروپا بازگشت و با چاپ کتاب و مقاله درباره سفرهایش، توجه سیاستمداران بهویژه بریتانیاییها را به توسعهطلبیهای روسیه در آسیای میانه جلب کرد. پس از آن به مجارستان رفت و بهعنوان استاد زبانهای شرقی دانشگاه بوداپست کار کرد[113]. از نوشتههای فراوان ومبری میتوان به کتاب «مسافرت در آسیای مرکزی: شرح سفر از تهران به صحرای ترکمن در کرانه شرقی دریای کاسپی به خیوه، بخارا و سمرقند در سال 1863»[114] اشاره کرد که در سال 1864 میلادی در لندن و به زبان انگلیسی از سوی نشر «جان ماری» چاپ شد. در سال 1337 خورشیدی فتحعلی خواجهنوریان آن را ترجمه و «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» با نام «سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه» چاپ کرد. بخشی از کتاب ومبری که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است، کوتاه به روایت دیدهها و شنیدهها و بررسیهای شخصی نویسنده از طبیعت، تاریخ، مردم، فرهنگ، آداب، آیینها، و ماجراهایش میپردازد.
- مِلگُنُف: گِریگوری والریانوویچ مِلگُنُف[115] (زاده 18 فوریه 1833 میلادی-درگذشته 27 می 1873 میلادی، سَنتپِتِرزبورگ، روسیه)، شرقشناس و نویسنده روس بود[116]. گِریگوری در سال 1857 میلادی با نگارش پایاننامهاش با عنوان «آغامحمدخان، بنیانگذار خاندان قاجار که اکنون در ایران فرمانروایی میکنند»، کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه سَنتپِتِرزبورگ دریافت کرد[117]. سالهای بعد را به عنوان دیپلمات در تفلیس سرگرم بود. در سال 1860 میلادی همراه با یوهانِس آلبِرِشت بِرنهارد دُرن[118] (عضو آکادمی علوم روسیه) به سفر اکتشافی کرانههای جنوبی دریای کاسپین رفت[119]. مِلگُنُف بین سالهای 1868 تا 1872 میلادی سمت استادی تاریخ و ادبیات فارسی در دانشکده زبانهای شرقی دانشگاه سَنتپِتِرزبورگ را بر عهده داشت[120] و گزارشها، مقالهها و کتابهایی درباره ایران منتشر کرد. از نوشتههای مِلگُنُف میتوان به کتاب «در کرانههای جنوبی دریای کاسپی: همراه با نقشه مسیرها»[121] در سال 1863 میلادی اشاره کرد. این کتاب، نخست به زبان روسی در سَنتپِتِرزبورگ از سوی «آکادمی سلطنتی علوم» و نسخه زبان آلمانی آن در 1868 میلادی در لایپزیگ[122] از سوی انتشارات «لئوپُلد فُس»[123] به چاپ رسید. گویا دو ترجمه فارسی از این کتاب وجود دارد: یکی با نام «سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبي درياي خزر، ۱۸۵۸ و ۱۸۶۰م.» و ترجمه مسعود گلزاری و چاپ نشر «دادجو» در سال 1364 خورشیدی، و دیگری با ترجمه امیرهوشنگ امینی با نام «کرانههای جنوبی دریای خزر یا استانهای شمالی ایران» که انتشارات «کتابسرا» در سال 1376 خورشیدی منتشر کرد. بخشی از کتاب مِلگُنُف که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است، به شکل مفصل به بررسیهای شخصی نویسنده از جغرافیای طبیعی، تاریخی، مردم، فرهنگ، آداب، آیینها، راهها و مانند آن میپردازد.
- واتسِن: رابِرت گِرَنت واتسِن[124] (زاده 8 فوریه 1834 میلادی-درگذشته 28 اکتبر 1892 میلادی)، دیپلمات بریتانیایی بود[125]. رابرت در ایران، یونان، دانمارک، پرتغال، سوئد، آمریکا و ژاپن مسؤولیت دیپلماتیک داشت[126]. از نوشتههای واتسن میتوان به کتاب «تاریخ ایران از آغاز سده نوزدهم تا سال ۱۸۵۸ با بازبینی رویدادهای بزرگی که به برپایی خاندان قاجار انجامید»[127] اشاره کرد که در سال 1866 میلادی در لندن و به زبان انگلیسی از سوی نشر «اِسمیت، اِلدِر و شرکا» چاپ شد. این کتاب را انتشارات «امیرکبیر» در سال 1348 خورشیدی با نام «تاریخ ایران از ابتدای قرن نوزدهم تا سال ۱۸۵۸ با نظری اجمالی به وقایع عمدهای که به استقرار خاندان قاجار منجر شده است» و با ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی منتشر کرد. بخشی از کتاب واتسن که درباره استرآباد و سرزمین گرگان است، به شکل کوتاه به جغرافیای طبیعی و تاریخی منطقه میپردازد.
