خرید و دانلود مقاله

قره‌گل غربی


 قره‌گل غربی

Qaregol-e Qarbi

 

 

روستایی واقع در دهستان مراوه‌تپه، بخش مرکزی شهرستان مراوه‌تپه، استان گلستان.

این روستا در ۳۶ کیلومتری غرب شهرستان مراوه‌تپه واقع شده و  در طول جغرافیایی 37ً  35َ °55 و عرض جغرافیایی  13ً  56َ °6، در ارتفاع ۱۱۰ متری از سطح دریا قرار دارد.[1]

موقعیت‌های جغرافیایی اطراف این روستا عبارتند از: در شرق، روستاهای قره‌گل‌تخته‌وسط، ساری‌نگ‌طوقه‌یی و تقر؛ در غرب، قزل‌آیلان، قوشاآرنگ و قورقان؛ در جنوب، جاده اصلی مراوه‌تپه به گنبد، قورقان، محل ییلاق و قشلاق ساکنان و دره‌ی قربان‌حاجی؛ و در شمال، رودخانه اترک، قلاجیق و ماخرینگ چارواسی. این روستا پیش‌تر به نام «دومالان طوی‌نیق» نیز شناخته می‌شد.[2]

وجه تسمیه این روستا دقیقاً مشخص نیست؛ اما برخی بر این باورند که زمانی در این محل آب فراوانی جمع می‌شد که مدت‌ها باقی می‌ماند و به صورت تالاب سیاه (قره‌گول به زبان ترکمنی) در می‌آمد. به همین دلیل، این محل «قره‌گل» نامیده شد.[3]  شاید یکی دیگر از دلایل وجه تسمیه روستا، مرتبط با پرورش نوعی گوسفند به نام «قره‌گل» باشد. محمدرضا بیگدلی در کتاب «ترکمن‌های ایران» می‌نویسد که در گرگان و ناحیه مراوه‌تپه، نژادی از گوسفند سیاه قره‌گل وجود دارد که از پوست آن بهره‌برداری می‌شود. اگر نژاد خالص قره‌گل با این گوسفندان جفت‌گیری شود، نتایج قابل استفاده‌ای به دست می‌آید و پوست آن‌ها ارزش بیشتری در بازارهای جهانی خواهد یافت. [4] پوست این نوع گوسفند جنبه تجاری دارد و به دلیل نازک و مجعد بودن، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.[5] با توجه به پرورش چنین گوسفندهایی در منطقه، ممکن است مرکز آن همین روستا بوده و به همین دلیل نام آن را «قره‌گل» گذاشته باشند.

بررسی پیشینه‌ی روستا نشان می‌دهد که بانیان آن زمانی برای چرای دام‌های خود به طور مداوم در حال کوچ و جابجایی بودند. برخی بر این باورند که اجدادشان در حاشیه رودخانه گرگان سکونت داشتند و نام خانوادگی «گرگانلی‌دوجی» از این منطقه و حرفه آنان گرفته شده است؛ «گرگانلی» اشاره به رودخانه گرگان دارد و «دوجی» به شغل آنان یعنی شتربانی مربوط می‌شود. برخی دیگر معتقدند که اجدادشان زمانی از کشور ترکمنستان وارد ایران شده‌اند و در مناطق مختلفی از جمله اویلک‌دفه، کرند، سونگی‌داغی و همت‌آباد سکونت موقت داشته‌اند تا اینکه حدود هشتاد سال پیش در شمال رودخانه اترک، در محلی به نام تقر ساکن شدند و پس از مدتی سکونت دائمی در این منطقه را اختیار کردند.

آثار حیات و سکونت در محل تقر در سال‌های اخیر از بین رفته است و آخرین بنایی که باقی مانده، مسجد آن منطقه بوده است که محل آن تا حدودی هنوز قابل شناسایی است.[6]  نقل قول دیگری حکایت از آن دارد که یکی از اهالی شاهرود به همراه برادرش، پس از یک دعوای خانوادگی، از شاهرود گریختند. آنان در نزدیکی مینودشت مقداری طلا یافتند، اما بر سر تصاحب آن دچار درگیری شدند که در نتیجه‌ی آن یکی از برادران جان باخت. برادر دیگر به منطقه‌ی ترکمن‌صحرا آمد و به‌عنوان کارگر در منزل یکی از خوانین مشغول شد. او به سبب درستکاری و کارآمدی به «قول‌پارس» شهرت یافت. خان که از رفتار و کار او رضایت داشت، به وی اعتماد کرد و دختر خود را به عقد او درآورد. حاصل این ازدواج سه پسر بود که همگی به پرورش اسب پرداختند. بر اساس نشانه‌های اسب‌هایشان، نخستین پسر را «گَار»، دومین را «ایرگ» و سومی را «کج‌جه» نامیدند. امروزه هر یک از آنان تیره‌ای مشخص در روستاهای قره‌گل به شمار می‌آیند. [7]