- لاوِت: بِرِسفُرد لاوِت[128] (زاده 16 فوریه ۱۸۳۹ میلادی، پاریس، فرانسه-درگذشته 12 سپتامبر 1926 میلادی، گیلفرد، ساری[129]، انگلستان)، افسر ارتش بریتانیا[130] بود. در فارسی نام وی به «لوات» نیز ترجمه شده است. بِرِسفُرد تحصیلاتش را در پاریس و انگلستان انجام داد و به علوم، مهندسی، هنر و زبانهای خارجی علاقه داشت. پس از ورود به ارتش به هند رفت و بعدها برای امور تلگراف بریتانیا به ایران منتقل شد. با توجه به تسلطش به زبان فارسی، در ایران به تهیه نقشه و اطلاعات میدانی گسترده بهویژه از مناطق شرقی کشور پرداخت[131]. لاوت مدتی کنسول بریتانیا در استرآباد، عضو «سپاه مهندسان سلطنتی ارتش»[132]، دارنده نشان افتخار «همراهان ستاره هند»[133]، و عضو «انجمن سلطنتی جغرافیایی بریتانیا»[134] نیز بود[135]. از نوشتههای لاوت میتوان به گزارش «یادداشتهای سفر بررسی مسیرها در شمال ایران در 1881 و 1882»[136] اشاره کرد که در شماره فوریه سال 1883 میلادی نشریه «مقالههای انجمن سلطنتی جغرافیا و سوابق ماهانه جغرافیا»[137] و به زبان انگلیسی چاپ و در همان دوران، به فارسی ترجمه شد. مسیح ذبیحی در سال 1348 خورشیدی، آن ترجمه را با نام «سفرنامه کلنل لوات در سالهای 1298-1299 قمری» در کتاب «استرآبادنامه» خود که انتشارات «فرهنگ ایرانزمین» ناشرش بود منتشر کرد. لاوت در این گزارش به شکل مفصل و دقیق، بازدیدهای میدانی خود از سرزمین استرآباد و دیگر مناطق را توضیح داده و تفسیر کرده است.
- مَکگِرِگِر: چارلز مِتکاف مَکگِرِگِر[138] (زاده 12 آگوست 1840 میلادی، آگرا[139]، هند-درگذشته 5 فوریه 1887 میلادی، قاهره، مصر)، افسر بریتانیایی بود[140]. چارلز تحصیلات خود را در انگلستان گذراند و سپس به ارتش در هند پیوست[141]. وی در چند جنگ شبهقاره هند، چین و افغانستان مسئولیتهای بسیاری را برعهده داشت[142]. مکگرگر در سال 1868 میلادی در سفری غیررسمی به شمال ایران، خراسان، بلوچستان و افغانستان به شناسایی اطلاعاتی مرزها پرداخت که تکمیل آن پنج سال به درازا کشید[143]. وی بسیاری از گزارشهای خود را به شکل کتاب منتشر کرد. از نوشتههای مکگرگر میتوان به کتاب «شرح سفر به استان خراسان و شمال غربی افغانستان در 1875»[144] اشاره کرد که در سال 1879 میلادی و در دو جلد در لندن، به زبان انگلیسی از سوی نشر «اَلِن و شرکا»[145] به چاپ رسید. این کتاب را «معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی» در بازه سالهای 1366 تا 1368 خورشیدی، با نام «شرح سفری به ایالت خراسان و شمال غربی افغانستان در 1875» با ترجمه مجید مهدیزاده و اسداله توکلی طبسی منتشر کرد. بخشی از کتاب مکگرگر که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به شکل گسترده به روایت و تحلیل نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی و نظامی منطقه میپردازد.
- موزه:آنری موزه[146] (زاده 13 می 1844 میلادی، سَنتپِتِرزبورگ، روسیه-درگذشته 15 جولای 1923 میلادی، وِوِه[147]، سوییس)، کاشف و دیپلمات سوییسی بود[148]. در فارسی نام وی به «موزر» نیز ترجمه شده است. آنری در خانوادهای ثروتمند رشد کرد و از سال 1869 میلادی سفرهای تجاری بسیاری به آسیای مرکزی انجام داد. در سال 1873 میلادی، دولت سوییس وی را برای همراهی با ناصرالدینشاه قاجار در سفر هیات ایرانی به آن کشور استخدام کرد. موزه در سفرهای خود مجموعه بیهمتایی از آثار هنری، مردمشناسی و جنگافزار گردآوری کرد که در همان دوران بهشکل نمایشگاه در اروپا به نمایش درآمد و به موزه تاریخی برن[149] اهدا شد[150]. از نوشتههای موزه میتوان به کتاب «گذر از آسیای مرکزی، استپ قرقیز، ترکستان روسیه، بخارا، خیوه، سرزمین ترکمنها و ایران؛ خاطرات سفر»[151] اشاره کرد که به زبان فرانسوی و در سال 1886 میلادی در پاریس از سوی نشر «ای. پِلُن، نوری و شرکا»[152] به چاپ رسید. گویا این متن را «علیخان مترجم» در همان سالها به دستور ناصرالدینشاه به فارسی ترجمه کرد که بعدها در سال 1356 خورشیدی به کوشش محمد گلبن تصحیح و ویرایش شد و انتشارات «سحر» آن را با نام «سفرنامه ترکستان و ایران: گذری در آسیای مرکزی» چاپ کرد. بخشی از کتاب موزه که درباره سرزمین گرگان است، به شکل کوتاه به روایت نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی منطقه میپردازد.
- یِیت: چارلز ادوارد یِیت[153] (زاده ۲۸ آگوست ۱۸۴۹ میلادی، هُلم-آن-اِسپالدینگ-مُر، یورکشایر[154]، انگلستان-درگذشته ۲۹ فوریه ۱۹۴۰ میلادی، مِیدِلی، شِراپشِر[155]، انگلستان)، افسر و سیاستمدار بریتانیایی بود. چارلز پس از تحصیلاتش در انگلستان بهعنوان کارشناس امور سیاسی به ارتش بریتانیا در هند پیوست. او در ۱۸۹۳ میلادی بهعنوان نماینده بریتانیا در خراسان و سیستان به ایران مامور شد و تا سال ۱۸۹۸ میلادی در این سمت، کار و گزارشهای فراوانی تهیه کرد. بعدها به انگلستان بازگشت و کار سیاسی خود را بهعنوان نماینده مجلس دنبال کرد[156]. از نوشتههای ییت میتوان به کتاب «خراسان و سیستان»[157] اشاره کرد که به زبان انگلیسی در ۱۹۰۰ میلادی در اِدینبِرا و لندن از سوی نشر «ویلیام بلکوود و پسران»[158] به چاپ رسید. این کتاب در سال 1365 خورشیدی با نام «سفرنامه خراسان و سیستان» با ترجمه قدرتالله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبری از سوی انتشارات «یزدان» منتشر شد. بخشی از کتاب ییت که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به شکل گسترده به روایت و تحلیل نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی و نظامی منطقه میپردازد.
- اُرسُل: اِرنِست آدُلف ایوان اُرسُل[159] (زاده 6 یا 7 فوریه 1854[160] یا 1858[161] میلادی، مونس[162]، بلژیک-درگذشته نامعلوم)، حقوقدان بلژیکی بود[163]. ارنست پس از تحصیلاتش سفرهایی به کشورهای گوناگون داشت و در سال 1882 میلادی به کشورهای ناحیه قفقاز و ایران مسافرت کرد و بعدها کتابهایی درباره سفرهایش چاپ کرد. از نوشتههای ارسل میتوان به کتاب «قفقاز و ایران»[164] اشاره کرد که به زبان فرانسوی در سال 1885 میلادی در پاریس از سوی نشر «ای. پِلُن، نوری و شرکا» به چاپ رسید. در سال 1353 خورشیدی انتشارات «زوار» آن را با نام «سفرنامه اورسل: 1882 میلادی» و با ترجمه علیاصغر سعیدی منتشر کرد. در سال 1382 خورشیدی، «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» دوباره کتاب را با همین مترجم و با نام «سفرنامه قفقاز و ایران» چاپ کرد. بخشی از کتاب ارسل که درباره سرزمین گرگان است، به شکل کوتاه به روایت نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی منطقه میپردازد.
- دومُرگان: ژاک دومُرگان[165] (زاده ۳ جون ۱۸۵۷ میلادی، ویسو-سور-کُسُن[166]، فرانسه-درگذشته ۱۴ جون ۱۹۲۴ میلادی، مارسی[167]، فرانسه)، باستانشناس و زمینشناس فرانسوی بود. ژاک تحصیلاتش در زمینه معدن را به پایان رساند و پژوهشهای بسیاری در اروپا و آسیا انجام داد. وی در چهارچوب یک ماموریت رسمی از سوی «وزارت آموزش همگانی» فرانسه به ایران آمد[168] و به خواسته مقامات حکومتی مانند امینالسلطان و مظفرالدینشاه به نقشهبرداری از برخی جاهای کشور پرداخت[169] و در نقاط گوناگون پژوهشهای گسترده باستانشناسی، زمینشناسی، زبانشناسی و متنشناسی انجام داد و نخستین کسی بود که در قصر شیرین، نفت کشف کرد[170]. به دلیل فعالیتهایش در ایران بهویژه در زمینه تهیه نقشه، «نشان سلطنتی شیر و خورشید» به وی اهدا شد[171]. از نوشتههای فراوان دومُرگان میتوان به کتاب «ماموریت علمی در ایران، جلد یک: مطالعات جغرافیایی»[172] و «ماموریت علمی در ایران: جلد سوم، بخش نخست، مطالعات زمینشناسی: چینهشناسی زمینشناسی»[173] اشاره کرد. کتاب نخست در سال 1894 میلادی و دومی در 1905 میلادی به زبان فرانسوی و در پاریس و از سوی نشر «اِرنِست لورو»[174] به چاپ رسید. انتشارات «چهر» در سال 1338 خورشیدی کتاب نخست را با نام «هیئت علمی فرانسه در ایران؛ مطالعات جغرافیایی؛ جلد اول» و با ترجمه کاظم ودیعی چاپ کرد. کتاب دوم نیز با نام «زمینشناسی ایران» در سال 1339 خورشیدی با ترجمه کاظم ودیعی از سوی نشر «شفق» منتشر شد. بخشهایی از کتابهای دومرگان به روایت و تحلیل نویسنده از جغرافیای طبیعی و انسانی منطقه گرگان و دشت و استرآباد میپردازد.