زبان مردم این روستا ترکمنی است. آنان همگی مسلمان، پیرو مذهب اهل‌سنت و بر مذهب حنفی هستند. ساکنان روستا همگی از تیره‌ی ترکمن‌های یموت به شمار می‌آیند. عسگری خانقاه در تقسیم‌بندی طایفه‌ی یموت، این طایفه را به سه گروه «ویس»، «شرپ» و «چونی» تقسیم کرده است. وی در ادامه، شرپ‌ها را نیز به چهار شاخه‌ی «دیه‌جی»، «سردار»، «غراوی» و «بهلکه» تقسیم‌بندی می‌کند.[8] در کتاب سفرنامه‌ی استرآباد و مازندران و گیلان، که نگارش آن از ۳۱ خرداد ۱۲۳۹ش آغاز شده و در خردادماه ۱۲۴۰ش به پایان رسیده، چنین آمده است: طایفه‌ی «دوجی» از محدوده‌ی آق‌مشهد تا نهر گُرجی ساکن هستند. در آن زمان، حد گرگان سالیان به دهات کتول بلوک متصل بوده و شمار خانوارهای این طایفه حدود ۱۱۰۵ خانه ذکر شده است.[9] در این روستا تیره‌های مختلفی از دوجی سکونت دارند که مهم‌ترین آن‌ها «گرگانلی‌دوجی» و «اوزین‌دوجی» هستند. خانوارهای این تیره‌ها با نام‌های خانوادگی گرگانلی‌دوجی، اوزین‌دوجی، آق‌ارکاکلی، مرادیان، عدالتی‌فر و قولاق شناخته می‌شوند. [10]

از گذشته‌های دور، شغل اصلی اهالی روستا دام‌پروری بوده است. این شغل تا یکی‌دو سال اخیر نیز رونق بسیاری داشت، اما در سال‌های اخیر به دلیل خشک‌سالی، از بین رفتن مراتع و کمبود آب، اهمیت و گستره‌ی آن به‌شدت کاهش یافته است. در حال حاضر حدود ۴۰۰۰ رأس گوسفند و بز، ۲۰۰ رأس گاو و ۳۰ نفر شتر در روستا نگهداری می‌شود. افزون بر این، نوع دیگری از دامداری نیز با عنوان پرواربندی رواج دارد؛ به‌گونه‌ای که خانواده‌ها بین ۵۰ تا ۵۰۰ رأس بره را طی دوره‌ای سه تا چهارماهه پروار کرده و سپس روانه‌ی بازار می‌کنند. کشاورزی نیز از دیگر مشاغل اهالی روستا به شمار می‌آید. محصولات اصلی کشت‌شده شامل گندم، جو، هندوانه و برخی اقلام دیگر است. هندوانه‌ی سفید این روستا در گذشته شهرت فراوانی داشت، اما امروزه دیگر کشت نمی‌شود و جای خود را به هندوانه‌ی تخمی داده است. در مجموع، حدود ۴۰۰ هکتار از زمین‌های روستا زیر کشت قرار دارد. رودخانه‌ی اترک نقش بسیار مهمی در تأمین آب و رونق کشاورزی منطقه ایفا می‌کند. باغ‌داری در این روستا جایگاه چندانی ندارد و تنها به‌ندرت چند درخت غیرمثمر در کنار خانه‌ها دیده می‌شود.

 معماری خانه‌های روستا در گذر زمان دگرگونی‌های چشمگیری داشته است. در گذشته‌ی دور، اهالی در آلاچیق‌ها زندگی می‌کردند. به‌تدریج خانه‌های گِلی جای آلاچیق‌ها را گرفت، اما امروزه بسیاری از این خانه‌های قدیمی یا تخریب شده و یا به‌عنوان انباری مورد استفاده قرار می‌گیرند. در سال‌های اخیر، ساخت خانه‌های جدید با مصالح مقاوم و امکانات روز رواج یافته است. در حال حاضر بیشتر خانه‌ها با آجر و سقف‌هایی از جنس حلب، ایرانیت و قیرگونی ساخته می‌شوند و این روند معمولاً در قالب برنامه‌های بهسازی و مقاوم‌سازی بنیاد مسکن شهرستان، با استفاده از مصالحی همچون میلگرد و سایر تجهیزات نوین، دنبال می‌شود.