- کِرزِن: جُرج نَتَنییِل کِرزِن[175] (زاده 11 ژانویه 1859 میلادی، کِدِلستِن، داربیشِر[176]، انگلستان-درگذشته 20 مارچ 1925 میلادی، لندن، انگلستان)، سیاستمدار بریتانیایی بود. جرج تحصیلاتش را در دانشگاه آکسفُرد انجام داد و به سیاست علاقهمند شد[177]. در سال 1887 میلادی سفرهای بلندمدت خود را آغاز کرد از جمله مسافرت به ایران در سالهای 1889 تا 1890 میلادی که بر شناخت و دیدگاهش تاثیر بسیار گذاشت. وی بعدها به عنوان نایبالسلطنه هند برگزیده شد و پس از بازگشت به انگلستان به کارهای سیاسی و اجتماعی پرفراز و نشیب خود ادامه داد و وزیر امور خارجه بریتانیا نیز شد[178]. از نوشتههای فراوان کرزن میتوان به کتاب «ایران و قضیه ایران»[179] اشاره کرد که به زبان انگلیسی در سال 1892 میلادی در لندن از سوی نشر «لانگمنز، گرین و شرکا»[180] در دو جلد به چاپ رسید. «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در سال 1349 خورشیدی آن را به همین نام و با ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی به فارسی منتشر کرد. بخشهایی از کتاب کرزن به بررسی و تحلیل نویسنده از جغرافیای طبیعی و انسانی و اقتصادی منطقه گرگان و دشت و استرآباد میپردازد.
- سایکس: پِرسی مُلزوِرث سایکس[181] (زاده ۲۸ فوریه ۱۸۶۷ میلادی، کَنتِربِری[182]، انگلستان-درگذشته 11 جون 1945 میلادی، لندن، انگلستان)، افسر و دیپلمات بریتانیایی بود. پرسی در انگلستان تحصیل کرد و به ارتش پیوست. در هند و فرانسه خدمت کرد[183] و با توجه به تسلطش به زبان فارسی، در سال 1893 میلادی برای سفرهای شناسایی به ایران آمد و مناطق بزرگی از کشور را پیمایش کرد. در 1895 میلادی به عنوان کنسول بریتانیا در کرمان به ایران مامور شد و در 1905 میلادی با سمت کنسولی به مشهد رفت. سایکس از 1916 تا 1918 میلادی رییس «پلیس جنوب»[184] بریتانیا در ایران شد[185]. وی پس از بازنشستگی از ارتش بهعنوان دبیر افتخاری انجمن سلطنتی آسیای مرکزی[186] کار میکرد[187]. از نوشتههای فراوان سایکس میتوان به کتاب «دههزار مایل در پارس یا هشت سال در ایران»[188] اشاره کرد که به زبان انگلیسی و در 1902 میلادی در لندن از سوی نشر «جان ماری» چاپ شد. در سال 1336 خورشیدی انتشارات «ابنسینا» آن را با نام «سفرنامه ژنرال سرپرسي سايکس يا ده هزار ميل در ايران» با ترجمه حسین سعادت نوری چاپ کرد. بخشی از کتاب سایکس که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به دیدگاههای نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی منطقه میپردازد.
- اینووِه: ماساجی اینووِه[189] (زاده 23 فوریه ۱۸77 میلادی، هیوگو[190]، ژاپن-درگذشته 23 جون 1947 میلادی، نامعلوم)، دیپلمات ژاپنی بود[191]. ماساجی پس از تحصیلاتش در ژاپن، به دانشگاههای وین و برلین در اروپا رفت. وی سفرهای شناسایی در اروپا، قفقاز، و آسیای میانه داشت و ماموریتهای دولتی بسیاری در کشورهای گوناگون مانند کره و آمریکای جنوبی انجام داد[192]. در کارنامه وی سمتهای گوناگونی مانند نماینده مجلس و مشاور دولت دیده میشود[193]. از نوشتههای اینووه میتوان به «سفرنامه آسیای میانه»[194] اشاره کرد که به زبان ژاپنی در سال 1903 میلادی در توکیو از سوی نشر «مینیوسا»[195] چاپ شد. انتشارات «طهوری» در سال 1390 خورشیدی آن را با نام «سفرنامه ایران: مسافر ژاپنی در ماوراءالنهر، ایران و قفقاز» و با ترجمه هاشم رجبزاده منتشر کرد. بخشی از کتاب اینووه که درباره سرزمین گرگان است، به شکل کوتاه به روایت نویسنده از جغرافیای طبیعی و تاریخی منطقه میپردازد.
- رابینو: هایِسنت لویی رابینو[196] (زاده 27 جولای 1877 میلادی، نامعلوم-درگذشته 26 سپتامبر 1950 میلادی، نامعلوم)، دیپلمات و پژوهشگر بریتانیایی بود[197]. پدر لویی با سمت مدیر بانک شاهی در ایران، خدمت و او را به مطالعه گسترده فرهنگ ایران ترغیب میکرد. رابینو در سالهای 1903 تا 1905 میلادی در شعبه کرمانشاه بانک شاهی خدمت کرد و در 1906 میلادی به خدمات کنسولی رشت گماشته شد و شش سال آنجا ماند و پژوهشهای گستردهای در جغرافیا، تاریخ، کتیبهها و صنایع استانهای شمالی ایران انجام داد و چاپ کرد. وی بعدها در مراکش و مصر خدمت کرد[198]. از نوشتههای فراوان رابینو میتوان به کتاب «مازندران و استرآباد»[199] اشاره کرد که در سال 1928 میلادی در لندن به زبان انگلیسی از سوی نشر «لوزاک و شرکا»[200] چاپ شد. در سال 1336 خورشیدی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» آن را با همین نام و با ترجمه غلامعلي وحيد مازندراني منتشر کرد. بخش بزرگی از کتاب رابینو که درباره سرزمین گرگان و استرآباد است، به شکل گسترده به روایت و تحلیل نویسنده از طبیعت و تاریخ منطقه میپردازد.
[1] James Justinian Morier
[2] Smyrna
[3] Brighton
[4] Lane-Poole & Baigent (2004)
[5] Sir Harford Jones-Brydges
[6] Lane-Poole & Baigent (2004)
[7] A second journey through Persia, Armenia, and Asia Minor to Constantinople between the years 1810 and 1816: with a journal of the voyage by the Brazils and Bombay to the Persian Gulf, together with an account of the proceedings of His Majesty's embassy under His Excellency Sir Gore Ouseley
[8] Longman, Hurst, Rees, Orme & Brown
[9] John Macdonald Kinneir
[10] Carnden, Linlithgow
[11] Chichester (1892)
[12] Sir John Malcom
[13] East India Company
[14] Chichester (1892)
[15] A geographical memoir of the Persian empire, accompanied by a map
[16] John Murray
[17] Pierre Amédée Émilien Probe Jaubert
[18] Aix-en-Provence
[19] Nasiri-Moghaddam (2012)
[20] The Editors of Encyclopaedia Britannica (1911). Jaubert, Pierre Amédée Émilien Probe.
[21] Collège de France
[22] Société Asiatique
[23] Nasiri-Moghaddam (2012)
[24] Voyage en Arménie et en Perse, fait dans les années 1805 et 1806
[25] Pélicier, Nepveu
[26] James Baillie Fraser
[27] Edinburgh
[28] Reelig
[29] Falk (2004)
[30] Wright (2012)
[31] Falk (2004)
[32] Wright (2012)
[33] A winter’s journey (Tatar) from Constantinople to Tehran, with travels through various parts of Persia &c.
[34] Richard Bentley
[35] Alexander Burnes
[36] Montrose
[37] The Editors of Encyclopaedia Britannica (2023). Sir Alexander Burnes.
[38] The Editors of Encyclopaedia Britannica (2023). Sir Alexander Burnes.
[39] Yapp (1990)
[40] Travels into Bokhara: Being an account of a journey from India to Cabool, Tartary and Persia. Also, narrative of a voyage on the Indus from the Sea to Lahore, with presents from the king of Great Britain; performed under the orders of the supreme government of India, in the years 1831, 1832, and 1833
[41] William Taylour Thomson
[42] Perthshire
[43] Anonymous. (2023). William Taylour Thomson.
[44] Chesney (1868)
[45] Anonymous (1873)
[46] دربیکی (1400)
[47] Report on Astrabad
[48] Colonel Sheil
[49] The National Archives
[50] Keith Edward Abbott
[51] Odessa
[52] Frere (1873)
[53] Vetch & Stearn (2004)
[54] Azov
[55] Frere (1873)
[56] Report by Consul Keith Edward Abbott of his journey to the coast of the Caspian Sea, 1847, 1848
[57] Edward Backhouse Eastwick
[58] Warfield, Berkshire
[59] Ventnor, Isle of Wight
[60] Loloi (2009)
[61] Lane-Poole & Loloi (2004)
[62] Loloi (2009)
[63] Lane-Poole & Loloi (2004)
[64] Journal of a Diplomate's Three Years' Residence in Persia
[65] Smith, Elder and Co
[66] Nikolai Vladimirovich Khanykov\Nicolas de Khanikoff
[67] Likhvin
[68] Rambouillet
[69] Seneta (1998)
[70] Volkon (2018)
[71] Mémoire sur la partie méridionale de l'Asie centrale
[72] Martinet
[73] Charles Francis Mackenzie
[74] Volodarsky (1983)
[75] Hertslet (1876)
[76] Mr. Mackenzie: Narrative of a journey from Resht to Asterabad
[77] Alexandre Buhler
[78] Heidari, Mazaherian, Hanachi, & Haghir (2022)
[79] Hellot-Bellier (2012)
[80] Gurney & Nabavi (2011)
[81] معتمدی (1400)
[82] Reza Shirazi (2015)
[83] Heidari, Mazaherian, Hanachi, & Haghir (2022)
[84] Heinrich Karl Brugsch
[85] Charlottenburg
[86] The Editors of Encyclopaedia Britannica (2023). Heinrich Karl Brugsch.
[87] Baron von Minutoli
[88] The Editors of Encyclopaedia Britannica (1910). Brugsch, Heinrich Karl.
[89] Göttingen
[90] The Editors of Encyclopaedia Britannica (2023). Heinrich Karl Brugsch.
[91] The Editors of Encyclopaedia Americana. (1918). Brugsch, Heinrich Karl.
[92] Reise der königlich Preussischer gesandtschaft nach Persien
[93] Leipzig
[94] Hinrichs
[95] Gasteiger
[96] Tirol
[97] Valentine Baker
[98] Baker Pasha
[99] Enfield
[100] Carr (1901)
[101] Crimean War
[102] The Editors of Encyclopaedia Britannica (1910). Baker, Valentine.