از جاذبه‌های گردشگری اطراف روستا می‌توان به زیارتگاه شاعر نامدار ترکمن، مختوم‌قلی فراغی، و همچنین چشم‌اندازهای طبیعی حاشیه‌ی رودخانه‌ی اترک اشاره کرد.

 توجه به آداب و رسوم در روستا هرچند نسبت به گذشته کم‌رنگ‌تر شده است، اما همچنان بخشی از آیین‌ها همانند دیگر ترکمن‌ها حفظ گردیده است. از جمله می‌توان به برگزاری مراسم طوی (عروسی)، جشن‌های عید قربان و عید فطر، اقامه‌ی نماز تراویح در ماه رمضان، مولودخوانی، مراسم یارمضان و نیز آیین سنتی آق‌آش اشاره کرد.

در زمینه‌ی صنایع دستی نیز بانوان روستا در گذشته به فعالیت‌هایی همچون فرش‌بافی، بافت جانماز، بالاک‌دوزی و نمدمالی مشغول بودند. هرچند امروزه این هنرها بسیار کم‌رنگ شده‌اند، اما همچنان در حد تهیه‌ی جهیزیه‌ی عروس ادامه دارند. در سال‌های اخیر نیز فعالیت‌هایی چون خیاطی با چرخ، دوخت تابلو و یقه‌دوزی در میان زنان رواج یافته است.

از غذاهای محلی روستا می‌توان به چورفا، اون‌آش، سویت‌لی‌آش، قاتیق‌لی‌آش، بولاماق، آق‌جاآش، سوزماآش، ارگ‌لی‌چورفا، چای‌چورفا و یارما اشاره کرد.

بازی‌های بومی و محلی نیز در گذشته جایگاه ویژه‌ای در زندگی اهالی داشته است، هرچند امروزه بسیاری از آن‌ها کم‌رنگ یا حتی فراموش شده‌اند. از جمله این بازی‌ها می‌توان به چورگ، گلیم‌پرچاق، آلاجاسونک، قاقارتوپ، آششیق، آلتاق و هگ‌گال اشاره کرد. در میان این سرگرمی‌ها، بازی بزرگ و پرشور یوزگ اهمیت ویژه‌ای داشت که معمولاً در مراسم‌های عروسی برگزار می‌شد.[11]

در کتاب جغرافیا و جغرافیای تاریخی گرگان و دشت ذیل نام قره‌گل آمده است؛ در 42 کیلومتری باختر مراوه‌تپه و جنوب باختری آق‌تقه ساحل جنوبی رودخانه اترک جمعیت 569 نفر، راه ماشین‌رو.[12]

امروزه روستای قره‌گل شامل سه بخش قره‌گلی‌شرقی، قره‌گل‌تخته‌وسط و قره‌گل‌غربی است. در حال حاضر حدود ۲۰۰ خانوار با جمعیتی تقریباً برابر با ۱۲۸۰ نفر در این روستا زندگی می‌کنند. .[13]

آمار جمعیت روستا در سرشماری نفوس و مسکن ایران به این صورت ثبت شده است:[14]

 

سال

خانوار

جمعیت

1335

*

569

1345

132

691

1355

171

914

1365

213

1396 [15]

1375

55

331

1385

120

692

1390

153

742

1395

223

863

 

اولین مسجد روستا، به گفته‌ی اهالی، زمانی که مردم در تقر ساکن بودند بنا شد، اما در آن زمان پیشنمازی نداشت. پس از کوچ به محل کنونی، شخصی به نام گیوکی‌ملا به عنوان پیشنماز انتخاب شد و مکتب‌خانه‌ای نیز راه‌اندازی کرد. بعدها، گیوکی‌ملا توسط نیروهای روس کشته شد.