[103] Carr (1901)
[104] The Editors of Encyclopaedia Britannica (1910). Baker, Valentine.
[105] Clouds in the East: Travels and Adventures on the Perso-Turkoman Frontier
[106] Chatto & Windus
[107] Arminius (Ármin) Vámbéry
[108] Hermann Wamberger
[109] St. Georghen, Dunaszerdahely
[110] Mandler (2016)
[111] The Editors of Encyclopaedia Britannica (1911). Vámbéry, Ármin.
[112] Mandler (2016)
[113] The Editors of Encyclopaedia Britannica (1911). Vámbéry, Ármin.
[114] Travels in Central Asia: being the account of a journey from Teheran across the Turkoman Desert on the eastern shore of the Caspian to Khiva, Bokhara, and Samarcand; performed in the year 1863
[115] Grigory Valerianovich Melgunov
[116] Anonymous. (2023). Мельгунов, Григорий Валерианович.
[117] St. Petersburg State University (2023)
[118] Johannes Albrecht Bernhard Dorn
[119] Mirfendereski (2001)
[120] St. Petersburg State University (2023)
[121] On the southern coast of the Caspian Sea: with route maps
[122] Leipzig
[123] Leopold Voss
[124] Robert Grant Watson
[125] Lundy (2015)
[126] Watson (2022)
[127] A history of Persia from the beginning of the nineteenth century to the year 1858, with a review of the principal events that led to the establishment of the Kajar dynasty
[128] Beresford Lovett
[129] Guildford, Surrey
[130] Anonymous. (2023). Beresford Lovett.
[131] Anonymous (1927)
[132] R.E.
[133] C.S.I.
[134] The Royal Geographical Society (RGS)
[135] Lovett (1883)
[136] Itinerary Notes of Route Surveys in Northern Persia, in 1881 and 1882
[137] Proceedings of the Royal Geographical Society and Monthly Record of Geography
[138] Charles Metcalfe MacGregor
[139] Agra
[140] Oliver (1893)
[141] Preston (1969)
[142] Oliver (1893)
[143] Preston (1969)
[144] Narrative of a journey through the province of Khorassan and on the N.W. frontier of Afghanistan in 1875
[145] Allen & Co.
[146] Henri Moser
[147] Vevey
[148] Balsiger (1997)
[149] Bern Historical Museum
[150] Heinrich and Henri Moser Foundation (2023)
[151] À travers l'Asie centrale: La steppe Kirghize, le Turkestan Russe, Boukhara, Khiva, le pays des Turcomans et la Perse, Impressions de voyage
[152] E. Plon, Nourrit et cie
[153] Charles Edward Yate
[154] Holme-on-Spalding Moor, Yorkshire
[155] Madeley, Shropshire
[156] Brown & Prior (2004)
[157] Khurasan and Sistan
[158] William Blackwood & Sons
[159] Ernest Adolphe Ivan Orsolle
[160] Openarchives (2023)
[161] Bibliothèque nationale de France (2023)
[162] Mons
[163] Openarchives (2023)
[164] Le Caucase et la Perse
[165] Jacques de Morgan
[166] Huisseau-sur-Cosson
[167] Marseille
[168] Amiet (2014)
[169] Saint-Jalm (2023)
[170] Amiet (2014)
[171] Saint-Jalm (2023)
[172] Mission scientifique en Perse, Tome I, Etudes géographiques
[173] Mission scientifique en Perse: Tome troisième, Première partie, Etudes géologiques: Géologie stratigraphique
[174] Ernest Leroux
[175] George Nathaniel Curzon
[176] Kedleston, Derbyshire
[177] Mosley (2023)
[178] Gilmour (2004)
[179] Persia and the Persian Question
[180] Longmans, Green & Co
[181] Percy Molesworth Sykes
[182] Canterbury
[183] Bunton (2004)
[184] South Persia Rifles
[185] Wright (2008)
[186] The Royal Central Asian Society
[187] Bunton (2004)
[188] Ten thousand miles in Persia or Eight years in Iran
[189] Masaji Inoue
[190] Hyōgo
[191] Portraits of Modern Japanese Historical Figures (2023)
[192] Fujita (2014)
[193] Portraits of Modern Japanese Historical Figures (2023)
[194] Central Asia travelogue
[195] Minyusha
[196] Hyacinth Louis Rabino
[197] The British Museum (2023)
[198] Minorsky (1952)
[199] Mazandaran and Astarabad
[200] Luzac & Co.
منابع
- دربیکی، مزدک. (1400). گزارش سرهنگ لاوت و بحث درباره کوه دماوند، دریای کاسپی و مسیر استرآباد در سده نوزدهم میلادی. میرداماد، 6(3): 16-22.
- معتمدی، اسفندیار. (1400). کتابهای درسی دارالفنون. فصلنامه گنجینه دارالفنون، 4(16): 39-58.
- Amiet, Pierre. (2014). De Morgan, Jacques. Encyclopedia Iranica. Accessed on: https://www.iranicaonline.org/articles/de-morgan (11.12.2023)
- Anonymous. (1873). Foreign Office. The Edinburgh Gazette, No 8349, 25 February, p.1.
- Anonymous. (1927). Memoir: Major-General Beresford Lovett. The Royal Engineers Journal, XLI (1): 155-157.
- Anonymous. (2023). Beresford Lovett. Accessed on: https://www.ancestry.com/genealogy/records/beresford-lovett-24-cqzr13 (10.12.2023)
- Anonymous. (2023). William Taylour Thomson. Accessed on: https://de.wikipedia.org/wiki/William_Taylour_Thomson. (16.10.2023).
- Anonymous. (2023). Мельгунов, Григорий Валерианович. Accessed on: https://urlis.net/kfa3d2z9 (20.11.2023).
- Balsiger, Roger Nicholas. (1997). Moser, Henri. Neue Deutsche Biographie. Vol 18, pp. 182-184.
- Bibliothèque nationale de Franc. (2023). Ernest Orsolle. Accessed on: https://data.bnf.fr/10367570/ernest_orsolle/ (8.12.2023)
- Brown, F. H. & Prior, Katherine. (2004). Yate, Sir Charles Edward. In: Matthew, H.C.G. & Harrison, Brian (Editor). Oxford Dictionary of National Biography, Vol. 60. (733-734). Oxford: Oxford University Press. 1026 pp.
- Bunton, Martin. (2004). Sykes, Sir Percy Molesworth. In: Matthew, H.C.G. & Harrison, B. (Editor). Oxford Dictionary of National Biography, Vol. 53. (560-562). Oxford: Oxford University Press. 1006 pp.
- Carr, William. (1901). Baker, Valentine. In: Lee, Sidney. (Editor). Dictionary of National Biography, Supplement, Vol. I. (109-110). London: Smith, Elder, & Co. 430 pp.
- Chesney, Francis Rawdon. (1868). Narrative of the Euphrates Expedition: Carried on by Order of the British Government During the Years 1835, 1836, and 1837. London: Longmans, Green, and Co. 564 pp.
- Chichester, Henry Manners. (1892). Kinneir, Sir John Macdonald. In: Lee, Sidney. (Editor). Dictionary of National Biography, Vol. XXXI. (192-193). London: Smith, Elder, & Co. 448 pp.
- Falk, Toby. (2004). Fraser, James James Baillie. In: Matthew, H.C.G. & Harrison, Brian (Editor). Oxford Dictionary of National Biography, Vol. 20. (849-850). Oxford: Oxford University Press. 1000 pp.
- Frere, H. B. (1873). Address to the Royal Geographical Society. Proceedings of the Royal Geographical Society of London, 18(5), 497–580. https://doi.org/10.2307/1799944
- Fujita, Norihisa. (2014). Modern Japanese globalist Masaji Inoue: Focusing on his personality. Bulletin of Department of Global Studies, Faculty of Global Studies, Tama University. Vol 6: 29-42.
- Gilmour, David. (2004). Curzon, George Nathaniel. In: Matthew, H.C.G. & Harrison, B. (Editor). Oxford Dictionary of National Biography, Vol. 14. (792-802). Oxford: Oxford University Press. 1032 pp.
- Gurney, John and Nabavi, Negin. (2011). DĀR AL-FONŪN. Encyclopedia Iranica. Accessed: https://www.iranicaonline.org/articles/dar-al-fonun-lit (14.12.2023)
- Heidari, P., Mazaherian, H., Hanachi, P., & Haghir, S. (2022). Defensive Modernization & Evolution of the Forms in the Urban Structures of Tehran (Naser al-Din Shah Era). Journal of Design Thinking, 3(1), 111-122.
- Heinrich and Henri Moser Foundation. (2023). Henri Moser. Accessed on: https://charlottenfels-museum.ch/geschichte/henri-moser/ (08.12.2023)
- Hellot-Bellier, Florence. (2012). France iii. Relations with Persia 1789-1918. Encyclopedia Iranica. Accessed: https://www.iranicaonline.org/articles/france-iii-relations-with-persia-1789-1918 (14.12.2023)
- Hertslet, Edward. (1876). The Foreign Office List. London: Harrison & Sons. 308 pp.
- Lane-Poole, S., & Baigent, E. (2004). Morier, James Justinian. In: Matthew, H.C.G. & Harrison, B. (Editor). Oxford Dictionary of National Biography, Vol. 39. (175). Oxford: Oxford University Press. 1006 pp.
- Lane-Poole, S., & Loloi, P. (2004). Eastwick, Edward Backhouse. In: Matthew, H.C.G. & Harrison, B. (Editor). Oxford Dictionary of National Biography, Vol. 17. (604). Oxford: Oxford University Press. 1032 pp.
- Loloi, P. (2009). Eastwick, Edward Backhouse. Accessed on: https://iranicaonline.org/articles/eastwick-edward-backhouse-. (23.10.2023).
- Lovett, Beresford. (1883). Itinerary Notes of Route Surveys in Northern Persia, in 1881 and 1882. Proceedings of the Royal Geographical Society and Monthly Record of Geography, New Monthly Series, 5(2): 57-84.
- Lundy, Darryl. (2015). Robert Grant Watson. Accessed on: https://www.thepeerage.com/p40578.htm#i405780 (10.12.2023).
- Mandler, David. (2016). Arminius Vambéry and the British Empire: Between East and West. New York: Lexington Books.