یکی از شاعران منطقه در این باره چنین سروده است:

گیوکی آتابای بدو مینیب چاپشان / داد ادنا هیبت بیلان یتیشان
اترک بوی‌دا اوروس بیلان آتیشان / ملاگیوکی مازاری بار اترک دا

  پس از کوچ اهالی به محل کنونی، در حدود سال ۱۳۲۵ش. مسجدی بنا شد. مسجد دوم نیز در سال ۱۳۷۲ش. با مشارکت مردم ساخته شد.[16] 

حضور اولین معلم آموزش و پرورش با نام سپاه‌دانش از خراسان به سال ۱۳۵۱ش. بازمی‌گردد. در آن سال کلاس‌ها در منازل برگزار می‌شد، اما سال بعد اهالی با مشارکت یکدیگر، ساختمانی گِلی دو اتاقه برای مدرسه ساختند. تا اینکه در سال ۱۳۶۸ش. ساختمان فعلی مدرسه با استفاده از آجر، سیمان و سایر مصالح نوین ساخته شد. امکانات دولتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در روستا ایجاد شده‌اند، شامل گازرسانی (۱۳۹۹ش.)، برق (۱۳۶۹ش.)، جاده آسفالت بین مراوه‌تپه و گنبد (۱۳۶۸ش.)، نانوایی (۱۳۶۷ش.) و خانه‌ی بهداشت (۱۳۷۳ش.) است. همچنین مدرسه‌ی متوسطه‌ی اول/راهنمایی مختلط در سال ۱۳۹۸ش. تأسیس شد. در گذشته آب آشامیدنی و مصارف دیگر از رودخانه‌ی اترک تأمین می‌شد، اما امروزه آب آشامیدنی روستا از چشمه‌ی ساوه در مراوه‌تپه تأمین می‌شود. با این حال، در سال‌های اخیر به دلیل خشک‌سالی و کمبود منابع آبی، گاهی اوقات آب تنها یک روز در ماه در دسترس است. یکی از مشکلات اصلی روستا تأمین آب آشامیدنی است و برای جبران کم‌آبی، آب با تانکرهای اداره آب به روستا منتقل می‌شود.[17] این روستا یک شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.

 

[1] سازمان نقشه برداری کشور.

[2] قولاق و گرگانلی‌دوجی. (1402).

[3] قولاق، (1402)

[4]  بيگدلي، (1369)، ص 235.

[5]  فجوری، (1384)، ص 132.

[6]  گرگانلی‌دوجی، قولاق و گرگانلی‌دوجی، (1402)

[7]  گرگانلی‌دوجی و گرگانلی‌دوجی، (1402).

[8]  عسگری‌خانقاه و کمالی، (1374). ص 61.

[9] میرزا ابراهیم، (1355)، ص 60.

[10]  گرگانلی‌دوجی، (1402).

[11]   گرگانلی‌دوجی، قولاق، گرگانلی‌دوجی، (1402)

[12]  معینی، ص 210.

[13]  گرگانلی‌دوجی، (1402).

[14]  مرکز آمار ایران

[15]  آمار جمعیتی روستاهای قره‌گل از سرشماری رسمی سال 1335ش. تا 1365ش. با هم محاسبه شده است.

[16]  قولاق و گرگانلی‌دوجی (1402).

[17] گرگانلی‌دوجی، قولاق، گرگانلی‌دوجی، (1402).

 

 

منابع:

  • بیگدلی، محمدرضا. (1369). ترکمن‌های ایران. تهران: پاسارگاد.
  • سازمان نقشه‌برداری کشور، پایگاه ملی نام‌های جغرافیایی ایران قایل دسترسی از: https://gndb.ncc.gov.ir
  • عسگری‌خانقاه، اصغر و کمالی، محمدشریف. (1374). ایرانیان ترکمن. تهران: اساطیر.
  • فجوری، ستاربردی. (1384). مراوه‌تپه در آئینه زمان. گرگان: نشر مختومقلی.
  • فجوری، ستاربردی. (1402). گفتگوی شخصی با (همراه گرگانلی‌دوجی). 5 مهر.
  • فجوری، ستاربردی. (1402). گفتگوی شخصی با بگ‌محمد قولاق. 5 مهر.
  • فجوری، ستاربردی. (1402). گفتگوی شخصی با علی گرگانلی‌دوجی. 5 مهر.
  • فجوری، ستاربردی. (1402). گفتگوی شخصی با موسی گرگانلی‌دوجی. 5 مهر.
  • مرکز آمار ایران https://www.amar.org.ir/
  • معینی، اسدالله، (1344). جغرافیا و جغرافیای تاریخی گرگان و دشت. تهران: شرکت سهامی طبع کتاب.
  • میرزا ابراهیم، (1355) سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان. (بکوشش مسعود گلزاری). تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
 

 

 

نظرات


ارسال نظر :






مقاله های مشابه