- Minorsky, V. (1952). H. L. Rabino di Borgomale. Journal of the Royal Asiatic Society, 84(3-4), 180-181.
- Mirfendereski, Guive. (2001). A diplomatic history of the Caspian Sea: treaties, diaries, and other stories. New York: Palgrave. 261 pp.
- Mosley, L. (2023). Lord Curzon. Encyclopedia Britannica. Accessed on: https://www.britannica.com/biography/Lord-Curzon (13.12.2023)
- Nasiri-Moghaddam, Nader. (2012). Jaubert, Pierre Amédée Émilien-Probe. Encyclopedia Iranica. Accessed on: https://www.iranicaonline.org/articles/jaubert-pierre. (11.10.2023).
- Oliver, Samuel Pasfield. (1893). MacGregor, Sir Charles Metcalfe. In: Lee, Sidney. (Editor). Dictionary of National Biography, Vol. XXXV. (93-95). London: Smith, Elder, & Co. 447 pp.
- Openarchives. (2023). Marriage on November 29, 1888 in Brussel (Belgium). Accessed on: https://www.openarchieven.nl/abb:4183bfed-696e-7057-e23f-39de188711c5 (6.12.2023)
- Portraits of Modern Japanese Historical Figures. (2023). Masaji Inoue. National Diet Library. Accessed on: https://www.ndl.go.jp/portrait/e/datas/508/ (10.12.2023)
- Preston, Adrian. (1969). Sir Charles MacGregor and the Defence of India, 1857–1887. The Historical Journal, 12:58-77.
- Reza Shirazi, M. (2015). The Orient veneered in the Occident: Naserid Tehran in the eyes of European travellers. In: Gharipour, M. & Özlü, N. (Ed.). The City in the Muslim World: Depictions by Western Travel Writers (pp 234-255). London & New York: Routledge
- Saint-Jalm, Léa. (2023). Mission in Persia (1889-1891). Accessed on: https://archeologie.culture.gouv.fr/jacques-morgan/en/mission-persia-1889-1891 (6.12.2023)
- Seneta, E. (1998). Early Influences on Probability and Statistics in the Russian Empire. Archive for History of Exact Sciences, 53(3/4), 201–213.
- St. Petersburg State University. (2023). Biography of St. Petersburg State University. Accessed on: https://bioslovhist.spbu.ru/person/200-mel-gunov-grigoriy-valerianovich.html
- The British Museum. (2023). H.L. Rabino. Accessed on: https://www.britishmuseum.org/collection/term/BIOG13455 (10.12.2023)
- The Editors of Encyclopaedia Americana. (1918). Brugsch, Heinrich Karl. In: The Encyclopaedia Americana, Vol. IV. (629). New York: The Encyclopaedia Americana Corporation. 716 pp.
- The Editors of Encyclopaedia Britannica (1910). Baker, Valentine. In: The Encyclopaedia Britannica, Vol. III. (228). Cambridge: Cambridge University Press. 992 pp.
- The Editors of Encyclopaedia Britannica (1910). Brugsch, Heinrich Karl. In: The Encyclopaedia Britannica, Vol. IV. (679). Cambridge: Cambridge University Press. 1004 pp.
- The Editors of Encyclopaedia Britannica (1911). Jaubert, Pierre Amédée Émilien Probe. In: The Encyclopaedia Britannica, Vol. XV. (281). Cambridge: Cambridge University Press. 960 pp.
- The Editors of Encyclopaedia Britannica (1911). Vámbéry, Ármin. In: The Encyclopaedia Britannica, Vol. XXVII. (876). Cambridge: Cambridge University Press. 1064 pp.
- The Editors of Encyclopaedia Britannica (2023). Heinrich Karl Brugsch. Accessed on: https://www.britannica.com/biography/Heinrich-Karl-Brugsch (6.11.2023).
- The Editors of Encyclopaedia Britannica (2023). Sir Alexander Burnes. Accessed on: https://www.britannica.com/biography/Alexander-Burnes (12.10.2023).
- Vetch, R. H., & Stearn, R.T. (2004). Abbott, Keith Edward. In: Matthew, H.C.G. & Harrison, Brian (Editor). Oxford Dictionary of National Biography, Vol. 1. (17538 Oxford: Oxford University Press. 972 pp.
- Volkon, D. V. (2018). Khanykov, Nikolai. In: Daniel, E. L. (Ed). Encyclopaedia Iranica. V. XVI, Fascicle 4, pp. 419-424.
- Volodarsky, Mikhail. (1983). Persia and the Great Powers, 1856-1869. Middle Eastern Studies, 19(1): 75-92
- Watson, R. G. (2022). A History of Persia: From the Beginning of the Nineteenth Century to the Year 1858. New York: Bloomsbury Publishing. 496 pp.
- Wright, Denis. (2008). Sykes, Percy Molesworth. Encyclopædia Iranica. Accessed on: https://www.iranicaonline.org/articles/sykes-percy (13.12.2023).
- Wright, Denis. (2012). Fraser, James Baillie. Encyclopedia Iranica. Accessed on: https://www.iranicaonline.org/articles/fraser- (12.10.2023).
- Yapp, Malcolm E. (1990). Burnes, Alexander. Encyclopedia Iranica. Accessed on: https://iranicaonline.org/articles/burnes-alexander-1805-41. (12.10.2023).